این مقاله را به اشتراک بگذارید
جشنواره فیلم برلین آغاز شد
۴٠٠ فیلم و چند عدد خرس
آرش عزیزی، برلین:
یکماهی از سال جدید میلادی گذشته اما سال نوی اهالی سینمای اروپا ٢٢ بهمن با کلیدخوردن جشنواره فیلم برلین تحویل شد. شصت و ششمین «برلیناله» ۴۰۰ فیلم را در مدت ۱۰ روز برای میلیونها تماشاگر و سینماگرانی که از بیش از ۱۳۰ کشور آمدهاند و البته چهارهزارو ٢٠٠ روزنامهنگار از بیش از ۱۱۰ کشور، به نمایش میگذارد. مدیر جشنواره برلین در گفتوگوهای اخیرش دو تم عمومی برای جشنواره اعلام کرده: یکی جستوجوی انسان برای خوشبختی و دیگری داستان مهاجرت؛ داستانی که اروپا این روزها خوب با آن آشناست و بیارتباط با اولی هم نیست.
همین است که تماشاگران «برلیناله» امسال لاجرم دنبال داستانهای خاورمیانه هم میگردند و سرشان بیکلاه هم نمیماند. از ١٨ فیلم بخش مسابقه «اژدها وارد میشود!» مانی حقیقی و «هدی»، ساخته محمدبنعطیه که محصول مشترک تونس با فرانسه و بلژیک است، دو تا از پرامیدها هستند گرچه بعضیها میگویند بعید است برلین بخواهد برای دومین سال پیاپی خرس طلایی را به فیلمی ایرانی اهدا کند. اما حرف ایران بهکنار، خیلیها منتظر دیدن فیلم مانی حقیقی هستند که داستان آن به فردای روز ترور حسنعلی منصور در سال ۱۳۴۳ برمیگردد و تحقیقات یک مأمور پلیس که از جزیره قشم شروع میشود. «هدی» تونسی ماجرای عاشقانهای با پیشزمینه بهارعربی است و پنج سال پس از آن رویداد پرشور که «زمستانش» مدتی است فرا رسیده، اشتیاق شنیدن داستانی از تنها منزلگاه موفق آن بسیار است. به غیر از این، «نرو هستم» نیز محصول مشترک فرانسه، آلمان و مکزیک است اما همه میدانند کارگردانش، رفیع پیتز، اهل کجاست. موضوع فیلم البته سیمخاردار کذایی روی مرز مکزیک و آمریکاست. «لانتوری» رضا درمیشیان، مستند «رؤیای دم صبح»، مهرداد اسکویی و «والدراما» ساخته عباس امینی سه فیلم ایرانی دیگر برلین ۶۶ هستند که اولی در بخش «پانوراما» نمایش داده میشود که مخصوص مستقلهاست و دو تای دیگر در بخش فیلمهای خاص نوجوانان.
اما اگر کارهای عجیبوغریب حقیقی و پیتز خیلیها را شیفته میکند، یک فیلم دیگر بخش مسابقه در غریبی از همه جلوتر است: «لالایی اسرار غمبار»، آخرین ساخته لاو دیازِ فیلیپینی، درام حماسی هشتساعتهای است که به زندگی آندرس بونیفاسیو، چهره نامدار جنبش استقلال این کشور، میپردازد. دیاز را مستقل از «تکامل خانواده فیلیپینی» و «مالیخولیا» میشناسیم، اما باید دید جواب این قدم جسورانه چه خواهد بود. از دیگر پرامیدهای بخش مسابقه، دانیس تانوویچ بوسنیایی است که با «مرگ در سارایوو» به برلین آمده. از این فیلمهای غیرمنتظره که بگذریم، بیشتر نشریات عامهخوان از «نابغه» مایکل گراندیج حرف میزنند؛ کارگردان بریتانیایی که پس از سالها حضور در تئاتر، اولین فیلم سینماییاش را ساخته است. برلیناله امسال درضمن خیلی به این موضوع مینازد که دو فیلم مستند هم جزء بخش مسابقه هستند. الکس گیبنی آمریکایی که شاید موفقترین مستندساز این کشور باشد، با «صفر روز» آمده که موضوعش جرائم اینترنتی است. اگر بخواهیم اسم سه فیلم دیگر از بخش مسابقه را بیاوریم: «کمون» ساخته توماس وینتربرگ دانمارکی، که به همراه لارس فونتریه از بنیانگذاران جنبش «دگما ۹۵» بود، داستان جمعی از دوستان است که در خانه بزرگی در شمال کپنهاگ جمع میشوند و وارد زندگی جمعیای میشوند که نتایجی غیرمنتظره دارد؛ «تنها در برلین» وینسنت پرز سوئیسی (که «سیرانو دو برژاک» فرانسوی او معروف است) داستان دیگری از جنگ جهانی دوم و مقاومت خانوادهای کارگری علیه هیتلر است؛ و «بوریس بدون بئاتریس» دنیس کوت کانادایی فرانسویزبان که داستان مردی است که حین نگهداری از همسر در حال مرگش، رابطهای خارج از ازدواج را آغاز میکند. اما مطابق معمول بعضی از معروفترین اسامی در بخش غیرمسابقه هستند: جشنواره را برادران کوئن با «سلام سزار!» آغاز کردند که داستان آن در سالهای طلایی هالیوود میگذرد. از الان میتوان حدس زد که نصف برلین در روزهای جشنواره دنبال بازیگر این فیلم، جورج کلونی، میگردند. ترنس دیویس انگلیسی هم با اولین نمایش جهانی «شورِ بیصدا» آمده، مایکل مور با اولین فیلمش در چند سال گذشته (ایندفعه کجا را اشغال کنیم؟) و اسپایک لی با «شی-راک» که اینبار به جای شهر محبوبش نیویورک در محله سیاهان شیکاگو میگذرد. خبرنگار «شرق» بهویژه مشتاق دیدن اثر آهو اوزتورکِ ترکیه از معدود کارگردانان زن این کشور است که پایش به دنیای جشنوارهها باز شده. «پارچه خاکی» او ماجرای دو زن کردتبار نظافتچی در استانبول است. مریل استریپ شهیر در صدر هیأت داوران امسال است و خرس طلایی و خرسهای نقرهای، ۲۰ فوریه اهدا میشوند. اما ضیافت سینما تازه آغاز شده و فعلا نوبت سورچرانی و فیلمدیدن بیوقفه مردم و داوران است.
شرق