این مقاله را به اشتراک بگذارید
اصغر فرهادی و جایگاه سینمای ایران به روایت اکونومیست
بهار سرلک
هفته آخر ژانویه اصغر فرهادی گرفتار گردبادی شد. بیستوچهارم ژانویه فیلم «فروشنده»، آخرین ساخته این کارگردان نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی زبان اسکار معرفی شد. (او سال ٢٠١٢ این جایزه را برای فیلم «جدایی نادر از سیمین» به خانه آورده بود.) بیستوهفتم ژانویه دونالد ترامپ فرمان اجرایی را امضا کرد که طبق آن ورود ایرانیان به خاک امریکا ممنوع شد. بیستونهم ژانویه فرهادی اعلام کرد که قصد رفتن به امریکا را نخواهد داشت حتی اگر استثنایی برای او در نظر گرفته شود. طی انتشار این خبر، فرهادی و عوامل فیلم «فروشنده» مصداق بارز دست سرکوبگر فرمان قانون جدید ممنوعیت صدور ویزا شدند. مجله انگلیسی اکونومیست در تازهترین گزارش خود از حواشی به وجود آمده در سفر اصغر فرهادی به امریکا، گزارشی از عملکرد سینمای این کارگردان در امریکا و موفقیت او در اسکار هشتادونهم نوشته است. به نوشته منتقد این مجله از یک سو غیبت عوامل فیلم «فروشنده» در مراسم اسکار از لحاظ سیاسی بیمعنی نخواهد بود و از سوی دیگر تاکیدی بر جایگاه سینمای ایران در امریکا خواهد بود؛ سینمایی که منتقدان را به وجد میآورد اما در سینمای روزمره بهشدت نادیده گرفته شدند.
براساس گزارش روزنامه گاردین، سینماگران ایرانی هر ساله حدود ١٠٠ فیلم میسازند؛ این رقم با ساختههای بریتانیاییها برابری میکند. با این وجود فقط چند فیلم در امریکا اکران محدود میشوند و به ندرت اکرانی سراسری خواهند داشت. در تاریخ برگزاری اسکار، تنها سه فیلم ایرانی در بخش بهترین فیلمهای خارجی اسکار نامزد شدند (بچههای آسمان (١٩٩٨)، جدایی نادر از سیمین و فروشنده.) «جدایی» تنها فیلم ایرانی است که توانست جایزه این بخش را برای کارگردان ایرانی به ارمغان آورد. طراحان و تکنسینهای سینمای ایران شانس دریافت جایزه در این رویداد سینمایی را داشتهاند؛ «ری آقایان» نامزد بهترین طراحی لباس در سالهای ١٩٧٠، ١٩٧٣ و ١٩٧۶ و «حبیب زرگرپور» نیز در سالهای ١٩٩۶ و ٢٠٠٠ نامزد جایزه بهترین جلوههای ویژه شد. اما این دو هنرمند برای کار در فیلمهای هالیوودی به این نامزدیها دست یافتند. فرهادی موفقترین کالای صادراتی سینمای ایران شناخته شده است.
در واقع، آثار او نمادی است از آنچه سینمای ایران را جزو جذابترینهای سینمای جهان میکند. شخصیتهای فیلمهای فرهادی با مشکلاتی جهانی روبهرو میشوند- ازدواجهای دچار کنش و کشمکش، بُعد سیاهتر زندگی خانوادگی- و اغلب این شخصیتها ساکن طبقه متوسط و شهروندانی هستند که زندگی معمولی را پشت سر میگذارند، دمدمی بودن اجرای قانون آنها را وادار میکند خود راه چاره را بیابند و رفتاری غیرقابل پیشبینی به نمایش بگذارند. فرهادی استاد آمیختن شوخی درون این تنشها است و بدین شکل پیرنگ را پیش میبرد. آثار او که عمیقا در رئالیسم ریشه دارند، بدون غلبه بر احساسات بیننده و اغراقآمیزی، تکاندهنده هستند.
این ویژگی در فیلم «فروشنده» قابل مشاهده است. رعنا (ترانه علیدوستی) و عماد (شهاب حسینی) مجبور به ترک خانه در حال ریزششان میشوند. پس از نقل مکان به خانه جدید، غریبهای وارد خانه آنها میشود و به رعنا حمله میکند. در همین حین که رعنا با اتفاق پیش آمده کنار میآید، وسوسه پیدا کردن مرد غریبه، عماد را رها نمیکند. این زوج ایده در جریان گذاشتن پلیس را از نظر میگذرانند اما در نهایت به این نتیجه میرسند که چشمپوشی از شکایت به پلیس آسانتر است. عواقب ناشناخته کشاندن پای پلیس به این ماجرا باعث میشود خود عماد دست به کار شود؛ شهاب حسینی با بازی روانکاوانهای که به نمایش میگذارد (که جایزه بهترین بازیگر مرد کن را به دست آورد) عماد را تحت تاثیر پارانویای وحشتآوری نشان میدهد و بیننده را تا آخرین دقایق فیلم در وضعیت حدس و گمان از اینکه آیا او صلاحیت انتقامی عادلانه دارد یا نه، قرار میدهد.
رابطه آشفته میان فرد و جامعه و قدرت در آثار قبلی فرهادی نیز مشهود است. در «جدایی» زوج متارکه کردهای گرفتار دادگاهی میشوند که شاکی آن پرستاری است که حین کار در خانه آنها دچار سقط جنین شده است. به همین ترتیب پای رابطه پیچیده میان سنت، قانون و روابط خانوادگی به میان آورده میشود. در «درباره الی» (٢٠٠٩) سفر گروهی از دوستان خانوادگی به شهری ساحلی و گم شدن یکی از مهمانان، آنها را با بُعد تاریکی آشنا میکند. این گروه میفهمند این زن گمشده متاهل است اما به تنهایی به سفر آمده است؛ ناگهان این سفر از نگاه قدرتمندان کثیف و غیراخلاقی نامیده میشود. فرهادی در مصاحبهای با نشریه «دیلیبیست» سیاسی بودن خود را انکار کرده است اما گفته است: «هر فیلمی که درباره جامعه حرف میزند، فیلمی سیاسی است. » این جمله در مورد فیلمهای او صدق میکند؛ فیلمهایی که با مهارت تمام و غیرمستقیم سنتهای حاکم را زیر سوال میبرد.
تلاشهای فرهادی به تنهایی باعث نمیشود آثار او در امریکا در دسترس باشند؛ شبکههایی مانند «نتفلیکس» نمایش فیلمهای او را برای بیننده غیرحرفهای که به دنبال سینمای روز است، آسان میکند. فرهادی که بارها از سوی منتقدان تحسین شده است- نشریه «فارن پالیسی» او را یکی از متفکران برجسته جهان معرفی کرده است- اما فرهادی سینماگر کالتی نیست که مورد حمایت و احترام سینمادوستان قرار بگیرد. «فروشنده» تعمقی دو ساعته از ازدواجی در بحران است؛ فیلمی جذاب است اما نه فیلمی که در گیشه موفق باشد. در حال حاضر این فیلم با اکران محدود خود ٧١ هزار دلار فروش کرده است؛ اکرانی که در آخر هفته صورت گرفت و به همین دلیل انتظارات را از این فیلم بالاتر برد. اما فیلمهای رقیب «فروشنده» در بخش بهترین فیلم خارجی اسکار او را جا گذاشتند («مردی به نام اوه» ٣ میلیون دلار فروش داشت.) بیستوششم فوریه در هشتادونهمین مراسم اسکار، جایزه بهترین فیلم خارجی زبان اسکار میتواند توجهات رسانهای به فرهادی را دوچندان کرده و سینمای ایران را در ذهن سینمادوستان ثبت کند. از آنجایی که قانون ممنوعیت سفر ایرانیان به امریکا «فروشنده» را در مرکز خبرهای رسانههای جهان قرار داد هرچند حداقل این ممنوعیت برای سینمای ایران موفق و مثبت عمل کرد.
اعتماد
1 Comment
مخاطب
ایشالله که میگیره اسکار رو