این مقاله را به اشتراک بگذارید
واقعیت رویا
دکتر علی غزالیفر*
محتوای رؤیا شاید واقعیت نداشته باشد، اما خود آن بخشی از واقعیت زندگی است و نمیتوان و نباید آن را نادیده گرفت. نیچه که عادت داشت هر چیزی را که ادعای حقیقیبودن دارد، با پتک بکوبد و پودر کند، و حتی خود حقیقت را یک دروغ بزرگ میدانست، در مورد رؤیا میگوید: "آنچه ما در خواب تجربه میکنیم، مشروط به آنکه به تکرار تجربه کنیم، به همان اندازه جزوی از کل سرمایه روحی ماست که هر تجربه زیسته واقعی. ما به اعتبار کل این سرمایه است که از نظر روحی توانگرتریم یا فقیرتر، نیاز بیشتری داریم یا کمتر، و سرانجام آنکه در روز روشن و حتی در شادترین لحظههای جان بیدارمان، اندکی متأثر از عادتهای رؤیاهای خویشتنیم". پس تفاوت فقط بر سر چگونگی مواجهه با آن است و اینکه آن را چگونه باید فهمید. و این مطلب به این مسئله بستگی دارد که بهراستی رؤیا به چیزی ربط دارد؟ پاسخ کوتاه این است: همه چیز!
به همین علت رؤیا باعث بهوجود آمدن بسیاری چیزها شده است؛ از ایدههای علمی گرفته تا آثار هنری گوناگون. در این اثر هم با همه این موارد آشنا میشویم؛ زیرا سیری در مباحث گوناگون مربوط به این موضوع جالب است و پر است از مباحث ریز و درشت و کلی و جزیی جذاب. کتاب از بخشهای زیادی تشکیل شده است، اما سیر مباحث این کتاب ترکیبی از دو روش تاریخی و موضوعی است تا این مسئله از هر دو جنبه پوشش داده شود. نویسنده بحث را از دوران باستان آغاز میکند؛ از اولین آثاری که با خواب و رؤیا ارتباط دارند. اسطوره گیلگمش، افسانههای ازوپ، حماسههای هومری و نمایشنامههای سوفوکل مهمترین میراث باستانی در این زمینه هستند. پس از آن به رؤیاهای متون مقدس، تورات و قرآن، میپردازد. و پس از آن شاهنامه فردوسی موضوع بحث واقع میشود؛ زیرا این اثر بزرگ پر از رؤیاهای آن پادشاهان افسانهای است. همچنین طبق بیان خود فردوسی، انگیزه سرودن شاهنامه نیز مبتنی بر رؤیایی است که فردوسی در خواب میبیند.
اما فقط پادشاهان افسانهای شاهنامه نیستند که در کارهای بزرگ خود به رؤیا تکیه میکنند. شاهان واقعی نیز گاهی چنین کردهاند. لذا رؤیا در سیاست هم بسیار اثرگذار بوده است؛ زیرا برخی از رهبران سیاسی بزرگ بر مبنای رؤیاهای خاصی تصمیمات بزرگی گرفتند که بر سرنوشت ملت و مملکت اثر قابلتوجهی داشت. این موضوع در ایران سابقه کهنی دارد. خشایارشاه کسی بود که به رؤیاهای خود خیلی توجه میکرد و بسیاری از تصمیمهای بزرگ و حساس خود را با توجه به تعبیر رؤیاهایش میگرفت. بعدها شاهان صفوی و شاهان قاجار هم در زمره اینگونه شخصیتها بودند. در این اثر به طور خاص شاه طهماسب صفوی، دکتر محمد مصدق و محمدرضا شاه پهلوی با تفصیل بیشتری بررسی میشوند؛ زیرا این افراد بر مبنای رؤیاهایی که داشتند در سیاست دست به کارهایی زدند.
شاید مهمترین اتفاقی که در زمینه رؤیا در طول تاریخ رخ داد این بود که با نظریهها و تحلیلهای روانکاوانه فروید و یونگ رؤیا از عالم خیال و افسانه و اسطوره خارج شد و به جهان علم پاگذاشت. از آن زمان رؤیا موضوع مهمی برای پژوهشهای علمی واقع شد. کتاب "تعبیر رؤیا" از فروید نقش مهمی را در این زمینه ایفا کرد و یونگ نیز در آثار گوناگون خود این موضوع را به تفصیل بررسی کرده است. از نظر فروید رؤیاها صرفا تهنشینشده تجربه روزمره ما نیستند. همچنین، آنگونه که پیشینیان باور داشتند، نه از عالم غیب خبر میدهند و نه کارکردی پیشگویانه دارند. آنها امیال سرکوبشده کنونی و دوران کودکی ما را بازتاب میدهند؛ امیال و آرزوهای واپسزدهای که در خواب و اغلب به صورت نماد و نشانههایی رمزی، فرصت مییابند خود را آشکار و ارضاء کنند. رؤیاها صورت نمادین امیال و غرایز سرکوبشده هستند. این امیال و غرایز آنگاه که به شدت سرکوب شده باشند، تنها هنگام خواب و به صورت تغییرشکلیافته، خودشان را نشان میدهند. به همین دلیل رؤیاها پیامهای عمیقی از تجریبات دوران کودکی در بر دارند و منبع اطلاعاتی مهم درباره شیوه دستیابی به تجربه ضمیر ناخودآگاه انسانها بهشمار میآیند. لذا رؤیا راهی برای شناخت ضمیر ناخودآگاه انسان است و با تحلیل آن میتوان به ضمیر ناخودآگاه راه یافت و به علل بیماری شخص پیبرد و او را از شر مشکلاتش رها کرد. اما، در مقابل دیدگاه فروید، یونگ نگاه متعالی و مثبتی به رؤیا دارد و آن را در ارتباط با ضمیرناخودآگاه جمعی میداند.
در هر صورت، از آن پس، نظریات این دو روانکاو بزرگ ابزار بسیار کارآمدی برای بررسی این موضوع در حوزههای گوناگون شد؛ چه بسا بیش از همه، ادبیات. رؤیا در ادبیات نقش مهمی ایفا کرده است. در این اثر علاوه بر مباحث کلی در این زمینه، دو مورد نیز به تفصیل بررسی میشوند: فرانتس کافکا و صادق هدایت. چگونگی وجود عنصر رؤیا در داستانهای این دو نویسنده بزرگ از زوایای مختلفی نگریسته میشود. غیر از ادبیات میتوان از سایر هنرها نیز نام برد؛ به عنوان نمونه لوئیس بونوئل، فیلمساز اسپانیایی مشهور، خوابهای متعددی میدید که برخی از آنها را در فیلمهایش هم بهکار گرفته است.
رؤیا محدود به عرصه خیالانگیز هنر نیست و ساحت عقلگرایانه فلسفه نیز با آن در ارتباط بوده است. سقراط برخی از رؤیاهایش را الهام خدایان میدانست. اما افلاطون بیشتر رؤیاها را پناهگاه غرایز پست و حیوانی انسان می داند که بدون هیچ مانعی و بهطور افسار گسیخته رفتار حیوانی خود را بروز میدهند. ارسطو نیز برای رؤیا منشأ غیبی قائل نیست و آن را محصول خود انسان میداند. کانت نیز منشأ غیبی را برای رؤیا قبول ندارد و آن را با وضعیت جسمانی و زیستی انسان گره میزند و کارکرد مثبت رؤیا را زیستی میداند. اما نیچه رؤیاها را بسیار مهم میداند و پیشگام روانکاوی در توجه به رؤیا است. فروید هم در تحقیقات خود در زمینه تعبیر رؤیا از اندیشههای نیچه استفاده میکرد. ویتگشنتاین اگر چه نظر مثبتی نسبت به همشهری روانکاو خود نداشت و تصریح میکرد که فروید از جهت شخصیت یک خوک یا چیزی شبیه آن است، اما بر این نظر بود که سخنان او بسیار فوقالعاده است و چیزهای بسیاری میتوان از او آموخت. اما شاید از همه جالبتر تئودور آدورنو و والتر بنیامین باشند که رؤیاهای زیادی داشتند که آنها را مینگاشتند. آدورنو رؤیاهای خود را از سال ۱۹۴۳ تا ۱۹۶۹، یعنی تا چند روز قبل از مرگش، کامل مینوشت و امروزه نیز منتشر شده است. اما بنیامین فقط به تعدادی از آنها در آثار خود اشاره میکند.
خواب و رؤیا در فلسفه و عرفان اسلامی نیز جایگاه مهمی دارد. البته فیلسوفان و عارفان مسلمان همه رؤیاها را معتبر نمیدانند و بسیاری را باطل یا بیارزش قلمداد میکنند. اما برخی از آنها را مهم و ارزشمند تلقی کردهاند؛ زیرا از نظر آنان این نوع رؤیا یک گونه از ارتباط عمیق با یک حقیقت متعالی است. به عبارت دیگر، در خواب حقایقی از جهان غیرمادی در ضمیر انسان آشکار میشود. آنان چگونگی صدق و حقانیت این نوع رؤیا را به تفصیل بررسی کردهاند. در همین زمینه برای توجیه اعتبار رؤیا از نظریات خاصی در باب انسان و جهان استفاده میکنند. لذا بحث در این موضوع مبتنی بر انسانشناسی، معرفتشناسی و جهانشناسی است. جالبتر اینکه از شرایطی سخن گفتهاند که اگر رعایت شود، باعث حصول رؤیاهای ملکوتی میشود. نویسنده در پایان به سراغ مولانا میرود. او نه تنها این موضوع را در مثنوی و غزلیات شمس واکاوی میکند، بلکه موضوعات مرتبط، همچون خیال و مرگ، را نیز بررسی میکند.
مباحث کتاب منحصر در این موضوعات کلی نیست و در لابهلای بخشهای متنوع آن، مباحث جزیی گوناگونی هم وجود دارد. به عنوان نمونه نویسنده کارهای مقایسهای متعددی بین سنت غربی و میراث ایرانی انجام میدهد؛ مثلا بحثی تطبیقی میان نظامی و یونگ در زمینه رابطه میان رؤیا و کهنالگوها.
همانگونه که از مباحث متنوع این اثر میتوان فهمید، نگاه به رؤیا و جایگاه آن در زندگی انسان از روزگاران کهن تا امروز شکلهای مختلفی به خود گرفته است و در هر دورهای نگاهی غالب بوده است. اما امروزه همه آنها در کنار یکدیگر بهسر میبرند و هر کدام چیزی در گوش انسان معاصر نجوا میکند. ما باید به همه آنها گوش فرادهیم؛ زیرا هر کدام بعدی از رؤیاهای ما را روشن می کنند و آشنایی با آنها شناخت بیشتر و بهتر خودمان است.
*دکترای فلسفه
به نقل از الف کتاب
*****
«رویاهای شرقی غربی»
(از رویاهای گیلگَمِش تا کابوسهای نیچه)
نویسنده: خسرو ناقد
ناشر: فرهنگ معاصر؛ چاپ اول ۱۳۹۵
۲۵۶ صفحه؛ ۲۰۰۰۰تومان
2 نظر
ناشناس
اصر خسرو ناقد!؟
ناشناس
چه سریع تصحیح کردید! ممنون از معرفی خوب و خواندنی این کتاب. فقط در حیرتم که چرا دکتر غزالی فر در معرفی این کتاب، با تردستی باورنکردی از ذکر نام نویسنده خودداری کرده؟!