این مقاله را به اشتراک بگذارید
خاطرات و تخیل در شاهکار والزر
«یک روز صبح، ساعت هشت، مردی جوان جلوی در خانهای تکافتاده و ظاهرا شستهورفته ایستاد. باران میآمد. مرد جوان فکر کرد: چه عجب که چتر دارم. چون در سالهای گذشته هیچوقت چتر نداشت. در یکی از دو دستش که مستقیم به زیر آویزان بود، یک چمدان قهوهای گرفته بود، یکی از آن چمدانهای خیلی ارزان. جلوی روی مرد جوان که به نظر میرسید از سفر میآید، یک پلاک لعابی قرار داشت که روی آن نوشته شده بود: ک.توبلر، دفتر فنی.» این آغاز رمان «دستیار» روبرت والزر است که این روزها با ترجمه علیاصغر حداد توسط نشر نیلوفر به چاپ رسیده است. روبرت والزر از مهمترین نویسندگان آلمانیزبان قرن بیستم است که تاثیر عمیقی بر نویسندگان بعد از خود و از جمله بر کافکا گذاشته است. والزر را حتی میتوان از پیشگامان ادبیات مدرن اروپا نیز دانست. والزر پیش از این و بهواسطه ترجمه برخی از آثارش از جمله رمان مهم «یاکوبفون گونتن» که توسط ناصر غیاثی به فارسی برگردانده شده بود در ایران شناخته میشد. غیاثی همچنین همین رمان «دستیار» را نیز ترجمه کرده که چندی پیش منتشر شده بود. «دستیار» دومین رمان بهجامانده از والزر و درواقع سومین رمان اوست. «خواهران و برادران تانر» اولین رمان والزر است و او بعد از آن رمان دیگری هم مینویسد که ناشر از انتشارش تن میزند و کتاب مفقود میشود. گویا عنوان این رمان مفقودشده هم «دستیار» بوده است. بعد از این والزر رمان دیگری با همین عنوان مینویسد که البته ارتباطی با هم ندارند. علیاصغر حداد، در انتهای کتاب پسگفتاری از یوخن گرفن ترجمه کرده و در بخشی از این متن نظر هرمان هسه درباره «دستیار» آمده: «این داستان سرشار از حالوهوای آغاز قرن است، بااینحال با روایت دلنشین و همواره تازه خود، با جادوی سرخوشانه، بیتکلفش، رویدادهای هرروزه را به سپهری شورانگیز و رازآلود برمیکشد و از این راه، ما را هربار از نو مجذوب خود میکند… دستیار هم مانند تمام آثار والزر از سرخوشی عاری نیست… اما این سرخوشی، این بسنده کردن به نگاه زیباییشناسانه، حتی آنجا که چنین نگاهی نابجا مینماید، فقط دوریگزیدن راحتطلبانه از نگاه اخلاقی نیست، چشمپوشی فروتنانه و محبتآمیز از داوری، یا حتی موعظه هم هست. آنچه اینجا و آنجا در پس این سرخوشی ظاهری خودنمایی میکند، زیباییشناسی اصیل است، نه سرخوشانه، نگاهی است که به کل زندگی آری میگوید؛ زیرا زندگی به عنوان یک رویداد زیبا و شکوهمند است، به شرط آنکه عاشقانه نگاهش کنی.» «دستیار» اولینبار در سال ١٩٠٨ به چاپ رسید و یکی از مهمترین و موفقترین آثار او بهشمار میرود. در بخشی دیگر از این رمان میخوانیم: «این زن تا هشت پشت بورژوازاده است. در بطن سودمندی و پاکیزگی رشد کرده است، در محیطی که کارایی و درایت حرف اول را میزنند. این زن از لذایذ رمانتیک خیلی بهرهمند نشده است، و به همین دلیل این لذایذ را دوست دارد، چون در عمق جان خود ارزششان را خوب میفهمد. آدم بهناچار چه چیزها را با دقت تمام از شوهر خود و تمام دنیا پنهان میکند، چون نمیخواهد یک زن احمق باشد. ولی بههرحال آدم که نمرده است، پس در سکوت و سکون به زندگی خاص خودش ادامه میدهد تا آنکه یک روز فرصتی کوچک با دو چشم درشت و پرتمنا سلامگویان از راه میرسد، و بعد احساس تقریبا ازیادرفته اجازه دارد گرم شود و جان بگیرد، البته فقط برای زمانی بسیار کوتاه.»
آرزوی داستان کوتاه
«کیک عروسی و داستانهای دیگر»، عنوان مجموعهداستانی از نویسندگان معاصر است که بهتازگی با ترجمه مژده دقیقی در نشر نیلوفر بهچاپ رسیده است. آنطور که خود دقیقی هم نوشته، این مجموعه نیز به سیاق چهار مجموعه داستان دیگری است که از سال ١٣٧٩ در انتشارات نیلوفر منتشر شده. دقیقی در بخشی از یادداشت ابتدایی کتاب درباره نویسندگانی که در این مجموعه از آنها داستانی انتخاب و ترجمه کرده، نوشته است: «نویسندگانی از نسلهای متفاوت، باسابقه یا تازهکار، ولی همگی چیرهدست و توانا در گونهای از ادبیات که برای خلق داستان برگزیدهاند. در این داستانها نمیتوان مضامین مشترک یا سبک خاصی را دنبال کرد. با انتخاب این داستانها تلاش کردهام، ضمن ارائه نمونههای خوب، نشان بدهم که خواندن داستانهایی که ماهرانه نوشته شدهاند، در هر سبک و از هر نوعی، میتواند برای خواننده لذتبخش باشد. حتی اگر مضمون برخی داستانها برایش جذاب نباشد، شاید استحکام داستان و شیوه روایت نویسنده را بپسندد.» این کتاب با داستانی از مگان میهیو برگمن با نام «هنر کدبانوگری» آغاز میشود. از این نویسنده آمریکایی تاکنون دو مجموعهداستان با نامهای «پرندگان بهشت کوچکتر» و «زنان تقریبا مشهور» منتشر شده است. «عضو ثابت خانواده»، از راسل بنکس، دومین داستان این مجموعه است. این نویسنده آمریکایی بیشتر بهخاطر «روایتهای سرشار از جزئیات او از منازعات خانگی و کشمکشهای روزمره» شخصیتهای اغلب حاشیهای شناخته شده است. «یک روز به بطالت گذشت» داستان سوم این مجموعه است؛ داستانی از نویسنده ژاپنی آمریکاییتبار با نام جولی اوتسوکا. «امنیت» از لیدیا فیتسپتریک، داستان بعدی کتاب است. «همسایهها» از آیزاک باشویس سینگر داستان دیگر کتاب است. سینگر از مهمترین و مشهورترین نویسندگان داستان کوتاه در قرن بیستم است که پیشتر در ایران نیز شناخته شده بود و آثاری از او ترجمه شده بود. داستان دیگر کتاب، «پیشرفتن» دایان کوک است که داستانهایش در بسیاری از مجلات ادبی به چاپ رسیده است. «کیک عروسی» مدلین تیین، نویسنده چینیتبار کانادایی داستان دیگر این مجموعه است که اولینبار در سال ٢٠١۵ به چاپ رسید. «صدایی در شب» از استیون میلهاوزر، «پریمیوم هارمونی» از استیون کینگ، «مرد کوچک» از مایکل کانینگهم و «دندانهای واشینگتن» از مری سوان دیگر داستانهای این مجموعه هستند.