این مقاله را به اشتراک بگذارید
رمیها «فرهادی» را تحسین کردند
هادی آذری
فیلم «فروشنده» در میان استقبال تماشاگران از اصغر فرهادی و بابک کریمی در فضای باز محله تراستوره در میدان بزرگ «سن کوزیمتو» رم اکران شد. رُم این شبها، سینمایی بزرگ برای فیلمهای اصغر فرهادی، میکل آنجلو آنتونیونی و برناردو برتولوچی شده است. منطقه «تراستوره» که به قدمزدنهای شبانهاش شهره است، این شبها رنگی از سینما هم به خود گرفته. در کنار راهپیمایی و بازدید از میدانهای متعدد این منطقه قدیمی، تماشای فیلم در فضای باز آن هم جزء جذابیتهای این شبهایش شده است. برنامه اکران متفاوت فیلمهای این سه فیلمساز برجسته قرار است مردم رم را در تمام تابستان سرگرم کند. روز یکشنبه، یازدهم تیر (دوم جولای) پیش از نمایش فیلم فروشنده، اصغر فرهادی و بابک کریمی در جلسه پرسش و پاسخ با تماشاچیان فیلم شرکت کردند.
به گزارش روزنامه «لا ریپابلیکا» چاپ ایتالیا، فرهادی زمانی بیش از پیش تحسین آدم را برمیانگیزد که به یاد آوریم در اعتراض به فرمان اجرائی ترامپ، برای دریافت جایزه اسکار خود به ایالات متحده نرفت. بر اساس آن فرمان اجرائی، ترامپ، اتباع هفت کشور از جمله ایران تا ٩٠ روز حق ورود به خاک این کشور را نداشتند. هرچند این قانون در ادامه لغو شد، اما فرهادی از تصمیم خود برنگشت. حال آخرین فیلم این کارگردان در میدان بزرگ «سن کوزیمتو» شهر رم به نمایش درآمده. میدان مملو از جمعیت و ایرانیهایی است که با شوروشوق به ادای احترام فرهادی جواب میدهند. آنها سراپا گوش برای شنیدن سخنان این هنرمندند.
فرهادی سخنان خود را اینگونه آغاز میکند: «چون در حال ساخت فیلم جدیدم در اسپانیا هستم، به خودم قول داده بودم در هیچ مراسمی شرکت نکنم، اما وقتی این ایمیل را از این بچهها دریافت کردم، احساس کردم آنچه آنها انجام دادهاند یک چیز خاص است و برای همین الان اینجا هستم». درحالیکه گوشیهای موبایل بسیاری در حال ضبط صحبتهای او هستند، فرهادی سخنان خود را اینگونه ادامه میدهد: «نخست، باید از آنهایی که برای دیدن این فیلم به اینجا آمدهاند، تشکر کنم، آنهم در زمانهای که مردم بیشتر فیلمها را روی گوشیهای موبایلشان میبینند». او در ادامه با اشاره به خاطرهای از ١٣سالگی و ساخت اولین فیلم آماتوریاش میگوید: «تعجب میکنم که چطور یکسری آدم حرف من را گوش میکردند، ولی آن فیلم من یک جایزه هم برد. البته جایزه بازیگری بود که به برادر بزرگم رسید که نقش اول را بازی میکرد. یادم میآید که آن شب باران میبارید و آن محل با خانه ما فاصله زیادی داشت، ولی من پریدم روی دوچرخه و تمام مسیر را تا خانه رکاب زدم تا جایزه برادرم را به او بدهم».
او در ادامه یادی از خاطرات دوران دانشجوییاش میکند؛ یعنی وقتی که آرزوی ورود به رشته سینما را داشت، ولی از تئاتر سر در آورد. هرچند او در ابتدا احساس سرخوردگی میکرده، اما میگوید در همانجا بوده که فیلمنامهنویسی را یاد گرفته و البته با همسرش نیز آشنا میشود. فرهادی در ادامه با اشاره به فیلمهایی که بیشترین تأثیر را روی او گذاشتهاند، میگوید: «من خیلی خوشحالم که اینجا هستم چون حرفه من بهعنوان یک فیلمساز با دیدن سینمای ایتالیا، بهویژه فیلمهای فلینی و دسیکا شروع شد و آن رئالیسمی که تأثیرش همیشه با من خواهد بود». فرهادی در ادامه با تقدیر از اقدام افرادی که کوشیدهاند یک سینمای قدیمی را احیا کنند، میگوید: «حتی اگر اینها به هدفشان هم نرسند، باز هم کار مهمی انجام دادهاند. سینماهای قدیمی که مملو از خاطراتاند، در بسیاری از کشورها از جمله کشور خود من، به دست فراموشی سپرده شده و در حال ازبینرفتن هستند. بستن این سینماها یعنی اینکه آدمها باید در خانههایشان و تنهایی فیلمها را ببینند».
اما قبل از اینکه چراغها در این میدان برای نمایش فیلم «فروشنده» خاموش شوند، نوبت فرانچسکو برونی بود تا نامه فرهادی به مراسم اسکار را بخواند؛ نامهای که فرهادی در آن ضمن تشکر از گروه و دستاندرکاران، آشکارا علت غیاب خود را ادای احترام به هموطنانش و همچنین شهروندان شش کشوری میداند که در اقدامی غیرمحترمانه و خلاف قوانین انسانی از ورود به خاک ایالات متحده محروم شدهاند.
شرق