این مقاله را به اشتراک بگذارید
کمدیِ دلچسب، از راه صعبالعبور
نگاهی به «چشمههای امید» دیوید فرانکل
نوشتهی پژمان الماسینیا
«چشمههای امید» [۱] (Hope Springs) پنجمین ساختهی سینمایی دیوید فرانکل است که بیشتر بهواسطهی کارگردانیِ کمدی-درامهای موفقی از قبیلِ "شیطان پرادا میپوشد" (The Devil Wears Prada) [محصول ۲۰۰۶] [۲] و "مارلی و من" (Marley & Me) [محصول ۲۰۰۸] شهرت دارد. «کِی (با بازی مریل استریپ) که از روابط سرد زناشوییاش با آرنولد (با بازی تامی لی جونز) به تنگ آمده است، تصمیم میگیرد برای نجات زندگی مشترکشان از این معضل جدی، چارهای پیدا کند. او از کارت اعتباری خودش، هزینهی ثبتنام یک برنامهی کوتاهمدت مشاوره به سرپرستی دکتر برنارد فلدِ معروف (با بازی استیو کارل) را پرداخت میکند. آرنولد با وجود اینکه شرکت در چنین برنامهای را غیرضروری و مسخره میداند، سرانجام علیرغم میل باطنی، با همسرش کِی راهی سفر به ایالت مین میشود…»
مریل استریپ، ۶ سال پس از توفیق همهجانبهی "شیطان پرادا میپوشد"، بار دیگر جلوی دوربین دیوید فرانکل رفته است. «چشمههای امید» مثل فیلم مورد اشاره، یک کمدی-درام بهشمار میرود که البته عاشقانه هم هست و علاوه بر استریپِ همیشه در اوج، اینبار از لطف حضور تامی لی جونزی غرغرو و بامزه نیز سود میبرد که قدرتمندانه پابهپای بانو استریپ پیش میآید و بههیچوجه کم نمیآورد! مریل استریپ اینجا نقش زنی میانسال را بازی میکند که -میشود گفت- در یک زندگی زناشویی ۳۱ ساله به بنبست رسیده است ولی بهدنبال بیبندوباری نمیرود و قصد دارد تا جایی که ممکن است برای بهسلامت خارج کردن زندگیاش از بحران تلاش کند.
«چشمههای امید» فرصتی دوباره جهت مرور تواناییهای استریپِ بزرگ به دست میدهد. «چشمههای امید» در اوت ۲۰۱۲ به نمایش عمومی درآمد، کافی است کیفیت حضور بانو استریپ در این فیلم را -بهعنوان مثال- با دو ساختهی مطرحی که پس از آن و طی سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ بازی کرد، مقایسه کنید تا شاید دستگیرتان شود چرا او دستنیافتی است و "پرافتخارترین بازیگر سینما". مریل استریپ در "آگوست: اوسیج کانتی" (August: Osage County) [ساختهی جان ولز/ ۲۰۱۳] [۳] در نقش ویولت -پیرزنی مبتلا به سرطان که گاهی از شدت مصرف دارو، درمانده و غیرقابلِ تحمل میشود- میدرخشد. استریپ، پرحرارت و باحسوحال نقشاش را ایفا میکند؛ نقشِ تلخترین و دردمندترین شخصیت فیلم را.
درعوض در "به سوی جنگل" (Into the Woods) [ساختهی راب مارشال/ ۲۰۱۴] [۴] بامزهترین حضور، مختصِ بانو استریپ است! جادوگرِ طلسمشده و شلختهپلختهی دزدزدهای که هربار در "به سوی جنگل" ظاهر میشود، موجی از شادی و انرژی را همراه خود میآورد که مشکل بتوان از دیدناش لبخند نزد! ملاحظه میکنید که این دو نقشآفرینیِ از زمین تا آسمانْ دور از همدیگر، در عین حال، کوچکترین خطوربطی به کِی و «چشمههای امید» ندارند.
اما سومین ضلع مثلثِ بازیهای درخشان فیلم را استیو کارل تشکیل میدهد. آقای کارل در سه-چهار سال اخیر، با قبولِ نقش در فیلمهایی نظیر "گذشتهی خیلیخیلی دور" (The Way, Way Back) [ساختهی مشترک نت فکسون و جیم راش/ ۲۰۱۳]، "فاکسکچر" (Foxcatcher) [ساختهی بنت میلر/ ۲۰۱۴] [۵] و "کسری بزرگ" (The Big Short) [ساختهی آدام مککی/ ۲۰۱۵] قدم در مسیری نهاده که پیامدش، بروز ابعادی نهفته از پتانسیل بالای او در بازیگری بوده است. ایفای نقش استیو کارل در «چشمههای امید» را باید متعلق به همین مسیر دانست که اتفاقاً مهجورترینشان نیز هست! علیرغم اینکه ممکن است بازی کارل در قیاس با مریل استریپ و تامی لی جونز جلوهای چشمگیر نداشته باشد ولی اگر نقشآفرینیِ کاملاً تحت کنترلِ او در قالب مشاوری امین و وظیفهشناس نبود، سیر بهبودی رابطهی صدمهدیدهی کِی و آرنولد هرگز تا این میزان، قابلِ باور از کار درنمیآمد.
«چشمههای امید» گرچه بهدلیل پرهیز عامدانه و قابلِ احتراماش از نمایش جزئیات یک رابطهی زناشویی، فیلم سالمی بهحساب میآید -بهطوریکه حتی میشود "شریف" نامیدش- برای گروه خاصی از مخاطبان و بهطور مشخص: زوجهایی که سنوسالی ازشان گذشته، بهدردبخورتر است؛ «چشمههای امید» میتواند واجد جنبههای آموزشی باشد و گزینهای مطلوبِ فیلمدرمانی. «چشمههای امید» بدون اینکه حوصلهی تماشاگراناش را سر ببرد، بهدرستی نشان میدهد که جهت ترمیم روابط بحرانزده بایستی چه راه صعبالعبوری را طی کرد و چقدر صبوری به خرج داد.
ریختن این متریال داستانیِ بهنظر کسلکننده در ظرف کمدی-درام، تصمیم بسیار هوشمندانهای بوده است که باعث شده بینندهی کمحوصله، فیلم را پس نزند. «چشمههای امید» کمدیِ دلچسبی است که -چنانکه ذکرش رفت- بهمنظور لبخند گرفتن از مخاطب، به چاه ویلِ ابتذال فرونمیغلطد و دستبهدامنِ شوخیهای وقاحتبار نمیشود. دیوید فرانکل در کمدی-درامسازی، یکی از بهترینهای حال حاضرِ هالیوود است. او بهخوبی میداند چطور اندازه نگه دارد که نه اشک تماشاگر را دربیاورد و نه کاری کند که از خنده رودهبُر شود!
مریل استریپ با «چشمههای امید» طی هفتادمین مراسم گلدن گلوب، برای بیستوچهارمین دوره، کاندیدای دریافت جایزهی بهترین بازیگر زن فیلم موزیکال یا کمدی بود. «چشمههای امید» اما در گیشه وضع بهتری از فصل جوایز داشت و درحالیکه -با نظر به داستان تکخطیاش: مشکلات زناشوییِ زوجی پابهسنگذاشته!- روی کاغذ، امید چندانی به فروشاش نمیرفت؛ توانست با بودجهای ۳۰ میلیون دلاری، فروشی فراتر از ۱۱۴ میلیون دلار را تجربه کند. «چشمههای امید» کمدی-درامی سادهانگارانه با یک هَپی اِند [۶] تحمیلی نیست چرا که بهطور تماموکمال باورمان میشود کِی و آرنولد چه دشواریهایی را پشت سر میگذارند تا به ساحل آرامش و رضایت خاطر برسند.
Hope Springs
کارگردان: دیوید فرانکل
فیلمنامه: ونسا تیلور
بازیگران: مریل استریپ، تامی لی جونز، استیو کارل و…
محصول: آمریکا، ۲۰۱۲
مدت: ۱۰۰ دقیقه
گونه: کمدی-درام، عاشقانه
درجهبندی: PG-13
پانویسها:
[۱]: عنوان اثر را بهعلت دوپهلو بودناش میتوان ترجمه نکرد زیرا در فیلم، "Great Hope Springs" همان محل دیدارِ کِی و آرنولد با دکتر فلد است.
[۲]: درصورت تمایل، میتوانید رجوع کنید به نقد "شیطان پرادا میپوشد" بهقلم نگارنده، تحت عنوان «مرگ بر میراندا!»، منتشرشده به تاریخ پنجشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۳؛ در قالب شمارهی ۵۶ صفحهی طعم سینما.
[۳]: درصورت تمایل، میتوانید رجوع کنید به نقد "آگوست: اوسیج کانتی" بهقلم نگارنده، تحت عنوان «جداافتادهها»، منتشرشده به تاریخ چهارشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۳؛ در cinemalover.ir.
[۴]: درصورت تمایل، میتوانید رجوع کنید به نقد "به سوی جنگل" بهقلم نگارنده، تحت عنوان «بهترین موزیکال سال»، منتشرشده به تاریخ شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳؛ در cinemalover.ir.
[۵]: درصورت تمایل، میتوانید رجوع کنید به نقد "فاکسکچر" بهقلم نگارنده، تحت عنوان «شخصیتپردازی ناب و ایجاز دلپذیر»، منتشرشده به تاریخ شنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۳؛ در cinemalover.ir.
[۶]: Happy End.