این مقاله را به اشتراک بگذارید
برنده نوبل ادبیات را بهتر بشناسیم
باب دیلن؛ فریاد اعتراض نسلهای خاموش
امین فرجپور
باب دیلن با صدای سرد و مرگبار و ترانههای شاعرانهاش بیش از ۶ دهه اسطورهای بیبدیل در دنیای موسیقی بوده؛ پدر موسیقی اعتراض – عنوانی که دیلان آن را به حق پس از وودی گاتری بزرگ به خود اختصاص داده- در طی این ۶٠ سال جنگ، دلشکستگی، خیانت، دروغ، مرگ و بیاخلاقی و دیگر تراژدیهای بزرگ زندگی را فریاد کشیده و تبدیلشان کرده به آواهایی زیبا. این بزرگترین کاری است که یک نفر در طول زندگیاش میتواند بکند و دیلان خوشبخت بوده که توانسته یکی از جمع معدود آدمهایی باشد که به چنین قلهای رسیدهاند…
در تمام ۶ دهه گذشته باب دیلن بهعنوان یکی از بزرگترین چهرههای هنری دنیا جایگاهی خدشهناپذیر داشته، محبوب نسلها بوده، در بزنگاههای بزرگ تاریخ معاصر پژواک صدای خاموش مردمان بوده و به راستی که اریکهاش را بر قله موسیقی روزگار بنا کرده. جایگاهی چنان بلند که شاید خود نیز گمان نمیبرد بشود جایگاهی فراتر به دست آورد. اما ظاهرا آدمی ساکن در چنان قلهای نیز میتواند نداند جایزهای چون نوبل چهها که نمیتواند بکند و چگونه میتواند بزرگی را بزرگتر و حتی بزرگترین کند. این را حالا شاید باب دیلن به خوبی فهمیده. از همان هفته گذشته، از ساعت شگفتانگیزی که نام او به میان آمد و اعلام شد که باب دیلن در رقابت با بزرگانی چون انگوگی واتیونگوی کنیایی، دون دلیلوی آمریکایی و هاروکی موراکامی ژاپنی برنده نوبل ادبیات سال ٢٠١۶ شده، بیش از تمام ۶٠سال اسطورگی خبر و مقاله دربارهاش منتشر شده است. حالا دیگر باب دیلن فقط یک اسطوره موسیقی نیست. او برنده نوبل ادبیات است. یکی مثل مارکز، ساراماگو، اورهان پاموک و بزرگانی دیگر…
دلیل اهدای نوبل ادبیات امسال به باب دیلن که به گفته
سارا دانیوس، سخنگوی سوئدی نوبل تصمیم دشواری هم نبوده «خلق شاعرانههای نو در دل سنت عظیم آواز آمریکایی» اعلام شده، تصمیمی که باوجود اظهار امیدواری سخنگوی نوبل مبنیبر اینکه آکادمی نوبل بابت اتخاذ این تصمیم مورد انتقاد قرار نگیرد، قطعا انتقاداتی را باعث خواهد شد…
سخنگوی نوبل در بخشی از اظهاراتش ضمن مقایسه ترانههای دیلان با کارهای کسانی چون هومر و سافو گفته: این جایزه به باب دیلن بهعنوان یک شاعر بزرگ اهدا میشود. او شاعری بزرگ در سنت شعر انگلیسی است؛ یکی در ادامه شاعرانی چون میلتون و بلیک. او همیشه یک سنتگرای جذاب اصیل بوده. امیدواریم اخبار این انتخاب با لذت و شادی نقل شود. اما نمیتوان فهمید عکسالعملها چگونه خواهد بود.
از آنجا که دیلان نه شاعر یا نویسنده که برای بسیاری بهعنوان یک موزیسین شناخته میشود، دانیوس به ناچار اظهار داشته که دستاوردهای هنری ترانههای دیلان نباید در یک ظرف محدود ارزیابی شود. میتوان گفتههای او را چنین خلاصه کرد: همه میدانند باوجود گذشت بیش از ٢هزار و ۵٠٠سال از زمان هومر و سافو همچنان آثار آنها امروزه خوانده میشود. آنها باید آثارشان را اجرا میکردند، اغلب در کنار هم و البته با همراهی سازهای گوناگون. آنچه باعث شده در طول این همه سال هومر و سافو دوام آورند، این بوده که آثارشان در قالب کتاب به امروز رسیده. فکر میکنم باب دیلن نیز استحقاق این را دارد که آثار و اشعارش بهعنوان کتاب باقی مانده و بهعنوان یک شاعر ارزیابی شود…
باب دیلن که با نام اصلی رابرت آلن زیمرمن در سال ١٩۴١ در مینهسوتا به دنیا آمده، از چهارده سالگی موسیقی را آغاز کرده است. او که زمان تحصیل در دبیرستان عضو گروههای راک مختلفی بود نام دیلان را به احترام شاعری به نام دیلان توماس برای خود انتخاب کرده است. باب دیلن در سال ١٩۶٢ نخستین آلبومش را منتشر کرد و پس از آن با آلبومهایی چون ترانهای برای وودی، بر باد رفتن، زمانه داره عوض میشه، خودتو باور کن و… که امروزه بهعنوان شاهکار شناخته میشوند، نام خود را بهعنوان اسطورهای بزرگ در دنیای موسیقی تثبیت کرد. در تمام سالهای قبل از انتشار نخستین آلبوم، باب پسرک فقیری بود که ناچار بود برای ادامه بقا در نیویورک در آپارتمان دوستانش اقامت کند. به گفته یکی از نویسندگان سرشناس موسیقی، با آن کلاه چرمی و بلو جین آبی، باب دقیقا شبیه هاکلبری فین بود و جالب اینکه از همان سرزمین نیز آمده بود. او که فقط توانسته بود ۶ماه در دانشگاه دوام آورد، پس از ملاقات با مراد و الگویش وودی گوتری راه ورود به دنیای موفقیت را با سرعت بیشتری طی کرد. از همان نخستین روزها در کیفیت صدای باب دیلن مناقشه بود. عدهای او را دارای صدایی تخت با مایههای غرب میانه میدانستند که میتواند بهیادماندنی باشد. عدهای دیگر نیز که یک نویسنده راک نمایندهشان است، صدای او را به صدای سگی که پایش در تله گیر کرده، تشبیه میکردند. این مناقشه که تا همین امروز هم ادامه یافته اما درباره ترانههای باب وجود نداشت و همگان در کیفیت والای ترانههایش که خشن، دردناک و پر از اعتراض به تبعیض نژادی و تمام عناصر دوران جنگ سرد بودند، اشتراک نظر داشتند…
سال ۶١ اما سال اتفاق بزرگ بود. اول یک منتقد موسیقی در نیویورکتایمز پس از شنیدن ترانههایش در یک کلاب کوچک او را صدایی نو در افق موسیقی فولک نامید و چند ماه بعد نیز کمپانی کلمبیا نخستین آلبوم باب دیلن را بیرون داد. راه موفقیت آغاز شده بود. در مدت چهارسال دیلان چنان از فرش به عرش رسید که کسی نمیتوانست پیشبینی کند. او که حتی پول اجاره اتاقی کوچک را نیز نداشت، در سال ۶۵ پس از اینکه فقط ١٨گروه راک غیر از خودش ترانههایش را اجرا کردند، درآمدی بالغ بر یکمیلیون دلار به دست آورد…
از آن پس دیلان همواره تا امروز بهعنوان یکی از تاثیرگذارترین چهرههای معاصر فرهنگ عامه شناخته شده و تحسین منتقدان را برانگیخته؛ با اینکه خود دیلان سال گذشته با بدگویی از منتقدان آنها را متهم به این کرد که از روز ورود به این عرصه تاکنون روزهای دشواری برایش ساختهاند…
باب دیلن در این چند روز عکسالعملی بابت دریافت جایزه نوبل ادبیات نشان نداده. او که بهندرت تن به مصاحبه میدهد، در طول چند دهه محبوبیت چالشهای بسیاری با رسانهها داشته. او با خود شهرت نیز همواره مشکل داشته؛ با اینکه به خوبی قدر این موهبت را فهمیده و ارتباطی عمیق و عجیب با دوستدارانش برقرار کرده است. دیلان که تقریبا از سال ١٩٨٨ به این سو در یک تور همیشگی به سر میبرد، هفته گذشته در کنار بزرگانی چون گروه رولینگ استون، هو، پل مک کارتنی و نیل یانگ در کالیفرنیا به اجرای برنامه پرداخت که به گفته منتقدان موسیقی یکی از بهیادماندنیترین اجراهای او بوده است…
اهدای نوبل ادبیات به دیلان در این چند روزی که از اعلام آن میگذرد، علاوه بر موزیسینها، عکسالعملهایی را میان چهرههای ادبی و حتی انجمنهای آکادمیک به وجود آورده، البته بیشترشان مثبت و حاکی از خوشحالی بوده است. لورت اندرو موشن شاعر گفت: «جایزه نوبل دیلان به معنای آگاهی همگانی از نبوغ شگفتانگیز او است. دیلان در مدت حدود ۶دهه اشعار و اشکال روایی شگفتانگیز، غیرمعمول، خلاقانه و نوآورانهاش را به دنیا هدیه کرده…» جویس کارول اوتز نویسنده نیز عنوان کرده که «در ادبیات شمرده شدن آثار دیلان کمترین شک و شبههای نیست و آکادمی نوبل با این انتخاب اصیل و الهامبخش وسعت دید خود را به اثبات رسانده است»…
البته این انتخاب با مخالفتهایی نیز مواجه شده است. اروین ولش نویسنده ضمن اعلام اینکه خودش از طرفداران باب دیلن است، انتخاب او بهعنوان برنده نوبل ادبیات را نشان «نوستالژیزدگی بیمارگونه اعضای خرفت آکادمی» عنوان کرده و هاری کونزرو رماننویس نیز آن را به نوبل صلح اوباما تشبیه کرده است که «فقط به این دلیل به او داده شد که شبیه بوش نبود». در این میان ویل سلف عکسالعمل متفاوتی داشته و به دیلان پیشنهاد کرده با سرمشق گرفتن از ژان پل سارتر این جایزه را رد کند…
از باب دیلن گفتوگوهای زیادی در دست نیست. او هیچگاه رابطه خوبی با رسانهها نداشته و همواره آنها را بهعنوان بازوهای سرمایهداری مورد انتقاد قرار داده است. به این دلیل یافتن گفتوگویی جامع درباره زندگی و آثار دیلان میسر نشد. آنچه اما در پی میآید گزیدهای از چند گفتوگوی کوتاه است به نقل از رولینگ استون، ایندیپندنت، هافینگتونپست و یکی دو نشریه دیگر؛ برای آشنایی با سلایق، علایق و احتمالا زندگی اسطوره اعتراض موسیقی راک، باب دیلن…
شهروند