این مقاله را به اشتراک بگذارید
چهار چهره
«پژوهشگران معاصر ایران- ۲»؛ اثر : هوشنگ اتحاد؛ انتشارات فرهنگ معاصر
وقتی نخستین جلد از مجموعه پژوهشگران معاصر ایران منتشر شد، مدتی طول کشید تا توجه ها را به خود معطوف کند. به خصوص اینکه از منظر محتوای کار، تا آن زمان نمونه مشابه آن وجود نداشت. در سالهای دور و نزدیک کتابهای گوناگونی در فرم های کم و بیش مشابه درباره نویسندگان و شاعران منتشر شده و به بررسی زندگی و آثارشان پرداخته بودند، اما هیچگاه پژوهشگران موضوع این قسم کتابها قرار نگرفته بودند. مگر انگشت شمار جشننامه ها و یا پرونده هایی که بعضا گاهنامه هایی چون کلک و بخارا تدارک می دیدند. اما اینکه به شکلی مدون و حساب شده این مسئله در برنامه کار یک سلسله کتاب قرار گرفته باشد، نبوده است.
چنین خلائی شاید بیش از هر چیز ناشی از عدم درک صحیح درباره نقش و اهمیت کار این پژوهشگران در حوزه فرهنگ و ادب این دیار بوده است؛ در حالی که اگر فرهنگ و ادب در این دیار پابه پای زمانه پیش آمده و روشهای علمی نوین جایگزین شکل های سنتی قدیمی شده همه به واسطه سعی و تلاش اینان بوده است. چهره هایی که متاسفانه یا مهجور مانده و یا آنگونه که حق آنها بوده، شناخته نشده اند. اساتیدی که بی گمان اگر در هر دیار دیگری می زیستند، مقامی در خور و شاخص به آنها اختصاص می یافت، با مجموعه ای تحت نظارت ایشان تا خروجی کار آنها تا حد امکان فزونی یابد. در این دیار اما، هر چه کردند، اغلب به تنهایی و به همتِ پایان ناپذیر خود بود که به قیمت دور افتادن از زندگی شخصی و نزدیکان و اهل خانواده شان میسر شده است.
به هر روی هوشنگ اتحاد نیز به همین شیوه دیرپا، یک تنه با صرف وقت و انرژی فراوان و استفاده از منابعی گوناگون، مجموعه ارزشمند پژوهشگران ایران را آغاز کرد که در چهارده مجلد به همت نشر فرهنگ معاصر به شکلی شکیل منتشر شده است.
اتحاد در این مجموعه به سراغ برجسته ترین و پیشرو ترین پژوهشگران حوزه فرهنگ و ادب در تاریخ معاصر رفته است و به این ترتیب آنها که سهم ویژه ای در باروری پژوهش، به خصوص از نوع علمی اش در این دیار داشتند حالا خود موضوع پژوهشی گسترده شده اند.
کیفیت مجموعه حاضر از حیث کتاب پردازی و چاپ، به سنت معمول کتابهای انتشارات فرهنگ معاصر از یک سو و از سوی دیگر محتوای غنی این مجموعه باعث شد تا مدتی بعد بی آنکه چاپ و انتشار مجموعه به پایان رسیده باشد، به عنوان مجموعه کتابهایی مرجع و کار آمد، در مخازن کتابخانه های کوچک و بزرگ در سطح کشور جایی ویژه به خود اختصاص دهند.
چنانچه از عنوان کتاب نیز پیداست، موضوع این مجموعه، پرداختن به زندگی و آثار پژوهشگران معاصر ایرانیست و هوشنگ اتحاد در سیزده جلد با رعایت تقدم و تاخر زمانی بر مبنای تاریخ تولد این پژوهشگران، به آنها پرداخته و جلد چهاردهم این مجموعه را نیز به نمایه و فهرست اعلام اختصاص داده است. البته با توجه به کم و کیف این مجموعه جلد چهاردهم از اهمیت ویژه ای برخوردار است. چرا که در هر یک این مجلدات علاوه بر سوژه های اصلی، توضیحات تکمیلی در زمینه های گوناگون و درباره شخصیت های مختلف به صورت پاورقی و پی نوشت در انتهای هر فصل آمده که اطلاعات فراوانی در خود گرد آورده است.
بنابراین خوانندگان کتاب با خیل گسترده ای از اطلاعات سودمند روبه رو هستند که در لایه های مختلف در متن هر فصل و همچنین یادداشتهای پایانی هر فصل قابل استفاده است. بنابراین دراختیار داشتن چنین نمایه ای کار دسترسی به مطالب مورد نظر را بسیار آسان می کند.
جلد دوم این مجموعه که در دست ماست، به زندگی و آثار چهار تن از پژوهشگران نامی معاصر اختصاص دارد: ابراهیم پورداوود، محمد تقی بهار، علی اصغر حکمت و ذبیح بهروز.
این چهار چهره که در اواخر دهه پنچاهِ سده سیزدهم هجری شمسی تا اواسطه دهه شصت این سده متولد شده اند در حوزه تقریبا متفاوتی فعالیت کرده اند که در میان آنها محمد تقی بهار به دلیل برخورداری از هنر شاعری و صفت ملکالشعرایی از دیگران نزد عامه مردم مشهور تر است همچنین علی اصغر حکمت به دلیل برخورداری از مشاغل سیاسی در دوران پهلوی اول. اما ابراهیم پورداوود و ذبیح بهروز اگر چه در میان توده مردم چندان به نام نیستند اما دستاوردهای پژوهشی و شأن علمی آنها اگر بیش از آن دو دیگر نباشد، قطعا کمتر نیست.
این چهار چهره در حوزه هایی کم و بیش متفاوت فعال بوده اند، ابراهیم پورداوود در حوزه تاریخ ایران باستان شهره است، تا آنجا که برخی درباره او گفته اند او همان کاری را کرد که فردوسی هزار سال پیش با شاهنامه اش در حق زبان فارسی روا داشت و پس از فردوسی کسی به اندازه پورداوود در حفظ و اعتلای فرهنگ، دین و تاریخ ایران باستان خدمت نکرده است. مهمترین تحقیقات پورداوود در زمینه اوستاشناسی و زبان اوستایی است و تالیفات او در این زمینه مهمترین منابع برای پژوهشگران محسوب می شوند.
محمد تقی بهار یا همان ملک الشعرای بهار بیشتر به عنوان شاعر مشهور شده اما او نه تنها روزنامه نگاری اهل سیاست بود بلکه مهمتر از همه اینکه تالیفاتی ارزنده در حوزه تاریخ و همچنین ادبیات دارد. سبک شناسی و تاریخ احزاب سیاسی در ایران از معروف ترین آثار او هستند.
آنها که با ذبیح بهروز از نزدیک بر خورد داشته اند اغلب بر منش و روش انسان دوستانه و همچنین علم دانش او در حوزه فرهنگ و ادب فارسی تاکید کرده اند. ذبیح بهروز سهم ویژه در پالایش زبان فارسی و یافتن معادلهایی برگرفته از زبان فارسی داشت. البته نگاه او در پالایش زبان فارسی همانند برخی زبان شناسان چون کسروی افراطی نبود. او همچنین در زمینه تقویم های ایران باستان پژوهش ها و تالیفات سودمندی داشته است.چهارمین چهره ای که زندگی و آثارش در جلد دو پژوهشگران معاصر ایران مورد بررسی قرار گرفته علی اصغر حکمت است. حکمت علاوه بر اینکه در حوزه فرهنگ و ادب دارای شأن و مقام بود در دوره هایی پست های سیاسی را نیز عهده دار شد، این بخش از فعالیت های او با ارزیابی های مختلف و متفاوتی روبه رو شده، برخی او را مصدر خدمات فراوان در زمینه گسترش مدارس جدید و آموزش نوین می دانند و برخی دیگر او را عاملی برای اجرای سیاست های دین زداینده پهلوی اول. هر چه هست در حوزه پژوهشی علی اصغر حکمت نیز جزو نامهای معتبری ست که به مجموعه پژوهشگران معاصر نوشته هوشنگ اتحاد راه یافته است.
اتحاد در این مجلد نیز به شیوهای همانند دیگر جلدهای این مجموعه ابتدا به زندگی و آثار این پژوهشگران پرداخته و در این رهگذر از ارجاعات مختلف به منابع گوناگون موجود در زمینه زندگی و نقد آثار این پژوهشگران بهره فراوان گرفته است. سپس با نقل نمونه هایی از نوشته های این پژوهشگران خواننده را با سبک و سیاق آثار ایشان آشنا ساخته است و پایان بخش هر فصل نیز از فهرست آثار و یادداشتهای مربوط به آن فصل تشکیل شده است.
یادداشتهای تکمیلی پایان هر فصل بخش قابل توجهی از صفحات این کتاب را تشکیل میدهند که خواننده در این یادداشتها که برای رفع ابهام و یا آشنایی بیشتر با مطالب مندرج در متن کتاب پی نویس شده اند، (چنانکه اشاره شد) نکات خواندنی و سودمند فراوانی نیز می یابد که همه نشان از پرو پیمان بودن کتابی ست که در دست دارد.
نقل از الف کتاب