این مقاله را به اشتراک بگذارید
‘
در جستوجوی مترجمی خوب برای یک شاهکار
«در جستوجوی زمان از دسترفته» از آن رمانهای دشوار سبک جریان سیال ذهن است که هر مترجمی جرات ندارد به سراغش برود. با این حال طی تقریبا یک قرن اخیر، سه مترجم به سراغ شاهکار «پروست» رفته و آن را به انگلیسی برگرداندهاند.
به گزارش مد ومه به نقل از ایسنا، به مناسبت ۱۴۵ سالگی «مارسل پروست» که از درخشانترین چهرههای ادبی فرانسه به حساب میآید و در جهان به عنوان رماننویسی برجسته شناخته میشود، نگاهی داریم به مقالهای با موضوع «ترجمههای در جستوجوی زمان از دسترفته» که در «ایندیپندنت» منتشر شده است. این روزنامه انگلیسی سه ترجمه این رمان چندجلدی و شرححال گونه «پروست» را با هم مقایسه کرده است. در ادامه نیز شرح مختصری از زندگی و آثار این شخصیت ادبی میآید.
یکی از گلههایی که «مارسل پروست» همیشه از ناشرش داشت، این بود که او در زمینه ترجمه انگلیسیزبان کتابش کمکی نمیکند. در آن زمان «پروست» مدعی بود روزنامه «تایمز» هشت یا نه مقاله درباره «در جستوجوی زمان از دسترفته» به نگارش درآورده که حداقل سه تای آنها اکنون در دسترس است. از طریق همین نشریه بود که فردی به نام «سی. کی. اسکات – مانکریف» داوطلب شد تا شاهکار «پروست» را به انگلیسی برگرداند.
«اسکات ـ مانکریف» که آن زمان منشی خصوصی «نورث کلیف» لردی دیوانه بود، به کار «پروست» علاقهمند شد، برای این کار اعلام آمادگی کرد و کارش را روی مجموعه رمان یک و نیم میلیون کلمهای «پروست» شروع کرد. متاسفانه «مانکریف» پیش از اتمام کارش فوت کرد، اما جلدهایی که او ترجمه کرده بود در دهه ۱۹۲۰ روانه بازار شد، چون هیچ ترجمه انگلیسی دیگری از این کار در بازار موجود نبود.
در این که «اسکات – مانکریف» کار بزرگی کرده شکی نیست، اما آیا ترجمه او به انگلیسی کاملا صحیح بوده؟ به نظر من در کل اینطور نبوده است؛ «پروستی» که «مانکریف» ساخته، کمتر نویسنده است تا آن «پروست» فوقالعاده باهوش و تحلیلگری که خواندن کتابش به زبان فرانسوی به خواننده نشان میدهد.
وقتی «پروست» رماننویس میشد، نوع زندگی و محبتی که نسبت به کلام داشت سوژه هجویاتش میشد. رمان شگفتآور او برخلاف بسیاری از نامههایش دقیقا نقطه مقابل کلمه ارزشمند ایستادهاند؛ یک شگفتی ماندگار از نفوذ و دقت در تحلیل نیشدار او از رفتار، شخصیت و تمام رفتارهای انسانی. «اسکات – مانکریف» خیلی متشخصتر از اینها بود که بتواند این را تحمل کند. وقتی «پروست» تند و تیز میشد و با بیادبی به سراغ اصل مطلب میرفت، «اسکات – مانکریف» باوقار راهش را عوض میکرد. کلمات زیبا را به جای سادهها انتخاب میکرد و وقتی واژههای اصلی با صراحت عامیانهشان او را شوکه میکردند و شکست میدادند، او لنگانلنگان درمیرفت.
ترجمه او از رمان «در جستوجوی زمان از دسترفته» ۵۰ سال ایستاد به خود بالید. بعد از سال ۱۹۸۱، نسخه جدیدی با ترجمه «ترنس کیلمارتین» را به دست آوردیم که آگاهانه صدها تغییر کوچک اما تاثیرگذار در رمان ایجاد کرده بود و همگی آنها در جهت دقت و سادگی عظیمی به کار گرفته شده بودند. او نسخه انگلیسی را مطابق با متن فرانسوی بازنویسیشدهای که اوایل دهه ۱۹۵۰ منتشر شده بود، تغییر داد. ترجمه «کیلمارتین» بهتر بود چون مدرنتر بود و به متن «پروست» وفادارتر.
ترجمه جدیدی از رمان «پروست» سال ۱۹۹۲ منتشر شد. کار «دی. جی. انرایت» نسبت به کار «پروست» مدرنتر و وفادارتر بود. او هم مثل «کیلمارتین» پس از «اسکات- مانکریف»، تغییراتی در ترجمه قبلی ایجاد کرد. اما او تغییرات زیادی در مثلا کل یک پاراگراف انجام نداد؛ بلکه ترجمه «کیلمارتین» کلمه به کلمه سر جایش باقی مانده. اما در ترجمه «انرایت» یک نوع تزیین تمیز و زیبا به کار اضافه شد و سادگی اصیل متن به آن بازگشت.
مهمترین و بهترین تغییری که «انرایت» انجام داده، در مورد عنوان رمان است. «کیلمارتین» اثر «پروست» را «یادآوری گذشته» ترجمه کرده بود که این غلط بود، چون اولا خیلی تلمیحوار اشاره داشت به یکی از غزلهای «شکسپیر»، دوما این که نشان از نوعی یادآوری خودخواسته داشت.
«در جستوجوی زمان از دسترفته» عنوانی بود که این کتاب باید در انگلیسی میداشت. از لحاظ ظاهری هم ترجمه دوم که کار «اسکات -ـ مانکریف» بود از اولی جلو افتاد، خود کتاب سه جلد بسیار حجیم و اولین ترجمه آن، شش جلد بود. جلد ششم و آخر ترجمه «کیلمارتین» نوعی «راهنمای پروستخوانی» بود که شامل فهرست شخصیتها، یاداشتها، اشاره به افراد، مکانها و رویدادهای واقعی است.
ترجمه کاملا جدیدی از «جستوجوی زمان از دسترفته» به زودی به قلم «ریچارد هوارد» در آمریکا منتشر میشود. به زودی خواهیم دید او با «پروست» چه خواهد کرد، اما در حال حاضر «اسکات – مانکریف» کسی است که متن «پروست» را بهروز و دوباره شکوفا کرده است. کار او بهترین ترکیب در این رقابت است.
*****
زندگی پروست
«مارسل پروست» با نام کامل «والنتین لوییس ژرژ اوژن مارسل پروست» روز دهم جولای ۱۸۷۱ در حومه پاریس متولد شد. «پروست» در سن ۹ سالگی به تنگی نفس دچار شد؛ اما با این وجود بعدها به عضویت ارتش فرانسه درآمد. در سال ۱۹۸۲ فعالیتهای ادبی او وارد مرحله جدی شد و همکاریاش را با نشریه «Le Banqunet» آغاز کرد. او ۱۵ مقالهاش را که بعدها در کتاب «خوشیها و روزها» منتشر شد، برای اولینبار در این نشریه به چاپ رساند.
در سال ۱۸۹۶ در ۲۵ سالگی اولین اثر خود را به نام «لذتها و روزها» منتشر کرد. اولین شاهکار «پروست»، «طرف خانه سوان» بود که اولین قسمت از اثر هفتگانه «در جستوجوی زمان از دسترفته» نام گرفت و در دسامبر ۱۹۱۳ منتشر شد.
این نویسنده فرانسوی در عرصه نویسندگی از افرادی چون «گوستاو فلوبر»، «فئودور داستایوفسکی»، «جورج الیوت» و «لئو تولستوی» الهام میگرفت و «گراهام گرین» او را بزرگترین نویسنده قرن بیستم نامید.
شاهکار پروست
«در جستوجوی زمان از دسترفته» در هفت جلد نوشته شده است که هرکدام نامی مستقل دارند. «پروست» این رمان عظیم را بین سالهای ۱۹۰۸-۱۹۰۹ تا ۱۹۲۲ به نگارش درآورد. سه جلد آخرِ کتاب پس از مرگ او چاپ شد.
«در جستجوی زمان از دسترفته» در واقع روایت کلاسیک یک «داستان» نیست، بلکه از ورای داستان اصلی، یک تحلیل عمیقِ ادبی، هنری، فلسفی و اجتماعی از فرانسه اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ ارائه میکند. بیشتر قسمتهای این کتاب مربوط به سقوط اشرافسالاری و ظهور طبقه متوسط در فرانسه در جریان جمهوری سوم است.
«پروست» خود در جایی گفته است: «متأسفانه کتابم را با ضمیرِ "من" شروع کردم و فوراً همه فکر کردند که به جای جستوجوی قوانین کلی، من در حال تجزیه و تحلیل خود، به معنای انزجارآمیزِ کلمه بودم.»
نحوه استفاده «مارسل پروست» از زبان فرانسه و جملهسازی او که شکلی نو در ادبیات فرانسه را به رخ میکشید، آن را به کلی از سایر آثارِ ادبی همزمانش متمایز میکند. «در جستوجوی زمان از دسترفته» را یکی از رمانهای مهم در زمینه بهکارگیری نوع روایی جریان سیال ذهن میدانند و همین موضوع خواندن آن را دشوار میکند.
پس از پروست
اکثر آثار «پروست» بعد از مرگش به چاپ رسیدند؛ رمان «اسیر» در سال ۱۹۲۳، رمان «زندانی» در سال ۱۹۲۵، «زمان بازیافته» در سال ۱۹۲۷ (که سه جلد پایانی رمان هفتجلدی او هستند)، «ژان سنتوی» در سال ۱۹۵۲ و اثر ناتمام «علیه سنت بوو» در سال ۱۹۵۳ منتشر شدند. این نویسنده در سال ۱۹۱۸ جایزه ادبی «گنکور» فرانسه را کسب کرد.
«پروست» روز هجدهم نوامبر ۱۹۲۲ در سن ۵۱ سالگی در پاریس درگذشت. «نجیب محفوظ»، «ولادیمیر ناباکوف»، «اورهان پاموک»، «ویرجینیا وولف» و «گراهام گرین» از جمله نویسندگان مطرحی هستند که در آثار خود از «مارسل پروست» تاثیر پذیرفتهاند.
‘