این مقاله را به اشتراک بگذارید
نقد فیلم «امپراطوری جهنم» ساخته پرویز شیخطادی
جهش به سوی هیچ
نیره رحمانی/ مد و مه
داشتن اعصابی فولادین مهمترین شرط برای تماشاکردن امپراطوری جهنم ساخته پرویز شیخ طادی است. یک فیلم سفارشی تبلیغاتی که متاسفانه به بدترین شکل ممکن چنین رسالتی را برعهده گرفته است و چنانکه قابل پیش بینی است نهایتا نقض غرض از کار در می آید. حیف از علی نصیریان که در این سن و سال، توانایی و تجربه خو را به پای فیلمی ریخته است که نمی توان در آن معجزه ای صورت داد. وقتی فیلمنامه ضعیف باشد، درام به درستی شکل نگیرد و نهایتا بدون منطق روایی جلو برود، تبحر و تجربه کارگردان هم برای جمع و جور کردن آن راه به جایی نمی برد. در دنیایی که از رسانه های قدرتمندی چون سینما برای جهت دادن به طرز فکر و نگاه مخاطبان به شکلی وسیع و البته عمیق بهره گرفته می شود. امید بستن به آثاری همانند امپراطوری جهنم حرکتی دن کیشوت وار و پیشاپیش محکوم به شکست است.
متاسفانه در سینمای ایران ساختن فیلم سفارشی و یا اثری که به نیت تبلیغ روی پاره ای ایده های سیاسی و فرهنگی دولتی ساخته می شود، معمولا با ساختن آگهی و تیزر تبلیغاتی اشتباه گرفته می شود.به جای اینکه این مفاهیم به لایه های درونی اثر هدایت شوند، در لایه های بیرونی به شکلی گل درشت توی چشم تماشاگر فرو می روند و پیام فیلم بدون هیچ ظرافتی در قالب یکسری شعارها حتی از زبان شخصیت ها نیز شنیده می شود. چنین فیلمهایی معمولا بیش از آنکه به درد نشان دادن به توده مخاطبان بخورد به درد ارائه به مدیران سیاسی اداراتی می خورد که به دلیل ناآشنایی با سینما، به گمانشان پاسخی فرهنگی به امپراطوری رسانه های غربی داده اند. ارائه چنین فیلمی حتی برای مصرف داخلی نیز در این روزگار ناکارآمد به نظر می رسد.
محسن خیمه دوز/ شرق
داستان فیلم درباره یک چریک پیر مسلمان و بازنشسته است که با تحریک مأموران سیا و اسرائیل به یک داعشی تروریست تبدیل میشود. فیلم ماجرای ترورهای او و درگیریاش با سایر ادیان و مذاهب است. قرار بوده که فیلم، تبلیغی و حرفهای و جهانی باشد، اما آنچه ایجاد شده، فاقد ارزش هنری است که با فیلمنامه ضعیف و کاراکترهای سطحی و عروسکیاش، و نیز با درک سطحیاش از اوضاع سیاسی جهان، فیلم را به یک بازی کامپیوتری تبدیل کرده است، بهطوریکه نهتنها ارزش تبلیغاتی موردنظر سرمایهگذاران را ندارد، بلکه حتی امکان داشتن یک گیشه خوب را هم از دست داده است.
****
امپراتور جهنم (پرویز شیخطادی)
دلت خوشهها!
ارسیا تقوا/ ماهنامه فیلم
کاش میشد زمان را به عقب برگرداند و صحبتهای سناریست فیلم هنگام پاسخ به این پرسشهای تهیهکننده را شنید: مثلاً اینکه خلاصه قصهی شما چیست؟ حرف حساب فیلم کدام است؟ مخاطب فیلم کیست؟ چه کسی برای تماشای این فیلم که در فرانسه با کلی هزینه قرارست، ساخته شود حاضر به پرداخت پول بلیت است؟ از آن مهمتر چهجوری میتوانیم علی نصیریان با کلی اعتبار را برای بازی در همچین فیلمی متقاعد کنیم؟!
نمونههای این سؤالها هر سال برای تعدادی از فیلمها از سوی عوام پرسیده میشود ولی تجربه نشان داده است که از سوی خواص پاسخی نیست؛ شاید چون از اساس قراری به پاسخگویی نیست. فیلمهایی رها در زمان و مکان و سفارشی که حتی اهداف سیاسی کوتاهمدت را هم برآورده نمیکند تا چه برسد به اینکه کسی را به چیزی متقاعد کنند یا تلنگری به باوری بزنند.
بهراستی با این فیلم که قرار است در آن پَستی و رذالت داعشی بودن نشان داده شود، کسی در جایی از دنیا پیدا میشود که به ما دستمریزاد بگوید؟! و اگر پاسخ این باشد که این فیلمهای سینمایی به نیت مخاطب و اکران ساخته نمیشوند، آن وقت نباید گله کرد که مگر سیستم عریض و طویل دولتی ما جایی برای بازرسی ندارد؟! امپراتور جهنم مثل به وقت شام سفارشی است اما به دلیل غوطهوری در جغرافیایی بیهویت، در عمل و بر خلاف کار حاتمیکیا، نیت و هدف سازندگان را برآورده نمیکند؛ و سؤال آخر این دست فیلمها که در آن یک علی نصیریان داریم که بین قاضی شارع، بزرگآقا و سرکرده داعش بودن معلق است، بیشتر وجههی ما را بد نشان میدهند یا خانه پدری، آشغالهای دوستداشتنی و عصبانی نیستم!؟
**
امپراطوری جهنم
کارگردان و فیلمنامهنویس: پرویز شیخطادی