این مقاله را به اشتراک بگذارید
قطر کتابهای کودکان دو برابر شده است
«هری پاتر» کودکان را کتابخوان کرده است
طی ۴٠ سال گذشته، قطر کتابهای کودکان دو برابر شده است. مجله امریکایی «بوکلیست» این گفته را در مقالهای منتشر کرده است و دلیل افزایش حجم کتابهای این دوره سنی را به محبوبیت رمانهای هری پاتر نسبت میدهد. بریانا شمروسک، معاون سردبیر مجله بوکلیست شمارههای پنج دهه گذشته مجله (١٩٧۶، ١٩٨۶، ١٩٩۶، ٢٠٠۶ و ٢٠١۶) و ١١١ سال پوشش آن بر ادبیات داستانی کودکان را بررسی کرد. در شمارهای از سال ١٩٧۶ دید که میانگین صفحات یک رمان بیشتر از ١٠٠ صفحه بوده است. در سال ١٩٨۶ تعداد صفحات رمانها به ١۴٠ میرسید. در حالی که این رقم در سال ١٩٩۶ همین تعداد را نشان میدهد در سال ٢٠٠۶ میانگین صفحات رمان کودکان به ١٧۵ صفحه میرسد. امسال میانگین تعداد صفحات رمان کودکان به ٢٩٠ صفحه رسیده است؛ در واقع کتابخوانی کودکان در طول ۴٠ سال ١٧٣درصد رشد داشته است. شمروسک با بررسی کتابهای بزرگسالان متوجه شد کتابهای این دوره سنی از ٣٢٠ صفحه در سال ١٩٩٩ به ۴٠٠ صفحه در سال ٢٠١۴ رسیده است. جیمز فینالیسون از موسسه «وروسرچ» افزایش حجم کتابهای بزرگسالان را به کتابخوانی دیجیتال ربط میدهد: «زمانی که در کتابفروشی کتابی بزرگ برمیدارید، ممکن است از اندازه و سنگینی کتاب شوکه شوید و این در حالی است که وقتی از وبسایت فروش کتاب آمازون خرید میکنید، اندازه کتاب را به صورت پانوشتی میبینید که خیلی هم به چشمتان نمیآید.»شمروسک موفقیت کتابهای هری پاتر را دلیل اصلی افزایش قطر کتابهای کودکان میداند که نخستین کتاب این مجموعه «هری پاتر و سنگ جادو»، پرفروشترین کتاب رولینگ، در سال ١٩٩٧ چاپ شد. آیلین کوپر یکی از نویسندگان مجله بوکلیست محبوبیت ژانر فانتزی را در جابهجا کردن میانگینها بیتاثیر نمیداند و میگوید: «داستانهای ژانر فانتزی معمولا بلند هستند. نویسندهها دنیای دیگری میسازند. خوانندگان داستانهای فانتزی گم شدن در این دنیاها را دوست دارند.» کارولین هورن، ویراستار کتابهای کودکان نیز افزایش صفحات کتابها را به کتابهای هری پاتر ربط میدهد و میگوید: «تا آن زمان ناشران دستنوشتههایی را که بیش از ۴٠ هزار کلمه بود،
رد میکردند. آنها اعتقاد داشتند دامنه توجه کودکان پایین است و نمیتوانند داستانهای بلند را به خوبی درک کنند. هری پاتر چشم ناشران را کمی باز و کاری کرد که ناشران بازار کتاب را در مورد کتابهای قابل انتشار و قابل فروش مورد ارزیابی قرار دهند و کم کم انتشار کتابهای حجیم را پذیرفتند.»هورن میگوید: «کتابهای طولانی خوب هستند و نشاندهنده کیفیت نوشتار نویسندهاند.» او معتقد است همین طولانی بودن کتاب در افزایش تمرکز ناشران روی ظاهر کتاب موثر است: «اگر به کتابهای قدیمی نگاه کنید، خواندنشان واقعا سخت است، متنهایی که بههم چسبیده است و بین خطوط هیچ جای خالی نیست، حاشیه کتاب باریک است و اینها همه به این دلیل است که در آن زمان فکر میکردند کتاب باید اندازه مشخصی داشته باشد. حالا ناشران روی ظاهر کتاب تمرکز کردهاند و قصد زیبا کردن و چشمنواز بودن آن را دارند. بنابراین فصلهای داستان بلند نیست، حاشیه کتابها باریک نیست و نوشتار اندازه مناسبی دارد.»هورن با اشاره به نقاشی در کتابهای کودکان میگوید: «نقاشیها هم بیشتر شده است» و کتابهای فیلیپ ریوو و کریس ریدل را مثال میزند.