Share This Article
بازخوانی و بازنگری میراث فرهنگی پژوهشگران معاصر ایران
حامد اسماعیلی ( سروش علوی)
بخش نخست / به یاد استاد دکتر پرویز ناتل خانلری
مقدمه نخست: بازخوانی و بازنگری میراث فرهنگی پژوهشگران معاصر ایران عنوانی است مشخص و همانطور که از نامش بر می آید میراث و چکیده تلاش و کوشش های فرهنگ پژوهان و متفکران و اندیشمندان جامعه ایرانی را به بحث می گذارد و از مخاطبان این نوشتار نقد ها و نظرات درخور را می طلبد.
اندیشمندان و متفکرانی « بالا بلند در عرصه فرهنگ و ادب ایران» همچون: علی اکبر دهخدا، صادق هدایت، ملک الشعرا بهار، محمد قزوینی، نیما یوشیج، بدیع الزمان فروزانفر، ابراهیم پور داوود، محمد علی فروغی و غلامحسین مصاحب و پرویز ناتل خانلری.
به تصریح استاد دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی که درباره خانلری می فرمایند: در بسیاری از لحظه ها اندیشیده ام که در این قرن، اگر بخواهم ده دوازده نفر از بالابلندان فرهنگ وادب ایران را انتخاب کنم، بیشتر چه کسانی از ذهنم عبور خواهند کرد و هربار با تکرار این نام ها روبه رو شده ام: علی اکبر دهخدا، صادق هدایت … و غلامحسین مصاحب. و همیشه در میان اینان نام و شخصیت پرویز ناتل خانلری نیز از یادم عبور می کرده است. راحت تر بگویم سنخیت او را با این مجموعه احساس می کنم».
بر پایۀ نظر و توجه به عنوان فوق در این نوشتار بحث از جوانب و ابعاد میراث شایگان و پر ارزش این بزرگان است، چرا که به قول استاد گرامی جناب دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی: «در این چشم انداز، نویسنده بودن هدایت یا شاعر بودن نیما یوشیج یا پژوهشگر بودن قزوینی به تنهایی مطرح نیست. آنچه مطرح است مجموعه میراث فکری و فرهنگی اینان است و تأثیر پذیری هریک از اینان بر نسل های بعد از خویش و نقشی که در گسترش فرهنگ و ادب ایرانی پس از خود داشته اند».
بنابراین؛ خط مشی و نگاه نقادانه ناظر به خط سیر بزرگی چون پرویز ناتل خانلری در گذرگاه تاریخی فرهنگ و ادب ایران پس از مشروطیت است و اثر گذاری عمیق او را بر بستر های فرهنگی و اجتماعی و ادبی را محور بحث و فحص قرار می دهد.
سوال: با توجه به کوشش های فراوان و درخور فرهنگ پژوهان دوران متاخر در ایران و جهان در معرفی زندگی و اندیشه و میراث دکتر پرویز ناتل خانلری، آیا ضرورتی هست که درباره او سخن گفته شود؟
در جواب سوال مذکور، نگارنده چند نکته را یاد آور می شود.
1- این نوشتار گزارشی از بحث درباره زندگی و آثار دکتر پرویز ناتل خانلری در یکی از مدارس ایران است؛ و دلیل برگزای این نشست نا آشنایی دانش آموزان و بعضی معلمان نسبت به مسائل فکری و فرهنگی عظیم ایران معاصر است و مغفول ماندن آنها نزد بسیاری از کسان، اعم از محصلان دانشگاه ها و مراکز علمی و پژوهشی و عامه مردمی که لا اقل باید از وجود چنین میراثی آگاهی داشته باشند.
2- در چنین جهان پر تب و تابی که حرف ها و سخن ها از سیاست و جنگ است نگارنده با این دیدگاه که پختگی یک جامعه و نظام اجتماعی به سرچشمه های شناخت و مطالعه در خط سیر تاریخ و تحولات اجتماعی و فرهنگی و آگاهی از میراث و گنج های پنهان مانده در زیر خروارها خاک غفلت و خفتگی برمی گردد، دست به نگارش این مقال برده است و حاصل آنرا رشد و ارتقای سطح فکری و معیارها و محک های عقلانی در بررسی مسائل می بیند و امیدوار است که گامی خرد اما موثر در خدمت به فرهنگ این سرزمین برداشته باشد.
مقدمه دوم:
تعریف فرهنگ یا فرهنگ چیست؟
« فرهنگ » عنوانی کلان و کلی است. متفکران و نظریه پردازان حوزه جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی هر یک از نگره و منظری به این موضوع پرداخته و درباره آن سخن گفته اند.
ریموند ویلیامز( 1988- 1921) منتقد فرهنگی و از پیشگامان اصلی « مطالعات فرهنگی » با بررسی تعاریف مختلف؛ و مطالعه تحولات تاریخی « مفهوم فرهنگ »، تعاریف را در سه گروه طبقه بندی می کند:
1- تعاریفی که به رشد فکری، روحی و زیبایی شناختی فرد، گروه یا جامعه اشاره دارد.
2- تعاریفی که در بر گیرنده ی تعدادی از فعالیت های ذهنی و هنری مردم و محصولات آنها در جامعه است؛ مثل فیلم، تئاتر، داستان، معماری و غیره.
3- تعاریفی که به کل راه و رسم زندگی، کنش ها، باورها و آداب و رسوم تعدادی از مردم یک گروه یا جامعه اشاره دارد.
بنابر تقسیم بندی فوق شاید بتوان تعریفی با این صورت و چهره ارائه داد:
فرهنگ، بستر تحولات و دگرگونیهای اجتماعی و فکری و آداب و رسوم یک نظام انسانی است که شکل گیری آن توسط ابنا بشر صورت می گیرد و در یک خط سیر تاریخی رشد و نمو می یابد و وجوه مختلفی را اعم از ( علم و صنعت، هنر و تفکر زیبایی شناختی و ایدئولوژی های فکری و دینی و بدنه اجتماعی و غیره) دربر می گیرد و ….
پرویز ناتل خانلری زاده اسفند 1292 در شهر تهران است. اصالت خانوادگی او به شمال کشور و به آبادی ناتل نور مازندران برمی گردد. خانواده خانلری چنانکه اشاره شد هر دو مازندرانی بودند و در دوران حکومت قاجاریه به مناصب دیوانی و اداری اشتغال داشتند. پدر پرویز ناتل خانلری، میرزا ابوالحسن خان خانلری ( 1288- 1349 ه.ق) در ابتدای فعالیت کاری خود در وزارت عدلیه و پس از آن در وزارت امور خارجه خدمت می کرد و بخشی از مأموریت کاری خویش را در تفلیس و سن پطرزبورگ و به مدت ده سال به انجام رساند. او در سال 1309 ه.ش مصادف با 1349 ه.ق در تهران چشم از جهان فرو بست.
وجه تسمیه نام خانوادگی وی از اسم جد او « خانلرخان» گرفته شده است. و نام « ناتل» که نام قدیمی شهری در مازندران بوده بر نام خانوادگی او افزوده شده است.
پرویز ناتل خانلری تحصیلات مقدماتی خود را در مدرسه سن لویی، مدرسه آمریکایی ها در تهران و دبیرستان ثروت گذراند. او درس های دوره اول دبیرستان را به طور متفرقه امتحان داد، و هنگام ورود به دارالفنون برای دوره دوم متوسطه، به تشویق استاد بدیع الزمان فروزانفر، که در آن دوره در دارالفنون به تدریس مشغول بود، رشته ادبی ( ادبیات) را انتخاب کرد.
پس از آن وارد دانشسرای عالی شد و در سال 1314 ه.ش دانشنامه لیسانس زبان و ادبیات فارسی را از دانشگاه تهران دریافت کرد. بعد از گذراندن دوره خدمت نظام وظیفه، از سال 1315 به خدمت وزارت فرهنگ درآمد و مدتی را دبیر دبیرستان های رشت بود.
در این دوره ضمن تدریس در دبیرستان ها، دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی را گذراند؛ او در سال 1322 ه.ش جزء اولین دریافت کنندگان درجه دکتری در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران بود. عنوان پایان نامه او « تحول غزل در شعر فارسی» به راهنمایی مرحوم ملک الشعرا بهار بود که چندی بعد با عنوانی « تحقیق انتقادی در عروض و قافیه و چگونگی تحول اوزان غزل فارسی» به دست انتشار رسید.
بعد از گذشت این دوره، فعالیت های او در کسوت استادی کرسی « تاریخ زبان فارسی»، چاپ و انتشار مجله سخن، سفرهای پژوهشی به فرانسه و کشورهای دیگر، فعالیت در سمت ریاست اداره انتشارات و روابط دانشگاهیِ دانشگاه تهران به دعوت استاد دکتر علی اکبر سیاسی رئیس وقت دانشگاه تهران و … آغاز شد.
در بخش نخستین سخنانم درباره استاد دکتر پرویز ناتل خانلری فقراتی از کتاب پژوهشگران معاصر ایران نوشته هوشنگ اتحاد را برای دانش آموزان قرائت نمودم و در تعریف مقدماتی از خانلری شأن و شخصیت او را که در گفتار محققان و شاگردان او نظیر دکتر منصور رستگار فسایی نمود روشنی یافته است ارائه و معرفی کردم.
دکتر منصور رستگار فسایی می گوید:« خانلری، در نظر من، در آن روزگار، تنها ادیب جامع الاطراف و متبحری بود که، علاوه بر آن که فرهنگ و ادب ایران کهن را به خوبی می شناخت، دیدی روشن و دقیق از ادب معاصر ایران و جهان داشت و ذوق و طبع سلیم او همۀ زیبایی های هنری و ادبی را منعکس می کرد. او از پیشگامان نواندیشی ادبی و فرهنگی بود و با سکون و رخوت در ادب و هنر در ستیزی مداوم بود و، به همین دلیل، مبتکر، خلاق و الهام بخش نوآوری و نو اندیشی بود؛ نثرش به زیبایی شعرش و شعرش عقاب بلند پرواز قله های عزت و کمال فصاحت و بلاغت بود. از سال 1345 که وارد دوره های تحصیلی فوق لیسانس و دکتری زبان و ادبیات دانشگاه تهران شدم، این توفیق را یافتم که درس های متعددی را با خانلری داشته باشم و پایان نامۀ دکتری خود را نیز به راهنمایی او بنویسم و خوشبختانه آن کلاس ها و درس ها و دیدارهای فراوان باورهای مرا به خانلری استوار تر و پا برجا تر کرد و دریافتم که این مرد، به دیدار، بسیار بهتر از شنیدن است و به یاد این بیت فردوسی می افتادم که:
اگر هست خود جای گفتار نیست ولیکن شنیدن چو دیدار نیست».
در کتاب مذکور گفته ای از « آذرنگ و دهباشی » آمده است که از این قرارست:
خانلری بنیانگذار انتشارات دانشگاه تهران نیز بود و این نهاد را با متانت، استحکام و با کتاب های دست اول، آن مقداری که توسط او منتشر شد، به راه انداخت.
در پایان جلسه اول این طرح، شعر « عقاب » را با صدای او، برای دانش آموزان گذاشتم و هم زمان با پخش این شعر مجموعه آلبومی از تصاویر او را متنشر کردم و جلسه را به پایان بردم.
در جلسه دوم این کار گفتار خود را با قرائت مقالاتی از مجله پر ارج « بخارا »، با معرفی مختصری ازین مجله و نام بردن از سردبیر ارجمند آن، استاد گرامی جناب آقای علی دهباشی آغاز نموده و در پایان توضیح و تفسیری از شعر «عقاب» به قلم دکتر غلامحسین یوسفی ارئه دادم.
مقالات قرائت شده ازین قرارست:
1- یادکردِ دکتر پرویز ناتل خانلری، نوشته ایرج افشار.
2- چند نامه از خانلری به ایرج افشار، نوشته محمد افشین وفایی
3- سالشمار زندگی و آثار دکتر پرویز ناتل خانلری، نوشته ترانه مسکوب
4- اوج و فرود، نوشته غلامحسین یوسفی.
Soroush Alavi, [24.11.18 18:50]
[Forwarded from Soroush Alavi]
یوسفی در تقریر خود درباره شعر «عقاب» آنرا یک تمثیل بلیغ از شرح حیات انسانی میداند و بحث « دشوار انتخاب در زندگی» را پیش می کشد و برای ایضاح سخنان خود به گفته ادیب شهیر انگلیسی ویلیام شکسپیر اشاره می کند که گفته است:
بودن یا نبودن؟ مسأله اینست!
در ادامه برای توضیح درباره ماهیت شعر می نویسد:« شعر عقاب از دکتر پرویز ناتل خانلری _ که به نظر بنده از آثار ارجمند ادبیات فارسی معاصر است _ صحنۀ سؤال انگیزی از زندگی دشوار آدمی را پیش چشم می گشاید».
او از « مضمون پر مغز کتاب خواص الحیوان می گوید» و با تصریح بر اینکه آثار و اشعاری نظیر شعر خانلری وجود داشته می گوید:« شعر عقاب خانلری نسبت به آثار پیشین هنرمندانه تر و زیباتر است و آنها را در این زمینه تحت الشعاع قرار می دهد».
یوسفی مرگ اندیشی را یکی از خصیصه های بارز این اثر بلیغ و فصیح میداند و در تفسیر خود ازین شعر می نویسد که عقاب قصه ما با مسئله پیری و مرگ رو به رو است.
باید از هستی دل بر گیرد ره سوی کشوری دیگر گیرد
خانلری زاغ و زندگی او را نمونه ایی از یک زندگی حیوانی و پست قلمداد می کند و در اثر خود آنرا به تصویر می کشد:
زاغکی زشت و بد اندام و پلشت
یا
سنگ ها از کف طفلان خوره جان ز صد گونه بلا در برده
سال ها زیسته افزون ز شمار شکم آگنده ز گند و مردار
اما در مقابل نماد عقاب در این شعر تصویری است گویا از طبع بلند و پرواز او تصویری از زیبایی و بزرگی.
اما در پایان یوسفی از شعر و تفسیر آن چنین نتیجه می گیرد:« در حقیقت شعر عقاب افقی بلند و آرمانی را پیش چشم ما می گشاید و کمال مطلوبی همت انگیز به همگان فرا می نماید که میل به آن مستلزم رهایی از لجۀ تاریک آلودگی و پستس و فرومایگی است و پرواز به آسمان بی کران و نورانیِ پاکی و شرف و آزادگی؛ چه آرمانی از این والاتر؟».