نوشته های هدایت، به مانند آینه ای در برابر ما، بازتاب همه ی زیبایی ها و زشتی ها، نیکی ها و پَلشتی های انسان ایرانی است. نوشته های او، ایرانیان را به خودشان شناساند، همان کاری که هزار سال پیش از او، فردوسی با شاهنامه اش در مورد داستان های ملی و زبان پارسی کرد....…
هدایت بوف کور را در زمانی نوشت که در ادبیات اروپا نظریات فروید در زمینه تحلیل رویا و ناخودآگاه در رمان و داستان طرفداران پروپاقرصی داشت: هم در میان سوررئالیستها و هم در میان سایر نویسندگان آن زمان. مثلاً در حوزه زبان آلمانی کسانی مانند آرتور شنیتسلر، روبرت موزیل، راینر ماریا ریلکه و تاحدی اشتفان…