Skip to content Skip to sidebar Skip to footer

Tag: راشامون

بارخوانی داستان (21): «راشامون» اثر ریونوسوکه آکوتاگاوا

شب سردی بود ، مرد خدمتکار در زیر راشومون بانتظار بند آمدن باران ایستاده بود . کس دیگری در زیر این دروازه بزرگ نبود. روی ستون های ضخیم و صیقل خورده ارغوانی آن جا که در بعض جاها پریده و جویده شده بود سوسکهایی دیده می شدند . از آن جائیکه راشومون در خیابان سوجاکو بود احتمال داشت…

Read more