آنچه دلتنگیهای نویسنده جماعت را هرازگاهی تسلی میبخشد و شادش میکند، دو لتِ گشودة پنجرهای رو به ابرهای سربی یکدستی است که چهارگوشاش انگار به چهارگوش آسمان میخ شده و سرشاخههای سپیداری لخت است در دل پاییز سرد و رخوتزده منقّش به لکههای سیاه از انبوه کلاغهای منحوس روی شاخههایش و زوزة گرگ گرسنهای گمشده…
این محتوا با رمز محافظت شده است. برای مشاهده رمز را در پایین وارد نمایید:
رمز عبور:
«به حرفهای منتقدین گوش ندهید؛ تاکنون تندیس هیچ منتقدی ساخته نشده است.»
ژان سیبلیوس (آهنگساز فنلاندی)
از هشت داستان مجموعهی «امروز شنبه» وقتی خواندنشان را به پایان میبرم، هفت تا را از همان دم دیگر چندان به یاد نمیآورم اما برعکس در آن میان، استثنائاً یکی بهشدت رشک مرا برمیانگیزد؛ چنانکه برمیگردم و آن را برای بار…
در این نوشته، از دو دیدگاه به زن و جایگاه او در ایدئولوژی جاری این مجموعه داستان نگاه خواهیم کرد، ابتدا شخصیتهای زن را مورد بررسی قرار خواهیم داد و سپس از دیدگاهی دیگر به فضاهای ساختاری می پردازیم.
هنس برتون در کتاب پایه های نظریه های ادبی، زمانی که به شروع مطالعات فمنیستی اشاره…
راستش اگر یوسف خودش –همین چند روز پیش—جار نمیزد که تازه پا گذاشته توی بیست و هشت سالگی، یا من شناسنامه کتاب را نمیدیدم، محال ممکن بود باور کنم این کتاب را جوانی بیست و هشت ساله قلمی کرده است. . داستانهایی با چفت و بست محکم و کار شده که با وسواس نوشته شدهاند.…
یک:
خب، پس بهتر است از یادداشتی شروع کنیم که یوسف انصاری پشت جلد کتابش «امروز شنبه» نوشته است:«از سینه به سینه نقل شدن خسته شدهام[...] شاید بشود گفت وای به حال ملتی که ادبیات مکتوب نداشته باشد. شاید به همین دلیل به سرعت در حال مکتوب کردن خود هستیم.» و گذار از فرهنگ شفاهی به…