این مقاله را به اشتراک بگذارید
ظاهرا ماجرای کلنل محمود دولتآبادی به این راحتی ها و به این زودیها قابل حل نیست، پس از کش و قوسهای فراوان بالاخره بهمن دری رمان دولتآبادی را شخصا خواند و در تازه ترین نشست خبری خود گفت چون برداشتهایی در این رمان ارائه شده که امکان دارد روی جوانان تاثیر (منفی) بگذارد، می خواهد در گفتگویی با دولتآبادی با لحاظ شدن تغییرات مورد نظر او مشکل این رمان را حل کند. اما دولتآبادی امروز در گفتگویی با بیبیسی گفت که امکان دادن تغییراتی به این شکل وجود ندارد.
دولت آبادی در این گفتگو ضمن روایت خلاصه ای از داستان رمان زوال کلنل گفت: تغییرات مورد نظر آقای دری در حد کلمه و جمله نیست، پیداست که ایشان رمان را دقیق و خوب خوانده و منظور ایشان تغییر پارهای برداشتهاییست که رمان از تاریخ معاصر و مشخصا وقایع انقلاب ارانه کرده.
دولتآبادی اثر خود را به فرش تبریز و یا کاشان تشبیه کرد و گفت که آنچه در این رمان مطرح شده به صورت تاروپود یک فرش در هم تنیده شده و حالا امکان ندارد که بگوییم فلان گل بته باید از آن حذف شود.
دولت آبادی داستان رمان حود را سرگذشت یک افسر نظامی شاهنشاهی عنوان کرد که به دلیل سر باز زدن از حضور در جنگ ظفار در دوران پهلوی، زندانی میشود. این درحالیست که پسر او نیز به دلیل فعالیتهای سیاسی چپگرایانه زندانیست و او در عین حال به وجود یک شخصیت انقلابی مسلمان در کتاب خود اشاره کرد و گفت کتاب دورهای از تاریخ معاصر را روایت میکند و نگاه او نیز به این دوره یک نوع نگاه است که میتواند به این وقایع وجود داشته باشد.
دولتآبادی تاریخ را یک فرایند دانست که قابل حبس نیست و گفت اگر بخواهیم تاریخ را حبس کنیم شاهد اتفاقاتی خواهیم بود که در حال حاضر میبینیم.
او امکان تغییر دادن اساسی رمان خود را منتفی دانست و گفت در دیدار دری تنها میتواند نگاه خود را به این دوره شرح داده و توضیحاتی نظیر آنچه در این گفتگو ارانه کرده، برای او داشته باشد.
لازم به ذکر است که صحبتهای دولتآبادی در این گفتگو در واکنش به صحبتهای اخیر دری (معاونت فرهنگی وزارت ارشاد) در تازهترین نشست خبریاش بیان شده.
دری در نشست خبری اخیر خود در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران درباره وضعیت زوال کلنل، از خواندن این رمان خبر داد. او پیشتر گفته بود چون این کتاب به زبانی خارجی ترجمه و منتشر شده دیگر ضرورتی برای انتشار آن در ایران وجود ندارد!
دری در نشست خبری تازه خود گفت: کتاب به لحاظ تصویری و جنبههای بصری، کتاب خوبیست که با چیرهدستی نویسنده نوشته شده است. ولی مساله اینجاست که آقای دولتآبادی در این کتاب، روایت تازهای را از اتفاقات قبل و بعداز انقلاب اسلامی ارائه داده و نکاتی را به همراه دارد که باید بر سر آنها مذاکراتی صورت گیرد.
دری با اشاره به سابقهی تعاملات و مذاکراتی که پیشتر بر سر نشر کتاب «جای پای سلوچ» با محمود دولتآبادی داشته است، اظهار داشت: یادم هست که در جلسهای که قرار بود ۴۰ دقیقه باشد ولی ۷ ساعت به طول انجامید، ایشان بسیاری از نکات و نظرات شخصی من را پذیرفت و در جایی حتی تشکر کرد. درمورد این کتاب اما؛ بعداز اعمال پارهای از اصلاحات که ادارهی کتاب بر آن تاکید داشته، به نظر من همچنان مشکلاتی در این رمان پا برجاست که نیاز به بازنگری دارند.
معاون فرهنگی وزیر ارشاد اضافه کرد: نظر من بر تغییر واژهها، کلمات و جملات موجود در این کتاب نیست. بلکه با ساختار محتوایی رمان مشکلاتی دارم و معتقدم قرائت تازهای که ایشان از برخی رویدادها و اتفاقها داشتهاند، میتواند تاثیرگذاری نامطلوب منفی بر مخاطب داشته باشد.
وی گفت: از آنجایی که گویا ایشان تقاضای مذاکرهی حضوری داشتهاند، جزئیات نقطهنظرات و نکات مورد نظر را در دیداری که با ایشان خواهیم داشت، به ایشان ارائه خواهد شد.
با توجه به اصرار دری برای تغییرات اساسی و ساختاری و حساسیت دولت آبادی روی ساختار رمانش (آن هم رمانی مه به این شکل به زبانی دیگر ترجمه شده) بعید به نظر میرسد توافقی دراین بین صورت بگیرد. زوال کلنل اخیرا نامزد جایزه بوکر آسیایی شده بود، اما به لیست نهایی این جایزه راه نیافت.
۲۸ دی ماه۱۳۹۰
یک روز بعد – روزنامه شرق پنجشنبه ۲۹ دی ماه
روز بعد از این گزارش نیز محمود دولت آبادی در گفتگویی با روزنامه شرق گفت:
«من رمان کلنل را خواندم و البته این کتاب از مناظر گوناگون هم در اداره کتاب بررسی شده است. من هم کتاب را مطالعه کردم و فکر میکنم به لحاظ تصویری و بصری، کتاب خوبی است؛ منتها قرائت جدیدی از شرایط قبل و بعد از انقلاب را ارایه میکند و نویسنده آن را به چیرهدستی نوشته است.» این، تازهترین اظهار نظر بهمن دری، معاون فرهنگی وزارت ارشاد، درباره وضعیت انتشار رمان هنوز مجوز نگرفته «کلنل»، نوشته محمود دولتآبادی است. اظهارنظری که دولتآبادی آن را امیدوارکننده دانسته و در گفتوگو با «شرق» در اینباره میگوید: «گفتههای آقای دری به نظرم امیدوارکننده بود، چون در این گزارش روشن شده بود که او کتاب را به دقت خوانده و درباره جنبه ادبی و خلاقانه اثر داوری منصفانهای داشته است. از این بابت خوشحالم که او به عنوان شخص مسوول به دقت این کار را انجام داده و اثر را خوانده است.» دولتآبادی همچنین درباره اشاره دری به نشستی چندساعته به خاطر رمان «جای خالی سلوچ» میگوید: «ما نشستیم و چندساعتی درباره آن کتاب و ادبیات و نقش ادبیات صحبت کردیم و نتیجه بحث آن شد که آن کتاب منتشر شد، گرچه باقی کتابها در ارشاد ماند. اما من این را که ایشان گفتهاند باید باز هم با من صحبت کنند، به فال نیک میگیرم و از گفتوگو استقبال میکنم و مطمئنم به نتیجهای خواهیم رسید.» گویا نظر بهمن دری درباره «کلنل» این بوده است که با حذف یک جمله یا پاراگراف نمیشود از سر این کتاب گذشت. نظری که دولتآبادی آن را «کارشناسانه» میداند و میگوید: «هر اثر ادبی یک تمامیت دارد و تمامیت آن است که ادبی بودن آن را مشخص میکند. «کلنل» را نمیتوان با حذف صفحاتی یا جملاتی منتشر کرد. این اثر ادبی و هر اثر ادبی دیگر مانند تخته فرش تبریز یا کاشان است. اثری با همان دقت و تمرکز و چیرهدستی طراحان و بافندگان فرش ایران که نمیشود یک یا دو گل از آن برداشت و تبدیل به چیز دیگرش کرد. من صرفنظر از نتیجه که منجر به انتشار «کلنل» بشود یا نه، از دقت و بررسی دری خرسند شدم و امیدورام مذاکره قانعکنندهای داشته باشیم تا این کتاب در نمایشگاه کتاب امسال منتشر شود. اکنون در وضعیتی هستیم که بهتر است سنگ مانع ارشاد برداشته شود تا همین آب باریکه ادبیات حرکت منطقی خود را داشته باشد، خصوصا که این کتاب به زبانهای دیگر هم ترجمه شده است و سودی که دولت و فرهنگ رسمی از انتشار این کتاب خواهد برد بیشتر از نویسنده آن است، که نویسندگی هرگز سودی نداشته است.» ظاهرا و آنطور که از گفتههای بهمن دری بر میآید احتمال تاثیر نامطلوب قرائتی که دولتآبادی در «کلنل» از مقطعی از تاریخ معاصر ایران ارایه داده، یکی از دلایل مجوز نگرفتن این رمان است. قرائتی که دری درباره آن معتقد است: «این قرائت میتواند قرائت جدیدی را با تاثیرگذاری نامطلوب ارایه دهد.» اما نویسنده «کلنل»، اعتقادی دیگر دارد و میگوید: «پس از گذشت ۳۰ سال از آن وقایع، این نگاه قطعا چنین تاثیر نامطلوبی نخواهد داشت. چون جامعه ایران جامعهای زنده و پویاست و با واقع بینی اثر را خواهد خواند و ارزیابی خواهد کرد. بنابراین من نگران تاثیرات نامطلوب نیستم. گفتهاند نویسنده «کلنل» روایت دیگری از قبل و بعد از انقلاب دارد. من این گفته را تصدیق میکنم و تاوان روایتی دیگر داشتن را در تمام این سالها پرداختهام که کمترین نمونه آن، این بیست و پنج سال نشستن یا نشانده شدن در خانه است.»