این مقاله را به اشتراک بگذارید
اعتراض دولتآبادی به فایل صوتی رمانش
نامهای سرگشاده برای «کلنل»
بار دیگر «زوال کلنلِ» محمود دولتآبادی خبرساز شد. هنوز چند روزی از آغاز سالِ نو نگذشته که دولتآبادی با خبرِ انتشار نسخه صوتی این رمان مواجه شده و با ابراز بیاطلاعی از انتشار چنین فایلی بهشدت به اتفاق اخیر اعتراض کرده است. به گزارش مد و مه، دولتآبادی به «شرق» گفت، هیچگونه اطلاعی از چنین فایلی، نداشته است و همانطور که یک خط از نسخه جعلی «زوال کلنل» را -که سال پیش به بازار سیاه آمد- نخوانده، حاضر نیست لحظهای نیز به این فایل گوش بسپارد. بهروایت این نویسنده، خبرنگار «ایسنا»، او را از وجود چنین فایلی باخبر کرده و نظرش را خواسته که طبعا او اظهار بیاطلاعی کرده است. محمود دولتآبادی معتقد است «این اتفاق تصمیمی است در ادامه تصمیمات قبلی مبنی بر انتشار نسخه جعلی رمان کلنل یا بهبازارآمدنِ نسخه پیدیاف مجموعهداستان «بنیآدم» در آستانه نمایشگاه کتاب سال گذشته، درست همزمان با انتشار این کتاب و ایندست اتفاقات.» نویسنده رمانهای مطرحی چون «کلیدر» و «جای خالی سلوچ» در برابر این پرسش که چه کسانی این اتفاقات را رقم میزنند میگوید: «پرسش من هم این است: اینها چه کسانی هستند؟ نمیدانم چه هدف سیاسی را دنبال میکنند اما آزار شخصِ من در تمام حرکاتشان مستتر است.»
او معتقد است تمام این اتفاقات عجیبوغریب و دنبالهدار به هم مربوطاند: «این کارها پشتوانه دارد و پشتوانه آن مجهول است. البته شخصا علاقهای به حل مجهولات ندارم و وقت زیادی هم برای چنین کارهایی ندارم.» بااینحال دولتآبادی قصد دارد موضوع را بهطور قانونی پیگیری کند و در این ارتباط میگوید: «حتما شکایت خواهم کرد و علاوهبراین، پیگیرِ شکایت قبلیام درباره انتشار نسخه جعلی کلنل هم خواهم بود. متهمِ پرونده جعل «زوال کلنل» پیشتر در این پرونده مجرم شناخته شده و به یک سال حبس محکوم شده است اما هنوز دستگیر نشده و برای خودش راست راست میچرخد.» چنانکه بهنظر میرسد ساعتی پس از آنکه این خبر در خروجی سایتها و خبرگزاریهای بسیاری قرار گرفت، سایت منتشرکننده فایل صوتی «زوال کلنل»، آن را حذف کرده است. جستوجوگر سایت هیچ فایل یا متنی را با نامِ کلنل یا نویسندهاش نمایش نمیدهد. پیگیریهای ما نیز به ارتباط با نویسندگان سایت منجر نشد. یکی از این نویسندگان و گردانندگان سایت، که بیشتر کتابهای صوتی سایت را خوانده، گویا شاعر است و در چند مجله و سایت ادبی اینترنتی شعرهایی منتشر کرده است.
اما ماجرای «کلنل» پیشینهای غریب نیز دارد. چندی پس از انتشار نسخه جعلی «زوال کلنل» که در ظاهر ترجمهای بود از نسخه آلمانی آن و فروش آن در بساط دستفروشهای انقلاب، اینک خبر انتشار فایل صوتی این رمان برای این نویسنده و اهل ادبیات چندان باورپذیر نیست. دولتآبادی این اتفاق را جرمی واضح و مکرر میخواند و شرمآور توصیف میکند به مسئولان سیاستهای فرهنگی را مسبب این «اتفاقات» میداند. او به «ایسنا» گفته است: «کسانی که حقوق میلیاردی میگیرند، باید حقوق خلاقیت، ادبیات و فرهنگ را بشناسند و آن را بهجا بیاورند.»
در جایی از رمان «زوال کلنلِ» محمود دولتآبادی صحنهای هست که چند جوان با کلنل نشستهاند در خانهاش، در سکوتی که از اتفاق قریبالوقوعی خبر میدهد. جوان در خانه میچرخد، مقابل قاب عکسهای روی دیوار میایستد و لحظات طولانی چشم در چشمِ آدمهای درون قاب؛ فرزندانِ کلنل میدوزد که هریک سرنوشتی غریب داشتهاند. این سکوت و توقف روی عکسها، چنان که گویی ارتباطی میان این لحظه، آدمهای عکس و اتفاقِ پیش رو هست، کلنل را به گردابی میانداخت که گیجاگیج در آن به دور خود میچرخید. آن دو جوانِ ناخوانده اما گویا نگران وقت بودند، چون وقت داشت میگذشت و هنوز چیزی روشن نشده بود. کلنل اما نگران ابهامی بود که در همه لحظات و در رفتار ناشیانهشان احساس میکرد و هنوز نمیدانست قرار است که ضربه به کجایش وارد بشود؛ فقط حس میکرد که باید به انتظار ضربه باشد و در همین انتظار بود. محمود دولتآبادی، نویسنده «کلنل» نیز از این منظر حالِ کلنل را دارد. نمیداند باید به انتظار کدام ضربه بماند! او که ازقضا چند سالی است در آستانه سالِ نو، با خبر شوم دیگری درباره آثارش مواجه میشود، امسال نیز همزمان با نوشدنِ سال، با خبرِ انتشار فایل صوتیِ رمان مجوزنگرفته و منتشرنشدهاش؛ مواجه شد. اینکه آخرین رمانهای این نویسنده مطرح معاصر «زوال کلنل» و «طریق بسملشدن» سالیانی است که از سد ممیزی نگذشتهاند به کنار، هرازچندگاهی این نویسنده با انتشار نسخه جعلی «کلنل» به شکل زیرزمینی یا انتشار خبری کذب درباره انتشار «کلنل» و مجوزگرفتن آن مواجه است. مخاطبانِ آثار این نویسنده و ادبیات معاصر ایران دیگر میدانند که رمان «زوال کلنل» که برگزیده سال ٢٠١٣ جایزه ادبی «یان میخالسکی» سوئیس شد و جوایز دیگری را نیز از آنِ خود کرده است، روایتی است از تاریخ و چنانکه نویسندهاش میگوید درست مانند تاریخ، «قابل حبس نیست». دولتآبادی این رمان را که تا امروز به زبانهای آلمانی، انگلیسی و چندین زبان دیگر ترجمه و خوانده شده، در سالهای ۶٢ تا ۶۴ نوشته و درطول دو دهه در آن بازنگری کرده است. رمان، سال ٨٧ برای اخذ مجوز به ارشاد رفته و با اینکه تا به امروز امکان انتشار نیافته است، ماجراهای پیرامونِ آن دستکمی از ماجراهای خود رمان ندارد و شاید اگر مکتوب شود اندازهای به قدر و حجمِ خود این رمانِ پُربرگ و قطور داشته باشد.
دولتآبادی همچنین به «شرق» از احتمال نوشتن نامهای سرگشاده خطاب به مسئولان فرهنگی کشور خبر داد. روزنامه «شرق» به زودی در گفتوگویی با محمود دولتآبادی، روایت مفصلی از ماجراهای رمان «زوال کلنل» و مصائب و موانع انتشار آن و پشتپردهها و ناگفتههایی از این نویسنده را منتشر خواهد کرد.
1 Comment
ناشناس
امیدوارم در دوره دوم راست روحانی به این رمان مجوز انتشار دهند