این مقاله را به اشتراک بگذارید
از کتاب رهایی نداریم
مروری بر تاریخچه مختصر کتاب در ایران
سید احمد محیط طباطبایی
با آغاز شهرنشینی و اختراع خط دوران جدیدی در زندگی انسان آغاز شد. از این زمان به بعد بشر توانست آنچه را از تفکرات و تجربیات خود در حافظه نه می داشت یا شفاهی و تصویری به نسل بعد منتقل می کرد، از طریق نوشته برای آیندگان مدون کند و باقی بگذارد. به همین خاطر این اختراع از چنان اهمیتی در زندگی انسان برخوردار است که می توان گفت با آن، عصری در زندگی انسان به پایان رسید و عصر نوینی آغاز شد که تا امروز ادامه دارد و آن دوران کتابت یا عصر تاریخ است.
اولین نوشته های بشر در معابد و روی گل پخته شکل گرفت و قلمی که برای نوشتن آن به کار می رفت خطوطی روی گل به جای می گذاشت که کوتاه و مستقیم بودند. این شکل ها بعدها به خط میخی معروف شدند. این سبب نوشتن روی سنگ نیز پیاده می شد. نوشته های سنگی اعلامیه ها یا یادمان هایی بودند که برای آیندگان باقی می ماندند.
این سنگ نوشته ها در نقاطی قرار می گرفتند که یا اهمیت دینی و مذهبی داشتند یا از موقعیت جغرافیایی خاصی برخوردار بودند؛ مثل کوه بیستون که از کلمه «بغستان» به معنی «کوه خدایان» گرفته شده و معادل «المپ» یونان است.
نوشته های باقی مانده روی کوه بیستون دوران پادشاهان بین النهرین تا هخامنشیان را در بر می گیرند. مهم ترین کتیبه همه ادوار تاریخ، کتیبه داریوش در کوه بیستون است. از طریق این کتیبه بود که باستان شناسان توانستند همه خطوط باستانی را بخوانند. همین امر، کتیبه داریوش بر کوه بیستون را به کلیدی برای رسیدن به تمدن بشری در ادوار گذشته تبدیل کرد چرا که به وسیله آن انسان امروز توانست تمام نوشته های اکدی، آشوری، بابلی و عیلامی را بخواند.
دورانی که از آن سخن می گوییم، دورانی است که اولین کتاب ها تنها در یک صفحه نوشته می شدند. اولین و مهم ترین کتابخانه جهان، کتابخانه آشور بانی پال بود که ۱۰ ۹هزار لوح نوشته شده داشت. این الواح، تاریخ اقوام مختلف از جمله قوم ماد و دیگر اقوامی را که از خود نوشته ای باقی نگذاشته اند، حفظ کرده است.
جالب است که آشور بانی پال و قوم آشور در تاریخ به ستمگری شهره اند حال آن که آشور بانی پال تنها پادشاهی است که به جای گنجینه هایی از طلا و جواهر و… از خود چنین مجموعه بی نظیری بر جای گذاشته که تاریخ همه اقوام بین النهرین از طریق آن به دست آمده است.
کتابخانه آشور بانی پال آغاز تاریخ کتابخانه هاست. پس از آن، گاه صفحه کتاب بر دیواره کوه بود و زمانی روی لوح گِلی و زمانی روی پاپیروس. با تغییر آنچه روی آن خط نوشته می شد، نوع خط نیز تغییر می کرد. وقتی نوشتن روی پوست و چرم صورت گرفت، خطوط مدور در خط پدید آمد، همانند خط سریانی و خط آرامی که خط پهلوی- یعنی خط دوران ساسانی و اشکانی- منبعث از آن است. در دوران ساسانیان آموزش خواندن و نوشتن به بعضی از طبقات اختصاص داشت و طبقاتی بودن جامعه ایران مانع می شد که هر کس بتواند در این زمینه آموزش ببیند.
کتیبه بیستون به گونه ای نوشته شده است که برای هر کسی که فارسی باستانی می دانست، قابل خواندن بود اما در دوره ساسانی، حتی اگر کسی پهلوی می دانست، نمی توانست همه کتیبه های آن دوره را بخواند زیرا طبقه دبیران برای این که انحصار این کار را در اختیار داشته باشند به صورت هزوارشی* می نوشتند که تنها خودشان بتوانند متون را بخوانند.
سیستم طبقاتی ساسانی، توسعه کتاب و کتابت را در آن دوره محدود کرده بود؛ اگرچه در «الفهرست» ابن ندیم عناوین بسیاری از کتاب های دوره ساسانی نقل شده است. توجه به کتاب در عصر ساسانی بیشتر در دوره یزدگرد سوم دیده می شود که نسب واقعی او مشکوک است.
نقل است که در پی از بین رفتن شاهزادگان ساسانی، باز شاهی بر شانه یزدگرد سوم که دهقان زاده بود، نشست و با این استدلال که وقتی باز بر شانه کسی می نشیند که فره ایزدی داشته باشد، او به پادشاهی رسید. هم او بود که بیش از همه پادشاهان سلسله ساسانی، به کتاب و کتابت توجه کرد و حتی «ارداویراف نامه» و «خدای نامه» که اساس شاهنامه هستند، در آن دوره جمع آوری شده اند.
با ورود اسلام به ایران و تغییر و تحولات اجتماعی که در پی آن رخ داد، جامعه فشرده ساسانی باز شد و در دو قرن اول به تدریج خود را بازیافت. قرون سوم و چهارم پس از هجرت در تاریخ تمدن ایران بی نظیر است. در این دو قرن از بناهای بزرگ و مهمی مثل مسجد جامع اصفهان یا کاخ تیسفون و تخت جمشید یا بناهای باشکوه دوره تیموری و صفویه خبری نیست اما به جای آن، به دلیل آزادی تفکر و اندیشه که دستاورد حکومت های ملوک الطوایفی است، شرایطی به وجود می آید که بزرگان ما کاخ هایی از جنس تفکر و اندیشه و در قالب کتاب ها از خود باقی می گذارند.
«شاهنامه» فردوسی، «التفهیم» و سایر کتاب های ابوریحان بیرونی، «شفا» و «قانون» ابن سینا، «الحاوی» زکریای رازی، کتاب های فارابی و… هرکدام کاخی از فکر و اندیشه و هویت و مفهوم ایرانی هستند. در همین دوره کتابخانه بزرگ صاحب ابن عباد را داریم که نقل است برای جا به جایی کتاب هایش باید آن ها را بار چهارصد شتر می کردند. از این کتابخانه های تاریخی هنوز هم یکی در کشورمان باقی مانده و آن کتابخانه آستان حضرت ثامن الائمه (ع) است که عمری بیش از هزار سال دارد.
کتاب و کتابخوانی و اهمیت دادن به آن از نشانه های توسعه یافتگی یک جامعه است و از همین زاویه است که قرن چهارم بالاتر از همه قرون تاریخ ایران قرار می گیرد. روایت است که شاه عباس صفوی مانع ورود ماشین چاپ به ایران شد در حالی که ماشین چاپ مهم ترین اختراع عصر رنسانس بود و باعث وقوع رنسانس در اروپا شد. این ماشین، کتاب و علم را از انحصار خواص بیرون آورد و به عوام رساند و خود موجب توسعه ای عظیم شد و انفجاری از علم و فکر در جهان ایجاد کرد.
شاید بتوان گفت پاسخ این پرسش قدیمی که چرا ما ناگهان از اروپا عقب افتادیم در همین حقیقت نهفته است که ماشین چاپ در دوره شاه عباس اختراع شد اما تا دوره قاجار به ایران نیامد و این زمان طولانی، عقب افتادگی ما را با تصاعدی هندسی از دنیا رقم زد. اگرچه انقلاب مشروطه پاسخی بزرگ به همه بی عدالتی ها و نابرابری ها و بزرگ ترین تحول اجتماعی از امپراطوری کوروش تا آن زمان بود.
با مشروطیت طبقه فرودست جامعه دارای حق شدند؛ حق تعیین سرنوشت؛ حق درس خواندن، حق باسواد شدن… جنبش های مدرسه ساختن و کتابخانه ساختن باعث شدند کتابخانه ها از کاخ ها و موقوفات و مدارس بیرون بیایند و کتاب به دست همه مردم برسد تا امروز که می بینیم هر کسی در خانه اش کتابخانه ای دارد.
پی نوشت:
* هُزوارِش در نوشته های پهلوی به واژه ها یا بخش هایی از یک واژه گفته می شود که به زبان آرامی و به خط پهلوی نوشته می شد اما هنگام خواندن آن ها برابر پاسی میانه شان تلفظ می شد.
کرگدن ضمیمه اعتماد