این مقاله را به اشتراک بگذارید
‘
پیشنهاد کتاب/ «مگره و مرد اسرار آمیز» اثر ژرژ سیمنون
مگره وارد می شود
حمید رضا امیدی سرور
یکی از منحصربه فردترین نویسندگان قرن بیستم بود، بیش از چهارصد کتاب نوشت، که نیمی از آنها رمانهایی بازاری بودند که بااستفاده از شانزده نام مستعار نوشته بود. اما جدا از این آثار که عمدتا در دوران جوانی او، زمانی که در پی تثبیت موقعیت مالی خود بود، نوشته شدند. او داستانهایی پلیسی و جنایی نوشت که برخلاف انتظار شهرتی جهانی برایش به همراه آورد.
باوجود پرکاری، آثارش خالی از ارزش های ادبی و هنری نبودند، این برمی گشت به نیروی خلاقه و قریحه ذاتی او؛ به همین سبب، یکی از کسانی بود که آثارش نقش مهمی در آشتی مخاطبان جدی ادبیات و صاحبنظران با آثار پلیسی داشتند. مشکل صاحبنظران با آثار او این بود که چطور می توان با این سرعت به خلق آثاری دست زد که چنین استادانه روایتی داستانپرداز و پرکشش را بستری برای شکافتن روان آدمها می سازد.
ژرژ سیمنون در طول زندگی مدام در فکر نوشتن آثاری بود که به لحاظ ادبی از کیفیتی ارزنده برخوردار باشند. این درحالی بود که آثارش واجد چنین کیفیت هایی بودند!
در آغاز دهه سی در حالی که تجربه نوشتن نزدیک به ۲۰۰ رمان مخاطب پسند را داشت تصمیم گرفت، به نوشتن آثاری بهتر بپردازد که با وقت و تمرکز بیشتری نوشته شده باشند؛ برای این منظور طرح نوشتن شش رمان پلیسی را ریخت و قرار داد آن را با نشر فاریار بست. در این مجموعه آثار پلیسی که موفقیت چشمگیری یافت و سیمنون به جای شش رمان، نوزده رمان نوشت؛ کمیسر مگره در همین مقطع از فعالیت ادبی او زاده شد و پس از آن در قریب به صد اثر کوتاه و بلند او ظاهر شد.
سیمنون که از راه نوشتن بضاعت مالی خوبی بدست آورده بود. نوشتن این رمانها را در کشتی تفریحی خود که در نزدیکی شهری ساحلی در هلند لنگر انداخته بود آغاز کرد. اولین صحنه ای که کمیسر مگره در جهان ادبیات حاضر می شود، زمانی است که او نامه ای که از پلیس اینترپل رسیده کنار می گذارد. احساس می کند بخاری چدنی وسط اتاق کارش مثل همیشه نمی سوزد، از جای خود برمی خیزد، دودکش بخاری را تنظیم می کند، چند بیلچه زغال سنگ داخل بخاری می ریزد و سپس پیپش را متفکرانه روشن می کند و…
با این صحنه ساده کمیسر مگره در آغاز رمانی با عنوان «پیتر لیتونیایی» به خوانندگان نخستین رمان پلیسی و جناییاش معرفی می شود. رمانی که اخیرا نشر هرمس آن را با ترجمه فائزه اسکندری در مجموعه کتابهای کارآگاه به بازار فرستاده است.
البته مترجم و ناشر عنوان «مگره و مرد اسرار آمیز» را برای برگردان فارسی برگزیده اند. در ترجمه انگلیسی رمان که مورد استفاده مترجم بوده نیز از نام اصلی رمان استفاده نشده است.*
به هر حال «مگره و مرد اسرار آمیز» یا «پیتر لیتونیایی» نقطه آغاز موفقیت های ژرژ سیمنون در ابعادی تازه بود. موفقیتی که حیثت هنری و ادبی را نیز به توفیق آثار او در جذب مخاطب پیوند زد.
از همین روست که رمان حاضر که در سال ۱۹۳۱ منتشر شده، دارای جایگاه ویژه ای در میان آثار ژرژ سیمنون محسوب می شود. رمانی که آنقدر دارای ظرفیت و جذابیت بود که بذر محبوبیت و ماندگاری کمیسر مگره را که در آثار بعدی سیمنون به درختی تناور بدل شد، در دل خوانندگانی که تازه با این شخصیت آشنا شده بودند بنشاند.
ژرژ سیمنون برخلاف برخی نویسندگان که ترجیح می دهند، قهرمان ثابت آثارشان تا حد ممکن مرموز و ناشناخته باقی بماند، در دادن اطلاعات درباره مگره خست به خرج نداد و در آثار پرشماری که درباره او نوشت، بیوگرافی تقریبا کاملی از این شخصیت ارائه داده است. از گذشته و کودکی اش، از زندگی خصوصی و خانواده اش و حتی سایز لباسهایش! به این ترتیب مگره به تدریج در طی حدود صد اثر کوتاه و بلندی که در آنها حضور دارد به شمایلی از هر جهت آشنا بدل شد.
در این رمان کمیسر مگره خبردار می شود که تبهکاری بین المللی با نام پیتر لتونیایی قرار است با قطار به پاریس بیاید. کمیسر برای دستگیری او به ایستگاه قطار می رود. اما در ایستگاه قطار اتفاقی پیش بینی نشده جهت جریان را عوض می کند. مگره در حین ماموریت با دو پیتر لتونیایی روبه رو می شود، یکی در قطار به قتل رسیده و دیگری از قطار پیاده می شود به طرف هتل می رود. این آغاز ماجرایی است که جلوه ای اسرار آمیز به این مرد و پرونده ای می دهد که مگره باید از آن راز گشایی کند.
خلق و خوی کمیسر مگره، جدی و فارغ از شوخ طبعی های مرسوم میان کارآگاهان است. خط سیر حوادث رمان نیز به همین تناسب از ضرب آهنگی آرام برخوردار است. آثار پلیسی سیمنون، رمان حادثه نیست، بلکه اتمسفری است که بر روانشناسی جرم و جنایت تاکید دارد.
به هر حال سیمنون با خلق کمیسر مگره در واقع شکل جدیدی از ادبیات پلیسی جنایی را پایه گذاری کرد که نه تنها به خلق آثاری ماندگار انجامید بلکه تولد یکی از شمایل های محبوب و معروف ادبیات پلیسی جنایی (کمیسر مگره) را نیز در پی داشت. شمایلی که سیمنون تاکید داشت، شباهتی به خودش ندارد؛ اگرچه هر دو اغلب پیپ بدست یا درحالی که پیپشان را کنج لبشان گذاشته اند، دیده می شدند!
پی نوشت:
* از این رمان دو ترجمه دیگر نیز به فارسی انجام شده است.
نقل از الف کتاب
«مگره و مرد اسرار آمیز»
نویسنده: ژرژ سیمنون
ترجمه: فائزه اسکندری
ناشر: هرمس، چاپ اول ۱۳۹۴
۱۵۴صفحه، ۸۰۰۰تومان
‘
1 Comment
جمال ربطی
مطبی عالی بود