این مقاله را به اشتراک بگذارید
پرونده ای برای پنجاه بازیگر بزرگ تاریخ سینما
بازیگران درخشان تاریخ سینما (۲): جودی فاستر
خسرو نقیبی
در تصویرش روی پوستر «شجاع» (آخرین فیلمی که او در شمایل یک ستاره زن روی پرده سینماها داشت) بیش از همیشه شبیه تصویر واقعی اش است. افسرده و خسته با دستی که روی سرش قرار گرفته و بخشی از چهره اش را پوشانده و پایین تر، با اسلحه ای در دست به نشانه این که کوتاه نمی آید و حقش را می گیرد. درست همان چیزی که شمایل فاستر چهل و چهار ساله در طول چهار دهه حضور در هالیوود به نام خودش ثبت کرده، پیکر شکننده ای که اگر قرار باشد بجنگد هیچ حد و مرزی نمی شناسد.
در همه این سال ها هیچ کس در هالیوود همانند جودی فاستر سعی نکرده تصویر خودش را مخدوش کند. درست در سال هایی که همه آرزوی ستاره شدن داشتند، او در جایگاهی بود که می توانست تصمیم گیران کمپانی ها را معطل خودش کند اما بانوی جوان تر آن روزها تنها از هالیوود کناره گرفت و سعی کرد مستقل باشد.
آنچه او در این سال ها پرداخته و جایگاهی را که با دیگران تقسیم کرده، بهای استقلال است. تاوان تصمیمی که روزگاری فاستر را بر آن داشت که به جای بازی در سالی سه فیلم، هر دو سه سال یک بار جلوی دوربین برود و دلیل بازیگری اش هم فقط نقش هایی بود که وسوسه اش می کرد. گاهی هم کمک یا همراهی به یک کارگردان جوان یا یک دوست برای کسی که در یک مقطع زمانی سه ساله دو اسکار برای «متهم» و «سکوت بره ها» در کارنامه دارد و هر بار دیگری که خواسته – مثلا در «نل» – آکادمی، منتقدان و هالیوود را مسخ خود کرده، چه دلیلی برای مبارزه وجود دارد؟
اما جودی فاستر است، نه همانند جولیا رابرتز و مگ رایان ستاره جریان سینمای عامه پسند دوران خودش است – که می توانست هم باشد – و نه مثل میشل فایفر تنها به بازی در محصولات متفاوت اتکا کرد – که می توانست این کار را هم انجام دهد – تا فید شود. در عوض جاه طلبی هایش در این حد بود که همان ابتدای دهه نود در مرز سی سالگی یک کمپانی فیلمسازی تاسیس کند و فیلم بسازد و در ادامه، از نیمه های دهه نود هر دو سه سال یک بار روی پرده خودی نشان دهد و قدرتنمایی کند و باز به کارهای خودش برسد.
همین جاه طلبی باعث شد استودیوها حاضر شوند در قبال حضورش روی پرده دستمزدهای بالای یک بازیگر زن را تحمل کنند و همین گونه او جنگید تا برای «آنا و سلطان» پیش از همه بازیگران زن پانزده میلیون دلار دریافت کند و راه را برای ستارگان زن باشگاه بیست میلیون دلاری ها باز کند. او به سبک خودش پیش رفت و جایگاه خودش را به دست آورد.
از نیمه دهه نود اگر نقش اولی پذیرفت آن نقش قطعا کاراکتر محوری داستان بود؛ اگر نه نقش های مکملی را بازی کرد که دوست داشت. هیچ وقت در سایه یک بازیگر مرد قرار نگرفت و اگر چنین کرد باز فاتح مطلق بازی بود.
در شروع هزاره منعی را که برای خودش بعد از «سکوت بره ها» گذاشته بود برداشت و ستاره فیلم های پرحادثه ای همانند «نقشه پرواز» و «شجاع» شد. قصه را خودش به تنهایی پیش برد و منتقدان از خرج کردن واژه محبوب شان «جواهر» برای او هیچ ترسی به خرج ندادند.
او جواهر پیشانی هر فیلمی است که در آن بازی می کند و قابل اتکاترین وزنه فیلم. هیچ فرقی هم نمی کند فیلم را یک فیلمساز تازه کار آلمانی بسازد – از «نقشه پرواز» حرف می زنم – یا نیل جردن کهنه کار که قبلتر فاستر را در «نل» هم هدایت کرده بود. وقتی او بازی می کند، ستاره بازی است و نگاه ها روی او دوخته می شود. درست شکل همان بازیکنانی که در زمینه مسابقه حق اشتباه ندارند.
ما واقعا برای جودی فاستر چه چیزی اهمیت دارد؟ برای جوان ترین ستاره ای که تا ۱۹۷۵ جلوی دوربین «نمایش زنده شنبه شب» تلویزیون آمریکا نشسته، برای کسی که قبل از سی سالگی دو مجسمه طلایی به دست آورده یا برای چهره ای که دو دکترای افتخاری را تا همین جا در کارنامه دارد اصلا چیز پر اهمیتی در دنیا باقی مانده؟ هنوز وسواس هایش را حفظ کرده.
اگر فیلمی بازی می کند، قطعا در نسخه فرانسوی آن خودش جای کاراکترش حرف می زند که دلیلش تسلط کامل بر این زبان است و حتی در این سال ها دو سه باری هم جلوی دوربین فیلمسازان فرانسوی رفته.
اگر نخواهد در فیلمی بازی کند، قطعا بازی نمی کند حتی اگر هوادارانش از او بخواهند یا کمپانی حاضر شود دستمزدش را تا مرز بیست و پنج میلیون دلار هم بالا ببرد. مگر کسی باور می کرد او پیشنهاد بازی دوباره در نقش کلاریس استرلینگ را که بخش اصلی شمایل فاستر به آن وابسته است رد کند؟ او خیلی راحت چنین کرد. خاطره «سکوت بره ها» را خراب نکرد و جولین مور در «هانیبال» سایه ای از فاستر هم نبود.
او این انتخاب ها را کرد و تاوانش را هم در همه سال های بعد داد اما مگر برای فاستر اهمیتی دارد؟ او در همه این سال ها بهای استقلالش را پرداخته است. حتی اگر این بها، تکیه زدن بازیگرن زن متوسط بر رأس سینمای تجاری و مستقل باشد. جایگاهی که در همه این سال ها بی شک متعلق به جودی فاستر بوده و او خودش آگاهانه آن را نخواسته است.
ادامه دارد…