این مقاله را به اشتراک بگذارید
معرفی فرهنگ واژگان طنز
محمدرضا اصلانی، ۲۱ خرداد ۱۳۴۷ در محلۀ دروازه دولاب تهران متولد شد. کارشناسی زبان و ادبیات انگلیسی را در دانشگاه تهران گذراند و برای تحصیل در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری زبانشناسیِ همگانی به دانشگاه اصفهان رفت. او در تمام این سالها به تدریس در مدرسه و دانشگاه مشغول بود.
* طرز تهیۀ فرهنگ واژگان طنز را از ابتدا تا انتها با رسم شکل و ذکر مثال بفرمایید. (۲ نمره)
زمان مدرسه هم در درس هندسه خیلی موفق نبودم. پس بهتر است با رسم شکل و مثال داغ دل ما را تازه نکنید. اما ماجرای فرهنگ واژگان و اصطلاحات طنز به سال ۱۳۸۰ برمیگردد. آن زمان شیفتۀ صادق هدایت و بهرام صادقی بودم و دربارۀ طنز در داستانهای این دو داستاننویس، مطلبی نوشتم. از زندهیاد عمران صلاحی خواهش کردم که نظرشان را دربارۀ نوشتهام بگویند. در دفتر مجلۀ گلآقا قرار گذاشتیم. یادش بخیر… همانجا بود که برای اولین بار مرحوم منوچهر احترامی را دیدم و با ایشان آشنا شدم. جناب صلاحی به من گفت: «وقتی مطلب تو را میخواندم، فکر کردم که چقدر خوب میشد تو فرهنگ واژگان طنز بنویسی چون جایش در ادبیات ما خالی است. تو انگلیسی را خوب میدانی و این کار، کارِ توست». آن موقع لبخند زدم و سکوت کردم. روز بعدش با دوست نویسندهام محمد قاسمزاده در پارک لاله قدم میزدیم که پیشنهاد آقای صلاحی را با محمد مطرح کردم. اصلا فکر نمیکردم تعداد واژگان طنز در حدی باشد که با آنها بتوان فرهنگ واژگان طنز تعریف کرد. آقای قاسمزاده این پیشنهاد را خیلی جدی گرفت و گفت: «نگران نباش! تعداد واژگان طنز بیشتر از چیزی است که فکر میکنی». انتشارات کاروان آمادگی خود را برای چاپ این کتاب اعلام کرد. چون کارهای چالشی و جدید را دوست دارم، بلافاصله کارم را شروع کردم. سالها مطالعه کردم و یادداشت برداشتم. از همان زمان مطالعه دربارۀ تئوری طنز را هم آغاز کردم. تا اینکه بالاخره در سال ۱۳۸۵ فرهنگ واژگان و اصطلاحات طنز در انتشارات کاروان منتشر شد. این کتاب خیلی زود به چاپ دوم رسید اما بعدش به دلایلی، انتشار این کتاب به نشر قطره سپرده شد. نشر قطره هم این کتاب را یک بار چاپ کرد و بعد آن را فراموش کرد. اما من در این سالها بیکار نبودم و روی ویرایش دوم کار میکردم تا اینکه ویرایش دوم کتاب در زمستان سال ۱۳۹۴ توسط انتشارات مروارید به چاپ رسید.
* قبل از چاپ کتاب فرهنگ واژگان طنز، آیا تجربۀ فرهنگنویسی در موضوعات دیگری را داشتید؟
تالیف یک فرهنگ بهطور حرفهای؛ خیر.
* تا جایی که ما میدانیم شما اولین فرهنگ تخصصی واژگان و اصطلاحات طنز را در ایران نوشتهاید؛ اگر چنین است بفرمایید چرا و لطفا برایمان توضیح بدهید. (از کاربرد فرهنگ واژگان طنز هم بگویید)
بله درست است. ادبیات فارسی پیشینهای سترگ در طنزنویسی و طنزپردازی دارد. بخش مهمی از متون نظم و نثر فارسی به طنز اختصاص دارد. حتی شاعران بزرگی مثل سعدی، حافظ و مولوی نیز لابلای سرودههایشان به سراغ طنز رفتهاند. اما نکته غمانگیز اینجاست که در این گسترۀ تاریخی، حجم زیاد طنز نوشتاری در ادبیات فارسی تناسبی با فعالیتهای تئوری در حوزۀ طنز ندارد. به صراحت بگویم که کارهای جدی در زمینۀ تئوری طنز حتی به تعداد انگشتان دست هم نمیرسید. کتاب من گام مهمی بود در حوزۀ تئوری طنز.
* نمونههایی که در این کتاب آمده فقط از ادبیات ایران است یا مثالهای خارجی هم در آن دیده میشود؟
یکی از ویژگیهای این فرهنگ ارائه نمونههای متعدد از ادبیات ایران و ادبیات جهان است. من برای انتخاب این نمونهها وقت زیادی صرف کردم و تلاش کردم تا ضمن رعایت اصل بودجهبندی کارهای ارائه شده ضعیف و حتی متوسط نباشند. منظور من از اصل بودجهبندی این است که تا حد امکان اکثر طنزنویسان شاخص مورد لحاظ قرار گیرند و اینطور نباشد که از یک طنزنویس نمونههای متعددی ارائه شود و از طنزنویسان دیگر نامی برده نشود. ارائۀ این نمونهها کمک میکند تا طرح مباحث تئوری ملوستر و بیشتر قابل درک باشد. در ضمن برای کاربران عادی هم که تخصصی در حوزۀ طنز ندارند، این امکان را ایجاد میکند تا فارغ از مباحث تئوری، از مطالعۀ این کتاب لذت ببرند.
* جمعآوری و تالیف این کتاب چقدر طول کشیده؟ ویرایش تازه این کتاب نسبت به چاپ قبلی آن چه تغییراتی کرده است؟ آیا فکر میکنید حالا فرهنگ کاملی تهیه کردهاید یا هنوز جای کار دارد و مشغول تکمیل کردن آن هستید؟
دربارۀ زمان جمعآوری و تالیف کتاب عدد دقیقی را نمیتوانم ارائه دهم. سالها روی این کتاب کار کردم. گاهی وقت و تمرکزم فقط روی این کتاب بود و ساعتها روی آن کار میکردم و گاهی همزمان چندین کتاب را در برنامۀ کاری خود داشتم. در ویرایش تازۀ فرهنگ واژگان و اصطلاحات طنز، ۱۸۰ صفحه به کتاب اضافه شد. در این ۱۸۰ صفحه تعدادی مدخل اضافه شد. در مواردی به توضیحات مدخلها افزوده شد. همچنین برای شاهد مثالها و منابع هم افزایش داشتیم. یکی از مهمترین مشخصههای فرهنگها، پویا بودن آنها است. فرهنگنگاری تابعی از زبان است و زبان همچون موجودی زنده مدام روشن میکند و تحول مییابد. پس فرهنگها هم باید مدام ویرایش شود. من همچنان به فرهنگ واژگان و اصطلاحات طنز خود فکر میکنم و در پی آن هستم تا منابع جدید را تهیه کنم، آنها را مطالعه کنم و در پی آن این کتاب را کاملتر و فربهتر نمایم.
* شیوۀ دستهبندی مطالب در این کتاب چگونه است؟
در این فرهنگ برای ارائۀ مطالب از شیوۀ متداول در فرهنگنگاری، یعنی دستهبندی مدخلها به ترتیب حروف الفبا استفاده کردم. البته نوع مدخلها واژگانی نیست و دایرهالمعارفی است. یعنی در هر مدخل، اطلاعاتی دایرهالمعارفی شامل تعریف، توضیح، شاهد مثال، واژگان مترادف، معادل لاتین و حتی در مواردی ریشهشناسی واژگان ارائه شده است.
* از مشکلات و سختیهایی تهیۀ این فرهنگ بگویید.
در دنیای امروز تدوین فرهنگها به عهدۀ موسسهها و گروههای پژوهشی است. تالیف یک فرهنگ تخصصی خارج از توان و امکانات یک فرد است اما میدانید که در ایران داستانهای خاص خودش را دارد و بهتر است که به آنها نپردازیم. من برای تالیف این کتاب سالها وقت گذاشتم و طی این سالها از نهاد و موسسه و سازمان و فردی، نه حمایتی دیدم و نه تقدیری. اگر به پایاننامههای دانشجویی در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا و همچنین مقالات و کتابهای پژوهشی که در این سالها نوشته شده مراجعه کنید، مشاهده میکنید که کتاب من یکی از منابع مهم مورد استفاده در آن پژوهشها بوده است. این شاخص آکادمیک نشان میدهد که من اگرچه یک تنه، این وظیفۀ سترگ را با موفقیت نسبی به انجام رساندهام و در حد توان و بضاعت خود به ادبیات فارسی خدمت کردهام.
* کتابهای دیگری که از شما منتشر شده است را معرفی بفرمایید. آیا کتاب تازهای در دست انتشار دارید؟
سایر آثار بنده به شرح زیر است:
۱- بهرام صادقی (دفتر هفتم چهرههای قرن بیستم ایران)، ۱۳۸۱، نشر قصه
۲- صادق چوبک (دفتر دهم چهرههای قرن بیستم ایران)، ۱۳۸۳، نشر قصه
۳- بازماندههای غریبی آشنا، ۱۳۸۴، انتشارات نیلوفر
۴- فرهنگ واژگان و اصطلاحات طنز (ویرایش نخست)، ۱۳۸۵، انتشارات کاروان
۵- استعاره و مجاز (پژوهشی در حوزۀ زبانشناسی)، ۱۳۸۶، انتشارات نیلوفر
۶- ویرایش ترجمۀ فرهنگ جامع آکسفورد انگلیسی به فارسی، ۱۳۹۱، انتشارات فرهنگنما
۷- ترجمۀ راهنمای توپچی فریبکار، اثر سالوادور دالی، ۱۳۹۶، نشر نو
۸- ترجمۀ کتاب زبان و سیاست، اثر آدریان برد، در دست چاپ، انتشارات نشر نو
۹- دریایی که همیشه طوفانی بود (سیری در زندگی و آثار صادق چوبک)، در دست چاپ، انتشارات مروارید
* کلام پایانی
در این کتاب، از میان مجموعه مدخلهایی که ارائه شده، تعدادی مدخل وجود دارد مانند کچلکبازی، کشکول، تعزیۀ کمیک، جشن انگورچینی، خروسبازی، طنز فقهی، کاریکلماتور، رقص شاطری، نمایش پهلوانپنبه، میمونبازی، میر نوروزی، مغکشی، سیاهبازی و تعداد زیاد دیگری از مدخلها. با نگاهی درزمانی میتوان نشان داد که این نوع مدخلها خاص ادبیات و هنر ایرانی است و شناسنامۀ آنها مربوط به فرهنگ غرب و عرب نیست. این نکته نکتۀ بسیار مهمی است. همین مدخلها ثابت میکند طنز برای ما مقولۀ وارداتی نبوده و نیست و اینکه طنز تا چهاندازه در تار و پود فرهنگ و ادبیات ما آمیخته است.
نکتۀ دیگر مربوط به ترجمۀ جدیدی است که تحت عنوان راهنمای توپچی فریبکار به بازار ارائه کردهام که نوشتۀ نقاش بزرگ سوررئالیسم، سالوادور دالی است. این کتاب که نوعی طنز فلسفی است، در واقع اثر شگفتانگیزی است که در آن دالی به پدیدۀ تیزدادن پرداخته است. این کتاب با توجه به موضوع طنز آن، میتواند سوژۀ بحث دیگری باشد اما تمایل دارم که انتهای این مصاحبه را با یک پاراگراف از این کتاب به پایان ببرم:
«خواننده گرامی! شرمآور است که با وجود یک عمر تجربه در تیزیدن، هنوز نمیدانید چگونه تیز بدهید. عموما چنین میپندارند که تیزها فقط در اندازه متفاوتاند و اساس همۀ آنها یکسان است و این خود خطایی است عظیم. موضوعی که با نهایت دقت ممکن تحلیل شده است و اکنون به تو عرضه میدارم، تا کنون مورد غفلت بسیار واقع شده است. نه از آن رو که بیارزش پنداشته میشده است. بلکه بدان سبب که گمان میداشتند درخور رویکرد روشمند و کشفیات تازه نیست و این خطا بود. تیزیدن هنر است و به گفته لوسین، هرموگنس، کویینتلین وامثالهم در زندگی چیزی ارزشمند محسوب میشود و همانا که آگاهی بر نحوۀ تیزیدن به شیوۀ صحیح و در زمان مناسب، مهمتر از آن است که مردم میپندارند».
به نقل از دفتر طنز