این مقاله را به اشتراک بگذارید
دی پالما خود را وارث حقیقی هیچکاک میداند
برایان دی پالما طرفدار برداشتهای بلند است. مجموعه آثار او ویترینی از برداشتهای ممتد، سکانسهای اکشن بدون وقفه و صحنههای خشنی است که آرام آرام در طول فیلم شکل گرفتهاند. بنابراین به نظر میرسد مستند گیرای «دی پالما» به کارگردانی نوآه بامبک و جیک پالترو، نمایشی از ملاقات یک جلسهای پیوسته بین دوربین و سوژه آن باشد. دیپالما که پیراهنی آبی پوشیده، داستان حرفهاش را با انرژی و شوخطبعی تعریف میکند و فقط زمانی که کلیپهایی از فیلمهایش یا کارگردانهای دیگر که به حرفه او مربوط میشدند، صحبتهای او قطع میشود. نخستین کلیپ مربوط به فیلم «سرگیجه» اثر آلفرد هیچکاک است که دیپالمای ٧۵ ساله تماشای این فیلم را در سالن نیویورک تیهتر در نوجوانی به خاطر میآورد. رابطه هیچکاک-دی پالما خبر دستهاولی نیست اما ترکیب تصاویرِ آثار هر دوی این فیلمسازان و گزارش ویژه دی پالما از درسهایی که از این استاد گرفته فراتر از نقدهای بیاساس همیشگی است. دیپالما معتقد است مجموع تاثیرات هیچکاک اغراقآمیز است و در میان آخرین نسل فیلمسازان امریکا خودش تنها وارث اوست.
افرادی که فیلمهای «Obsession» و «در لباسی خیرهکننده» را دیده باشند، این ادعای دی پالما را میپذیرند. ساختار مبتکرانه، انحرافات روانی و تصاویر استادانهای که ویژگیهای آثار دیپالما هستند میتوانند تاثیرپذیرفته از هیچکاک باشند. اما در مستند «دی پالما» او با ترتیب زمانی، طیفهای وسیع سبکها و ژانرهایی را که کشف کرده شرح میدهد.
دی پالما دهه ١٩۶٠ ابتدا در دانشگاه کلمبیا و کالج سارا لارنس تحصیل کرد و به سمت خشونت و تعلیق کشیده نشد بلکه به سمت کمدی خردهفرهنگی رفت. همکارهای او شامل جیل کلایبور، ویلیام فاینلی و رابرت دنیرو میشدند؛ بازیگرانی که در نخستین فیلم بلند دی پالما، «جشن عروسی» بهشدت جوان هستند.
مستند «دی پالما» که مدت زمان آن یک ساعت و ۴٧ دقیقه است، به سرعت و زیرکانه از حرفه فیلمسازی دی پالما که بیش از نیم قرن قدمت دارد، پیش میرود که طبیعتا بر حرفه گیجکننده و بیپروای او در دهههای ٧٠ و ٨٠ متمرکز است. رک و راست بودن و شوخطبعی او همهچیز را پیش میبرد و مشخص است که او با همصحبتانی که همکار و مخاطب او هستند و آنها را نمیبیند و چیزی از آنها نمیشنود، راحت است.
دی پالما برخی از فسادهای هالیوود را با مخاطبانش به اشتراک میگذارد و به برخی از مسائل شخصی زندگی اشاره میکند اما تمرکز او همچنان روی جزییات فیلمسازی به عنوان یک هنر و تجارت باقی میماند.
تنش بین سفارشات تجاری و جاهطلبیهای خلاقانه، از درونمایههای مکرری است که در حرفه دیپالما رخ داده است؛ همانطور که برای کارگردانها و نویسندههای دیگر نیز این اتفاقات میافتد. او کینهای به دل نمیگیرد، یا حداقل آنطور که انتظارش را دارید، و خودش را خوش شانس میداند چون در دورهای قدم به سیستم هالیوود گذاشته که درهایش به روی افرادی که خطر میکنند و عقاید شخصیشان را ابراز میکنند، باز بود. همچنین او از اینکه حمایت و دوستی همتایان بااستعدادی همانند فرانسیس فورد کاپولا، جورج لوکاس، استیون اسپیلبرگ و مارتین اسکورسیزی را به دست آورد، احساس خوشبختی میکند. شاید حالا نوستالژی هالیوود نو خستهکننده شده باشد اما یادآوریهای دی پالما آنقدر واضح و دوستانه است که اگر او داستانهای جنگهای دوره باستان را هم تعریف کند به نظر جدید میآیند. مستند «دی پالما» همانند یک اثر نقادانه خوب، فیلمی جذاب برای مخاطبان مشتاق خواهد بود. دیپالما همنشینی عالی، با نبوغ و پیشتاز است که هرگز در رفتار او تواضعی کسلکننده و خودبینی غیرقابل تحمل نمیبینید. باور کردنی نیست که او این تعداد فیلمهای خاطرهانگیز و مهیج ساخته است و در انتهای مستند «دی پالما» میخواهید تمامی آثار او را تماشا کنید.
نیویورک تایمز
اعتماد