این مقاله را به اشتراک بگذارید
سیر تاریخی نظریه ادبی
«دیباچهای تاریخی بر نظریه ادبی از افلاطون تا بارت» کتابی است از ریچارد هارلند، متخصص نقد و نظریه ادبی و مقالهنویس و داستاننویس انگلیسی، که با ترجمه بهزاد برکت در نشر ماه و خورشید تجدیدچاپ شده است. هارلند در این کتاب سیر تاریخی نظریه ادبی را از دوران کلاسیک تا دوره ساختگرایی فرانسوی شرح داده است و به تحول نظریه ادبی در طی دورانی طولانی و جریانهای اصلی هر دوره پرداخته است. در بخش پایانی کتاب نیز با عنوان «سخن آخر: ورود به دوره پسامدرن» به نظریه ادبی در عصر پسامدرن اشارهای کرده است. عنوانهای فصلهای یازدهگانه این کتاب عبارتند از: نظریه ادبی در دوران کلاسیک، نظریه ادبی در قرون وسطی، طلوع و غروب نئوکلاسیسیسم، نظریه ادبی رمانتیک، نظریههای اجتماعی سده نوزدهم، ناتورالیسم، سمبولیسم و مدرنیسم، پیشرفتهای تازه در نظریهپردازی، نظریه روسی سده بیستم، نقد انگلیسی – آمریکایی، نقد پدیدارشناختی در فرانسه و آلمان و ساختگرایی فرانسوی. هارلند در پیشگفتار این کتاب توضیح میدهد که «کتاب حاضر در بیان ماجرای نظریه ادبی، توأمان، چندین دیدگاه شناختهشده را که در سالهای اخیر معیار شدهاند، دربر میگیرد.» آنگاه این دیدگاهها را بیان میکند و هر یک را شرح میدهد. این دیدگاهها عبارتند از: «نقد ادبی غیرنظری وجود ندارد»، «مباحث انتقادی ادبیات نوعی فعالیت یگانه را تشکیل نمیدهند»، «نظریه ادبی بینالمللی است». هارلند بعد از شرح هر یک از این دیدگاهها درباره رویکرد و هدف کلی خود در این کتاب مینویسد: «هیچیک از گزارههای این کتاب، در هیچ موردی کلام آخر نیست. کتاب حاضر اگر بتواند اولین کلام مناسب را در هر یک از موارد بحث بیان کند، به هدف خود رسیده است. بااینحال، بعید است که تلقی من از گرایشهای نظری، از تأثیر مواضع نظریام بهدور مانده باشد. این مواضع، در کتاب دیگرم فراسوی ابرساختگرایی: وجه همنشینی زبان، بیان شده است. همچنین، این تلقی، از حرفه دیگرم که نوشتن داستانهای تخیلی و علمیتخیلی است نیز تأثیر پذیرفته است. اما، بهرغم تأثیر اجتنابناپذیر لایههای عمیق باورهای شخصیام، کوشیدهام که از داوریهای شخصی درباره گرایشهای مورد بحث پرهیز کنم (البته باید چند مورد ناپرهیزی آشکار و عمدی را استثنا کرد). فراتر از اینهمه، تلاش کردهام دیدگاههای گذشتگان را عمیقا درک کنم، نهآنکه سادهدلانه از منظر مسلط نظریات بغرنجتر امروزی، کاستیهایشان را محکوم کنم. هدف کلی من اثبات این نکته بوده است که این دیدگاهها، صرفنظر از اینکه امروز تا چه حد غریب یا فاقد جاذبه بهنظر برسند، بر اساس معیارهای خود، دریافتی تام و تمام از ادبیات ارائه کردهاند».
به نقل از شرق
****
«دیباچهای تاریخی بر نظریه ادبی از افلاطون تا بارت»
نویسنده: ریچارد هارلند
مترجم: بهزاد برکت
ناشر: خورشید و ماه