این مقاله را به اشتراک بگذارید
رمان پلیسی و جنایی یا رمان کارآگاهی، رمانی است که طی داستان آن جرمی روی داده باشد و کارآگاهی با فرض های منطقی، تفسیرها و تعبیرهای معقول، مرتکب و گناهکار را شناسایی کند. البته چنین تعریفی دربرگیرنده همه انواع رمان های پلیسی و جنایی نیست، چون این نوع رمان شاخه های متنوع و گوناگونی دارد؛ در بعضی از آن ها کارآگاهی وجود ندارد یا اطلاعاتی که مبنای تعبیر و تفسیر قرار گیرد تا گناهکار و جانی دستگیر شود، موجود نیست یا در روند منطقی حوادث، دلایلی وجود ندارد که کلیدی به دست دهد تا از آن برای کشف جنایت استفاده شود.
به طور معمول چنین رمانی در طبقه بندی رمان اسرارآمیز، که شاخه ای است از رمان پلیسی و جنایی قرار می گیرد. ادگارآلن پو (۱۸۰۹-۱۸۴۹ م) نویسنده آمریکایی را خالق داستان های پلیسی و جنایی می دانند. شکل قراردادی رمان پلیسی با داستان کوتاه «جنایت کوچه مورگ» پا به عرصه وجود گذاشت. این داستان کوتاه دستورالعمل کامل نظری و عملی کارآگاهی را ارائه می داد. دو داستان دیگر آلن پو یعنی «ماجراهای اسرارآمیزی ماری روژه» و «نامه ربوده شده» نیز همین کیفیت را داشت.
بعد از ادگارآلن پو، داستان های کوتاه و رمان های پلیسی و جنایی نوشته شد و داستان نویس های بسیاری در این زمینه آثاری به وجود آوردند که در انگلستان و آمریکا و سپس در فرانسه مورد استقبال بسیار قرار گرفت و مردم این نوع داستان ها را به عنوان سرگرمی پذیرفتند و به خواندن آن علاقه نشان دادند. به طور کلی داستان های پلیسی، جنایی و انواع متنوع آن در آمریکا جنبه احساساتی تر و پر تحرک تری داشت. داستان های پلیسی و جنایی نویسندگان انگلیسی از پیرنگ، سبک و شیوه نگارش ظریف تری برخوردار بود. معروف ترین نویسندگان رمان های پلیسی و جنایی عبارت هستند از آرتورکانن دویل (۱۸۵۹-۱۹۳۰ م) نویسنده انگلیسی خالق «ماجراهای شرلوک هلمز»، موریس لوبلان (۱۸۶۴-۱۹۴۱ م) نویسنده فرانسوی «آرسن لوپن»، آگاتاکریستی (۱۸۹۱-۱۹۷۶ م) نویسنده انگلیسی «کارآگاه هرکول پوآرو» و «خانم مارپل»، ژرژسیمنون (۱۹۰۳-۱۹۸۹ م) نویسنده بلژیکی «کارآگاه مگره»، ادگار والیس (۱۸۷۵-۱۹۳۲ م) نویسنده «کارآگاه ریدر»، دشیل همت (۱۸۹۴-۱۹۶۱ م) نویسنده آمریکایی و گراهام گرین (۱۹۰۴-۱۹۹۱ م) نویسنده انگلیسی.اغلب این نوع رمان ها توجهی به واقعیت زندگی ندارد و از نظر هنری قابل توجه نیست و ارزش آن ها به مراتب از رمان های دیگر کمتر است و هدفی جز سرگرم کردن خواننده برای خود نمی شناسد.
رمان پلیسی و جنایی زاییده تمدن صنعتی و شهرهای بزرگ و مسایل مربوط به آن هاست.رمان پلیسی و جنایی انواع متنوعی دارد، یعنی ممکن است که طی داستان هیچ جنایتی اتفاق نیفتد و جنبه رمزآمیز معمایی آن بیشتر باشد و بر محور حوادث ترس آوری بچرخد. از این نظر می توان رمان پلیسی و جنایی را تحت عناوین رمان اسرارآمیز، وحشت آور، جاسوسی و مهیج گرد آورد.در ایران، رمان های پلیسی و جنایی بازاری بسیاری در پاورقی روزنامه ها و مجله ها نوشته شده است که از ارزش چندانی برخوردار نیست. پرویز قاضی سعید یکی از نویسندگان رمانهای پلیسی و جنایی بی مایه ایرانی است که عمده آثارش در مجله دختران و یسران منتشر می شد. داستانهای امیر عشیری دیگر پاورقی نویس ایرانی که بیشتر کیفیت جاسوسی و گاه جنایی داشتند از کیفیت بهتری برخوردار بودند البته نه در حد استاندارد های قابل قبول در این حوزه، عشیری پاورقی هایش را در مجله اطلاعات هفتگی منتشر می کرد.
از میان رمان های پلیسی و جنایی جدی در ایران، رمان «شراب خام» نوشته اسماعیل فصیح را می توان نام برد. بسیاری از رمانهای فصیح در مجموع بر اساس الگوهای روایی داستانای پلیسی و جنایی نوشته شده بودند، او حتی در کتاب شهباز و جغدان دست به بازنویسی رمان ترکه مرد دشیل همت در فضایی ایرانی کرد که هرچند در نوع خود کاری سرگرم کننده بود، اما فصیح هیچ اشاره ای به این کپی کاری نعل به نعل در ابتدای کتاب خود (لااقل در حد برداشتی آزاد!) نکرد. یکی از موفق ترین رمانهای پلیسی جنایی ایرانی را نیز قاسم هاشمی نژاد با عنوان «فیل در تاریکی» منتشر کرد که اثری قابل اعتنا در این ژانر(البته در ایران) به حساب می آید.
تولد رمان سیاه
در پدید آمدن رمان پلیسی واقعگرا یا به قول فرانسویها رمان سیاه که خاستگاه اصلی اش ایالات متحده و مهمترین پایگاهش مجله بلاک ماسک (Black Mask Magazine) بود ، دو عامل نقش تعیین کننده داشتند :
نخست آنکه رمان پلیسی کلاسیک یا رمان معمایی که آگاتا کریستی(خالق پوارو) و آرتور کانن دویل(خالق شرلوک هولمز) از سردمداران آن بودند به بن بست رسیده بود و این ژانر ادبی برای ادامه حیات نیاز به تحولی بنیادین داشت . این بن بست و دگرگونی را بسیاری از پیشکسوتان و چهره های برجسته دوران طلایی رمان پلیسی کلاسیک از مدت ها قبل پیش بینی کرده بودند از جمله :
دوروتی ال.سایرز در دهه ۱۹۲۰ این واقعیت را بازشناخته بود که رمان معمایی دیر یا زود به بن بستی گریز ناپذیر خواهد رسید زیرا خوانندگان تدریجا تمام ترفندها و شگردهای پنهان کردن مجرم را یاد می گیرند و پیش از پایان داستان دست نویسنده را می خوانند.
آنتونی برکلی برای آنکه رمان پلیسی جذابیت وکششی فراتر از رازگشایی صرف و لذت ناشی از حل معما داشته باشد ، پیشنهاد کرد که روابط عاطفی و روانی جایگزین روابط ریاضی شوند تا شرح یک صورت مسئله و پاسخ آن نباشد بلکه واقعیتی انسانی را روایت کند.
عامل دوم پدید آمدن رمان سیاه ، شرایط اقتصادی و اجتماعی بود . ممنوعیت تولید و فروش مشروبات الکلی زمینه ساز پدیده گانگستریسم شد و ظهور شخصیتهای هولناک و افسانه ای نظیر آل کاپون ، داچ شولتز و … را موجب گردید و بالطبع خشونت اجتماعی در آثار ادبی بازتاب یافت و یکی از منابع اصلی الهام نویسندگان شد. بحران اقتصادی ، فقر و بیکاری ، یاس و بدبینی و هراس و اضطراب پیامد آن نیز در تکوین و شکل گیری رمان پلیسی واقعگرا نقش بسزا داشتند.
نخستین محل تجلی داستان پلیسی اجتماعی مجله بلاک ماسک بود که بسیاری از برجسته این جریان نظیر داشیل همت ، ریموند چندلر، جیمز کاین ، هوراس مک کوی و غیره نخستین داستانها و گاه عمده آثارشان را در این نشریه به چاپ رساندند.
ساموئل دشیل همت (۱۸۹۴- ۱۹۶۱ ) را به حق پدر رمان پلیسی اجتماعی آمریکایی دانسته اند. تاثیر او بر نویسندگان بعدی این مکتب انکار ناپذیر است ، هرچند که اندک کسانی بودند که توانستند آثاری همطراز رمان های او بیافرینند.
انتشار در مد و مه: هفتم تیر ۱۳۹۰