این مقاله را به اشتراک بگذارید
ایده رضا امیرخانی برای رونق توامان کتابفروشی ها و نمایشگاه کتاب
رضا امیرخانی میگوید ایدهای دارد که میتواند موجب رونق توامان کتابفروشیها و نمایشگاه کتاب در ده روز برگزاری رویداد نمایشگاه کتاب باشد.
به گزارش مد ومه به نقل از مهر رضا امیرخانی امسال نیز به دعوت نشر افق با حضور در نمایشگاه کتاب به امضا آثارش برای مخاطبانش پرداخت. برنامهای که در سالهای اخیر همیشه جزو کارهای اجرا شده توسط وی بوده است و امسال نیز با وجود عضویت در شورای سیاستگذاری نمایشگاه کتاب آن را ترک نکرد.
در ادامه گفتگوی ایشان را میخوانید.
* در گفتگوهایمان در سالهای قبل به یاد دارم که همیشه جزو مخالفان وجه فروشگاهی نمایشگاه کتاب بودهاید. با این همه امسال حضورمردم در نمایشگاه چنان زیاد بوده که حتی مسولان ارشد نمایشگاه هم میگویند که شگفت زده شدهاند. در این موقعیت به نظر شما بین خواست و تقاضای عمومی برای حضور در این رویداد و به زعم شما غلط بودن فلسفه فروشگاهی بودنش، باید کماکان راه دوم را انتخاب کرد؟
به دلیل کمبود فضاهای اجتماعی در کشور ما برپایی نمایشگاه کتاب بار بسیاری از این کمبودها را به دوش میکشد. این نمایشگاه را باید تنها فضای اجتماعی ایران دانست که در آن مردم آزادانه و فارغ از خط و خطوط میتوانند در آن حضور پیدا کنند. این نمایشگاه با این ترتیب کار بسیاری از جشنها و جشنوارهها و شادیهای عمومی و حتی برنامههای ملی غیر سیاسی را بر دوش کشیده و انجام میدهد.
نکته دوم این است که باید بپذیریم برای برپایی چنین اتفاقی قرعه به نام کتاب افتاده است. پس ماجرای اقبال از نمایشگاه از این منظر لااقل برای من نویسنده که کتاب سرمایهام است خوشحال کننده است و اصلا چه بهتر از این میتواند باشد. اگر مردم مثلا میرفتند در کورس اسب دوانی که به من ارتباطی پیدا نمیکرد. با این همه هنوز هم معتقدم برپایی این نمایشگاه و خرید یکجای کتاب در آن به صنعت نشر آسیب زده و موجب تضعیف آن میشود.
* شما به طور مشخص درباره وجه نمایشگاهی نمایشگاه کتاب چه ایده ای دارید؟
من ایدهای داشتم که نشد به دلایلی آن را عملی کرد و اصلا شاید دلیل حضورم در شورای سیاستگذاری نمایشگاه کتاب هم همین بود. ایده من این بود که ای کاش بشود کاری کرد مردم در نمایشگاه حاضر شوند و آثار دلخواهشان را انتخاب کنند و سپس با یک اپلیکیشن آن را از نزدیکترین کتابفروشی منزلشان تحویل بگیرند. به نظرم صنعت نشر کشور ما این امکان را میداد و میشد به کمکش چراغ کتابفروشیها را روشن نگاه داشت.
* اگر به طور مثال ایدهتان عملیاتی میشد معنایش این بود که دولت باید هزینه برپایی نمایشگاه را در امر توزیع هزینه میکرد؟
نشر از صنایع خصوصی کشور ماست و هشتاد درصد تولیدش در بخش خصوصی است و نود درصد از مراکز توضیح هم همینطور. من هرگز دوست ندارم دولت در این کار شریک شود. اما فکر میکم دولت باید نمایشگاه را به سمت نمایشگاهی تر شدن پیش ببرد. همین که امسال در نمایشگاه ازدحام جمعیتی کمی میبینیم و مردم فرصت دارند که بچرخند و کتابها را با صرف زمانی بیشتری ببینند، به معنی رونق فضای نمایشگاهی در این رویداد است.
* خیلی کشور ها هم در دنیا هستند که نمایشگاه کتاب در آنها کتابفروشی است. به نظرتان همه آنها در حال لطمه زدن به صنعت نشر کتاب در کشورشان هستند؟
هرجا که تصمیم بگیرند نمایشگاه از تولید به مصرف توسط ناشر کتاب به فروش برود به صنعت نشر آسیب میزند.
* شما فکر میکنید در ایران کسی که در این ده روز کتاب میخرد در طول سال هرگز به سراغ کتابفروشیها نمیرود؟
مقداری از خرید سالانهاش را انجام میدهد به هر حال و به نظرم این در مجموع لطمه بزرگی به صنعت نشر کشور است. وقتی مویرگهای شبکه توزیع را خشک کنیم احیا آن خیلی سخت میشود و زمان میبرد.
* ما تجربه احداث فروشگاههای بزرگ کتاب در کشور را داریم. فکر میکنید برچیده شدن بخش فروشگاهی نمایشگاه کتاب میتواند منجر به این شود که مردم به آنها به جای نمایشگاه بیشتر رجوع کنند؟
نه. رفتن به سمت کتابفروشی یعنی خرید کتاب اما آمدن به نمایشگاه معنیاش تنها خرید کتاب نیست. این یک پدیده جامعه شناختی است. من با حفظ نمایشگاه موافقم و میگویم باید حتما حفظ شود اما باید راهی را هم پیدا کنیم که صنعت نشر و مویرگهای توزیع کتاب در کشور نابود و خشک نشود.