این مقاله را به اشتراک بگذارید
سایه سارتر بر سر روشنفکران ایران
نگاهی به کتاب «سارتر در ایران» اثر احمد راسخی لنگرودی
نقش جریانساز و تاثیرگذار فیلسوف فرانسوی و صاحب نامی چون ژان پل سارتر را در قرن بیستم نباید از نظر دور داشت. او موثرتر و درخشانتر از برخی از چهرههای قرن بیستمی در افکار جوامع نقشآفرینی کرد و توجه روشنفکران جهان را در عرصههای مختلف، از جمله فلسفه و ادبیات و سیاست و نقد و هنر، طی چند دهه به خود معطوف داشت. شهرتش حد و مرزی نمیشناخت. آوازهاش به نوعی مرزهای جغرافیایی را درمینوردید. در بسیاری از کارکردهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی قرن جلودار بود. شاید بتوان گفت اگر فیلسوف آلمانی، مارتین هایدگر بر الهیات قرن بیستم تاثیر گذاشت، این فیلسوف فرانسوی، ژان پل سارتر بود که با پارهای از نظریههای نافذ خود، همچون: «ادبیات متعهد» و «مسئولیت نویسنده»، و ایضا آزادی و انتخاب انسان، بر جریان روشنفکری و ادبیات قرن بیستم نقش موثری ایفا کرد. تا جایی که بخش قابل توجهای از جریان روشنفکری و ادبی و هنری این قرن در جهان و ایران مدیون او و آثار متنوع و پُرشمار اوست.
با نام و آوازهی عالمگیر او بود که مکتب فلسفی اگزیستانسیالیسم در این قرن پُرهیاهو در سراسر جهان از جمله ایران شهرت و آوازهای نسبتاً افسانهای پیدا کرد. تا پیش از ظهور ژان پل سارتر، این مکتب فلسفی فقط در کتابها و دائرهالمعارفها شناخته و در پژوهشکدهها درس داده میشد. کسی این مکتب فلسفی را آنچنان که باید نمیشناخت. با ظهور شخصیتی چون سارتر پنداری کالبد اگزیستانسیالیسم جانی تازه گرفت و بهطرز شگفتآوری شناخته و جنبشآفرین شد.
کتاب «سارتر در ایران» نوشته احمد راسخی لنگرودی با این رویکرد به بازخوانی نقش تاثیرگذار ژان پل سارتر در اندیشه روشنفکران ایران و شکلگیری کافههای روشنفکری در دهههای چهل و پنجاه میپردازد.
مولف در مقدمه کتاب مینویسد: ژان پل سارتر، نامی که من در آغاز جوانی با آن آشنا شدم. من این آشنایی را مرهون آثار علی شریعتیام. آن سالهای آغازین که با این نام آشنا شدم، البته شریعتی دیگر بدرود حیات گفته بود و ایران نیز در آستانه انقلابی بزرگ قرار داشت. موج انقلاب بیشتر و بیشتر میشد. این موج مرا بیش از پیش به پای مجموعه آثار شریعتی میکشاند. کتابهای شریعتی را که بازمیگشودم پر بود از نام سارتر و نظرات وی که طی چند دهه در جهان و ایران نامی افسانهای پیدا کرده بود. توگویی مجموعه آثار شریعتی کمابیش بوی «سارترزدگی» میداد. این هوای «سارترزدگی» را در آثار روشنفکران دیگری نیز میشد دید؛ جلال آل احمد از جمله آنهاست. نه او، که نسلی از همنسلان او در آن دوران تاریخی، بخشی از جوانی خود را به پای اندیشههای سارتر ریخت. اندیشههایی که در عرصههای متنوع راه گشود؛ عرصههایی چون؛ هنرهای نمایشی و ادبیات داستانی، کافههای به اصطلاح روشنفکری و جریانات فزاینده سیاسی.
سارتر آن روزها هنوز در قید حیات بود و نه آن شادابی و جنب و جوش گذشته، که به سختی سالهای پایانی عمر خود را میگذرانید. وقتی سارتر از دنیا رفت دیگر آن آوازه افسانهای گذشته را نداشت. بیاندازه کمرنگ شده بود. دیگر کمتر نامی از او در محافل روشنفکری بر سر زبانها میگشت. آن کشنده فلسفی که روزگاری ناوگان سنگین روشنفکری را به دنبال خود میکشید، به سرعت رو به افول میرفت و حیات فرجامین خود را طی میکرد.
اما آن آوازه افسانهای چه بود و کجا رفت؟ چگونه دامنه نفوذ افکارش به یکباره از سراسر گیتی محو شد و به خاک نشست!؟ تا جایی که برای نسل جوان امروز چنین شخصیتی چهرهای مهجور میآید، و اینکه چگونه میتوان طلوع و غروب اندیشهای را فقط در یک مرحله سنی شاهد بود!؟ آیا چنانکه در مصاحبهای در هفتاد سالگی امید بسته بود، روزی آن اقبال گذشته نسبت به آثارش بازخواهد گشت؟ و چنانکه رولان بارت فیلسوف و نظریهپرداز معروف فرانسوی میگفت در آیندهای نه چندان دور اندیشههای سارتر دوباره طلوع خواهد کرد؟ و نسلی را دیگر بار به دنبال خود خواهد کشاند؟ پرسش یا پرسشهایی که سالها با من همراه بود. هر بار که نام سارتر در ذهنم خطور میکرد این پرسشها پیوسته مرا به خود مشغول میداشت تا اینکه در سال ۱۳۹۵ نگارنده را این توفیق دست داد تا مجالی پیدا کنم و سلسله دروسی را تحت عنوان فلسفه اگزیستانسیالیسم، به ویژه اگزیستانسیالیسم سارتر طی یک ترم درسی در پژوهشکده «خانه دوست» ارائه دهم. این توفیق بار دیگر مرا به غورکردن در اطراف پرسشهای بازگفته بازکشاند. بخشی از این سلسله دروس به نقش تاثیرگذار ژان پل سارتر بر جریان روشنفکری ایران اختصاص داشت که از سوی فراگیران پژوهشکده با استقبال شایان روبرو شد. مجموعه حاضر، محصول فرازهایی از آن مباحث است.
کتاب «سارتر در ایران» میخواهد بر این امر اصرار ورزد که اگر اندیشه سارتر در قالب «سارترزدگی» و یا «سارترگرایی» به این جغرافیای فکری راه گشود و دو دهه از تاریخ روشنفکری ایران را تحت تاثیر خود قرار داد، بیارتباط با شرایط کشور و جهان نبود. اقتضای زمانه بود. شرایط سیاسی، اجتماعی کشور و جهان اینگونه ایجاب میکرد. گذشته از آن، سارتر و اندیشههای او زاده دوران خود بود. در باب موضوعاتی چند، گفتهها داشت؛ «انسان، محکوم به آزادی»، «ادبیات متعهد» و «روشنفکر مسئول» در صدر آن گفتهها بود که چونان سلاحی کارآمد و کارساز کمابیش به کار روشنفکران انقلابی، آرمانی و ایدئولوژیزده آن دوران میآمد و فلسفه اصالت وجود که واکنشی شدید در برابر ناملایمات قرن بود، انقلابیون را در راه مبارزه مدد میرساند.
مجموعه «سارتر در ایران» در هفت فصل تنظیم شده است که تقدیم خوانندگان گرامی میشود. در فصل نخست با عنوان «فیلسوف عصر»، شرایط حاکم بر قرن بیستم و ظهور جنبشهای فکری و مکاتب فلسفی از جمله اگزیستانسیالیسم، و نقش جریانساز و تاثیرگذار فیلسوف فرانسوی و صاحب نامی چون ژان پل سارتر در ویترین جهانی و نیز کلیاتی از ردپای افکار و اندیشههای وی در ایرانزمین مورد بحث و نظر قرار میگیرد. در همین فصل، بخشی هم به آثار سارتر در ایران با تکیه بر دهههای چهل و پنجاه اختصاص داده شده است.
«زندگینامه و آراء و نظرات»، عنوان فصل دوم را تشکیل میدهد. در این فصل، زندگینامه سارتر و آراء و نظرات او، خاصه نظریه معروف وی با عناوین «ادبیات متعهد» و «آزادی و انتخاب»، در دو بخش مستقلِ «گنجینه کوچک» و «قهرمانی در هیئت افلیج مادرزاد» مورد بازخوانی قرار میگیرد.
فصل سوم که عنوان «سایه سارتر بر روشنفکران ایران» را به خود اختصاص داده است در دو بخش مستقل، تاثیرات افکار سارتر بر مجموعه آثار سرحلقههای جریان روشنفکری، یعنی جلال آل احمد و علی شریعتی، مورد توجه و تامل قرار میگیرد.
«شعاع اندیشه سارتر بر منتقدین» عنوان فصل حاشیهای و البته چهارم این مجموعه را به خود اختصاص میدهد. در این بخش به پارهای از دیدگاههای انتقادی شخصیتهایی همچون مرتضی مطهری و سید احمد فردید به آراء و اندیشههای سارتر اشاره میشود.
در فصل پنجم که عنوان «سایه سارتر بر ادبیات ایران» را بر پیشانی خود دارد، نگارنده میکوشد در دو بخش جداگانه جای پای سارتر را به طور مختصر در سبکی از داستاننویسی در ایران که به سبک تهران و اصفهان معروف است، و نیز در شعر شعرایی چون احمد شاملو و مهدی اخوان ثالث پیدا کند.
«سارتر و نهضتهای آزادیبخش» عنوان فصل ششم از این مجموعه را تشکیل میدهد. در این فصل، مجموعه اقدامات سارتر در نقش «رئیس جمعیت دفاع از زندانیان سیاسی ایران»، در حمایت از مبارزین ایران در رژیم پهلوی مورد اشاره قرار میگیرد.
پایانبخش این مجموعه که در فصل هفتم آمده است، نقش تاثیرگذار ژان پل سارتر در شکلگیری کافههای روشنفکری در تهران، همچون: کافه نادری، کافه فیروز، کافه فردوسی و بسیاری از کافههای روشنفکری دیگر، و نیز مباحث مطروحه در این کافهها حول محور سارتر با عنوان «کافههای روشنفکری» مورد بحث و نظر قرار میگیرد.
از احمد راسخی لنگرودی تاکنون کتابهای متعددی در زمینههای فلسفی و تاریخی منتشر شده است که از جمله آنها عبارتند از: «افقهای ناکجاآباد»، «اندیشه و سیاست»، «غرب و قومیت»، «شریعتی؛ از شک تا یقین»، «موج نفت»، «نفت و قلم»، «در شعاع انس»، «افسانه اقبال»، «مردان نفت»، «سه دهه با صنعت نفت»، و …
*****
«سارتر در ایران»
نویسنده: احمد راسخی لنگرودی
ناشر: اختران؛ چاپ اول ۱۳۹۷
۱۸۰ صفحه؛ ۱۶۰۰۰ تومان
1 Comment
آناهید
بسیار عالی بود.متن سلیس و روان و خواندنی این نویسنده محترم، خواننده را تشویق به کتاب خوانی می کند.با سپاس