این مقاله را به اشتراک بگذارید
چشمه خشکیده «خلاقیت» در سیما
بهناز شیربانی
مهران مدیری چندسالی از تلویزیون دور بود و بهیقین جای خالی هنرمندی که با تکیه بر خلاقیتهای فردیاش توانست تا در هر اثرش مخاطبان بیشماری را با خود همراه کند، احساس میشد. این روزها اما به فاصله چندساعت در شبکهای بازپخش چندباره «جایزه بزرگ» و در شبکهای دیگر «دورهمی» از مهران مدیری و تفاوت در کیفیت آثار گذشته و حال این هنرمند، بیاختیار مخاطب را به سالهای دور ارجاع میدهد. سالهایی که بسیاری از برنامههای پرمخاطب تلویزیون با خلاقیت فردی برنامهسازانش بهاصطلاح گل میکرد، متأسفانه شمار این افراد در تلویزیون کشورمان روزبهروز کمرنگ شد و در کمال ناباوری در آثار همان تعداد اندک باقیمانده هم رنگوبویی از کیفیت نمیبینیم. به نظر میرسد در سالهای اخیر رسانه ملی با تکیه بر توانایی افرادی که امتحانشان را پس دادند و مخاطبانشان را راضی نگه داشتند قدرت عمل بیشتری پیدا کرد. کمااینکه هنوز هم میبینیم توانایی عادل فردوسیپور در بهروز نگهداشتن برنامهاش، باعث میشود تا در همه این سالها برنامه «٩٠» گزینه نخست مخاطبان ورزشدوست تلویزیون باشد یا تجربههایی از جنس«صد برگ» و «مردم ایران سلام» توانست توجه بسیاری را به تلویزیون جلب کند و دیگر نمونههایی که در همه این سالها به فراخور زمان، جایی در آنتن تلویزیون داشتند و هنوز هم جای خالی برنامههایشان حس میشود.
رسانه ملی به گواه بسیاری از کارشناسان و برنامهسازانش هرروز بیشازپیش در معرض تهدید است. رقابت با شبکههای ماهوارهای مهمترین اتفاقی است که تلویزیون را بیش از هر چیز در معرض آسیب قرار میدهد. افت کیفی برنامههای تلویزیون به گفته مدیرانش حاصل عدم توجه به شرایط اقتصادی این سازمان عریضوطویل است که تأثیری مستقیم بر عملکرد برنامهسازانش دارد، هرچند این گفته از سمت بسیاری از کارشناسان رسانه پذیرفتنی نیست چراکه طبعا میتوان با بودجه سریالی فاخر یا الفویژهای که مخاطبان بسیار اندکی دارد چندین سریال موفق با فیلمنامههای قابلتوجه ساخت یا دستکم برنامههای ترکیبی را راهی آنتن تلویزیون کرد که بویی از تقلیدی خامدستانه در آن دیده نشود.
رویکرد برخی از برنامهسازان رسانه ملی در اجرای برنامههای موفق خارجی به بهانه پرمخاطببودن برنامههای موردنظر در دنیا شاید اصلیترین دستاویز تلویزیون برای جذابکردن برنامههایش است.
ممیزی و ارتباط مستقیم با عدم خلاقیت
دکتر مجید حسینیزاد، جامعهشناس، در گفتوگو با «شرق» در پاسخ به این پرسش که به چه دلیل نشانی از خلاقیت در بسیاری از برنامههای سیما دیده نمیشود، میگوید: خلاقیت اصل اساسی کار یک هنرمند است. هنرمند در هر زمینهای نیاز به بروز خلاقیت دارد. چیزی که خلاقیت را از بین میبرد نوع مدیریت است. مدیریت بسته خلاقیت را بیش از هر چیز تهدید میکند و برنامهسازی که کارمند یک اداره است مجبور به اطاعت از قوانین و مدیرانش است. برخلاف سینما که هنر گرانی است و هنرمند با تکیه بر سرمایهای اثرش را تولید میکند، تلویزیون به این صورت نیست.
او ادامه میدهد: تلویزیون به محض ورودش به سرزمین ما رسانه بسیار جدیدی بود و مدیران بهگونهای بودند که هنرمندان را تشویق به همکاری میکردند. هنرمندانی مثل فریدون رهنما، فرخ غفاری یا ناصر تقوایی و هنرمندانی از این دست آثار ماندگار در تلویزیون تولید کردهاند و به تعهد هنریشان وابسته بودند. ساخت سریالهای ماندگاری مثل بوعلی سینا یا سریالهایی از این دست با وجود کیفیتی که به هر شکل در تکنیکهای ساخت در آن زمان وجود داشت، ممکن است کهنه به نظر برسند اما هنوز هم سریالهای ماندگار و جذابی هستند. همینطور برنامههای مستند یا گفتوگومحور. برنامههایی مثل جادوی سینما یا هنر هفتم از آن دست برنامههایی بودند که بسیاری در خاطرشان مانده است و برنامههای پرمخاطبی بودند. اما تلویزیون کمکم به سمتی حرکت کرد که ممیزیها بیشتر شد و طبعا ممیزی اتفاقی است که جلو خلاقیت را میگیرد.به باور حسینیزاد، دلیل خشکیدن چشمه «خلاقیت» در صداوسیما این است: «بیشترین موردی که جلو خلاقیت در رسانه ملی را میگیرد ممیزی است. این اتفاق بهشدت مانع کار تهیهکننده میشود و حالا در کنارش مشکلات مربوط به بودجه و موارد دیگر را نیز میتوان اضافه کرد. نزدیکشدن به ممیزی و حرفزدن درباره این مورد باعث میشود که به حوزه مدیریت هم وارد شود. طبعا کار یک مدیر مثل یک رهبر ارکستر است که باید حواسش به همه نوازندهها باشد و همه سازها را خوب بشناسد. برای یک مدیر تلویزیون شناخت مخاطب و قدرت رسانه مهمترین رکن است. از طرف دیگر تهیهکنندگانی که بهشدت به کارشان تعهد دارند کمتر در تلویزیون کار میکنند و چون میدانند که در این رسانه با مشکلات زیادی روبهرو خواهند بود، این مسیر دشوار را انتخاب نمیکنند و نتیجه این میشود که برخی از تهیهکنندگان تلویزیون دقیقا نظرات مدیران را پیاده میکنند و از خلاقیتهای فردی خبری نیست».
او ادامه میدهد: بهطورمثال سالها پیش، از مهران مدیری زمانی آیتمهای بسیار خوبی میدیدیم و طبعا با مدیرانی کار میکرد که به کارش اشراف داشتند. اما شاید درحالحاضر مهران مدیری سعی میکند در نوک شمشیر حرکت کند و درعینحال که حرف خودش را میزند، ممیزی را هم رد کند و این هنرمند تا جایی قدرت پیشرفت دارد.
حسینیزاد در پایان با اشاره به تأثیر مستقیم تهیهکننده در برنامهسازی میگوید: عدم بروز خلاقیت از سمت تهیهکنندگان باعث شده تا کیفیت برنامهها روزبهروز کمتر شود. متأسفانه از سریالهای درخشان در تلویزیون خبری نیست و شرایط بهگونهای است که حسرت برخی از آثار درخشان گذشته را میخوریم و به نظر باید سعی کرد تا مدیران به تهیهکنندگان و برنامهسازان قدرت عمل بدهند تا خلاقیت جایی برای بروز و ظهور داشته باشد تا به مرور کیفیت آثار هم بیشتر شود.
خلاقیت در همهجا مهم است
منصور ضابطیان نیز معتقد است که نهتنها در تلویزیون ما بلکه در رسانههای جهان عنصر خلاقیت در برنامهسازی اتفاق مهمی است. طبعا وقتی برنامهای برای مخاطبانش جذاب میشود، نگاه خلاقانه برنامهسازانش بیشترین تأثیر را داشته است. در کنار این مورد، حضور مدیران آگاه که دغدغه ارائه اثری خوب را داشته باشند اهمیت دارد؛ مدیرانی که خودشان هم دغدغه تولید اثری خلاقانه را داشته باشند و این نکتهای است که باید به آن توجه کرد.
خلاقیت، طبق تعریف سازمان ملل
بیژن بیرنگ در گفتوگو با «شرق» از زاویه دیگری به نبود عنصر خلاقیت نگاه میکند. او با اشاره به اینکه بروز خلاقیت در شرایط حالحاضر شاید کمی سخت به نظر برسد، میگوید: در فضایی که رسانهها بیشتر شده است و تلفن همراه از دست کسی نمیافتد، کار خلاقانه حتی در رسانهای مثل مطبوعات هم سخت است؛ اینکه در نهایت مخاطب شما را انتخاب کند. اما به عقیده من خلاقیت به خود فرد برمیگردد هرچند که شرایط در ظهور این خلاقیت نقش مهمی ایفا میکند. او ادامه داد: یکی از شرایط بروز خلاقیت، سلامت است. طبق تعریف سازمان ملل سلامت حالتی است که انسان بهلحاظ روحی، روانی، اجتماعی و مالی در رفاه باشد و در این شرایط خلاقیت نقش خودش را بهتر ایفا میکند و هرچقدر که بیشتر درگیر پیچیدگیها باشیم طبعا نمیتوان انتظار نتیجه مطلوب داشت. نگاه من این است که خداوند، سرچشمه هستی، آرزومند است که مخلوقش، از طریق خلق بیشتر به آفریدگارش نزدیک شود و تنها چیزی که اجازه نمیدهد قدرت سرچشمه هستی از وجود انسان رد شود، شرایطی است که انسان دچار پیچیدگیها و مشکلات است. به نظر میرسد در زمانهایی که شرایط مطلوبی برای خلاقیت هنرمند فراهم بوده، او راحتتر با سرچشمه هستی ارتباط گرفته و آثار درخشانی خلق کرده است.
به نظر میرسد اعتماد مدیران به تهیهکننده و برنامهسازان و کمکردن ممیزیها تأثیر خوبی در روند تولید محتوا و کیفیت مطلوب در برنامهسازی تلویزیون خواهد داشت و باید دید رویکرد مدیران چه سمتوسویی خواهد داشت.
شرق