این مقاله را به اشتراک بگذارید
به گزارش مدومه به نقل از اعتماد، نزدیک به ۵ سال از سفر همیشگی حمید سمندریان میگذرد؛ هنرمندی که او را پدر تئاتر مدرن ایران مینامند و حتی چهرههایی مانند عزتالله انتظامی هم او را استاد خود نامیده است و به تازگی برخی از ترجمههای این هنرمند در نمایشگاه کتاب امسال ارایه شدند. حمید سمندریان، استاد تئاتر بود؛ هنری میرا که در هر اجرا زنده میشود و به سرعت میمیرد و اینگونه است که جز خاطراتی شیرین یا حتی تلخ هیچ نشانی از خود بر جای نمیگذارد. اما سمندریان در کنار تمام شاگردان نامداری که در تئاتر ایران پرورده بود، یادگاریهای دیگری نیز از خود برجای گذاشت؛ نمایشنامههای متعددی که به شوق اجرا، ترجمه میکرد و هرچند که بعد از انقلاب مجال اجرای شمار اندکی از این آثار را پیدا کرد. با این حال افسانه ماهیان یکی از شاگردان او که مسوولیت گردآوری و انتشار این آثار را بر عهده دارد، از چاپ چند نمایشنامه تازه استاد خود خبر میدهد. او به «اعتماد» میگوید: «بهتازگی نمایشنامههای «لئوکادیا» نوشته ژان آنوی و «دوزخ» اثر ژان پل سارتر از سوی نشر «قطره» منتشر و در نمایشگاه کتاب تهران عرضه شدند.» اما اینها تنها نمایشنامههایی نیستند که با ترجمه سمندریان در قفسه کتابفروشیها قرار گرفتهاند. دیگر آثاری که پیش از این با ترجمه او منتشر شدهاند، نیز در کنار این نمایشنامههای تازه قرار گرفتهاند؛ نمایشنامههایی مانند «آندورا» نوشته ماکس فریش، «باغوحش شیشهای» تنسی ویلیامز، «دایره گچی قفقازی» برتولت برشت، چندین نمایشنامه از نویسنده مورد علاقه سمندریان یعنی فردریش دورنمات همچون «رومولوس کبیر»، «ملاقات بانوی سالخورده»، «ازدواج آقای میسیسیپی»، «غروب روزهای آخر پاییز»، «پنچری»، «زندگی گالیله» و… نیز در دسترس مخاطبان است. هرچند بسیاری از نمایشنامههای دورنمات منتشر شدهاند اما انتشار این آثار هنوز موضوعی است که برای ماهیان و حتی انتشارات «قطره» عجیب و باورنکردنی است؛ مجوز انتشار نمایشنامه «بازی استریندبرگ» صادر نشده است و این در حالی است که این نمایشنامه پیش و پس از انقلاب، با کارگردانی خود سمندریان اجرا شده است و مشکلی بابت صدور مجوز اجرا نداشته است. مطلب دیگری هم هست که شگفتی ماهیان را در پی داشته است: «برای من خیلی عجیب است که این نمایشنامه مجوز انتشار نگرفته است بهویژه اینکه موضوع آن درباره اختلافات زناشویی یک زوج است و مثلا موضوعی دینی یا سیاسی ندارد. اما به هر حال این مشکل باید حل شود و حال که دولت تدبیر و امید دوباره روی کار آمده، امیدوارم کابینه خوبی در نظر گرفته شود و مشکلات اینچنینی زودتر حل شود.»
حمید سمندریان هرگز به قصد انتشار، نمایشنامهای را ترجمه نمیکرد. او شیفته اجرای تئاتر بود و اگر متنی را ترجمه میکرد حتما آرزوی اجرای آن را داشت هرچند که به اندازه نیز برای اجرای هر اثر تازه دچار وسواس بود و هرگز دوست نداشت متنی را بدون اینکه شرایط اجرای آن فراهم شده باشد، به صحنه بیاورد. با این حال شوق مثالزدنی او به اجرای نمایشنامههای شاخص دنیا موجب شده بود که نمایشنامههای دیگری هم ترجمه کند که شاید مشهورترینش «مکبث» اثر ویلیام شکسپیر باشد هرچند که او هرگز مجال اجرای این نمایش را نیافت. اما هر زمان که صحبت اجرای نمایشنامههای مورد علاقهاش به میان میآمد، از این متن به عنوان یکی از آثاری نام میبرد که با وجود اشتیاقی که برای اجرایش داشت، اما به همان اندازه هم از رفتن به سمت اجرای آن میترسید و اینچنین بود که این نمایشنامه را هرگز اجرا نکرد. حال افسانه ماهیان مشغول ویرایش این نمایشنامه است که به گفته او، این کار، تمرکز زیادی میخواهد همچنانکه ویرایش نمایشنامه «زندگی گالیله» نیز مدت زمانی طولانی را طلبید تا به مرحله انتشار رسید. ماهیان از ترجمه نمایشنامه دیگری هم سخن میگوید؛ نمایشنامهای با نام «تصویر یک سیاره» آخرین اثر فردریش دورنمات که تا به حال در ایران ترجمه نشده است. این نمایشنامه آنگونه که ماهیان میگوید، موضوع بسیار جالب و جذابی دارد و داستان آن درباره دو نفر است که در دوره آخرالزمان و در دنیای مدرن، منظومه شمسی و اتفاقات مضحکی را که در آن رخ میدهد، به نظاره نشستهاند.
این نمایشنامه آخرین اثری است که فردریش دورنمات، نمایشنامهنویس شهیر آلمانی نوشته و حتما یکی از متونی است که سمندریان، رویای اجرای آن را داشته است. هرچند این نمایشنامه نیز هرگز در تئاتر ایران، فرصت اجرا پیدا نکرد و نه تنها سمندریان که هیچ کارگردان دیگری تاکنون آن را به صحنه نبرده است. حالا افسانه ماهیان به سختی ورقههای پراکنده شده این ترجمه را پیدا کرده و در حال گردآوری آن است تا این متن را نیز بعد از ویرایش، برای انتشار به وزارت ارشاد ارایه کند. اسفند سال ٨٩ بود که مراسمی ویژه برای سمندریان در تماشاخانه ایرانشهر برگزار شد. مراسمی که در آن یکی از دو سالن این مجموعه به نام سمندریان نامگذاری شد و کتاب «این صحنه خانه من است» نیز رونمایی شد؛ این کتاب دربردارنده گفتوگوی طولانی مدت ماهیان با سمندریان است که در آن از دیدگاههای این هنرمند درباره تئاتر، وضعیت خانوادگیاش، دوره دانشجویی و تحصیلاتش در خارج از کشور تا بازگشتش به ایران و فعالیتهایش در وطن و… صحبت شده است. حالا قرار است نسخه کاملتری از همین کتاب هم منتشر شود. ماهیان برای انتشار این نسخه تازه مطالب دیگری را به آن افزوده است: «یکسری عکس و مطالب تازه به نسخه جدید اضافه کردهام. این مطالب دیگر حالت گفتوگو ندارند بلکه مقالاتی است که استاد سمندریان درباره مباحث گوناگون تئاتر نوشتهاند و در واقع دستنوشتههایی از ایشان است که تا به حال در جایی منتشر نشدهاند. به این معنا که در نسخه جدید این کتاب، در کنار گفتوگوهای طولانی قبلی، مجموعهای از مقالات آقای سمندریان و بخشی از عکسهای ایشان منتشر خواهد شد و امیدوارم این کتاب امسال آماده و منتشر شود.»