اشتراک گذاری
مهديس پويان
1. چينو آچهبه، نويسنده بزرگ نيجريهاي است كه در اروپا و آمريكا شهرت فراواني دارد و آثارش از پرتيراژترين كتابهاي جهان به شمار ميآيد. آچهبه در آثارش به فرهنگ بومي آفريقا و مناسبتهاي انساني مرتبط با اين فرهنگ توجه دارد و مساله تهاجم فرهنگي و استعمار انگليس از محورهاي اصلي آن است. از شاخصترين آثار وي رمانهاي «همهچيز از هم ميپاشد» و «مرد مردمي» است كه رمان «مرد مردمي» به تازگي با ترجمه افسانه رشنو و از سوی انتشارات «ناهيد» منتشر شده است. نلسون ماندلا درباره چينو آچهبه ميگويد: «چينو آچهبه نويسندهاي است كه ديوارهاي زندان با ياري او فرو ريخت.»
2. پاسكال بونيتزر از منتقدان، فيلمنامهنويسان، بازيگران و كارگردانان سرشناس فرانسوي است كه انتشارات «ناهيد» به تازگي كتابي تحتعنوان «نگاه و صدا» (جستارهايي در باب سينما) از وي با ترجمه قاسم روبين منتشر كرده است. «نگاه و صدا» شماري از نقدهايي است كه پاسكال بونيتزر در نشريه معتبر «كايه دو سينما» چاپ كرده است. اين نقدها كوششي است جهت تحليل و نيز رهايي تصوير و صدا و همچنين پيبردن به مرتبه و اقتدار اين دو عامل در عرصه سينما. هدف، ضمن پرداختن به نمودهايي از مقوله اغوا و لذت، آشناشدن با فضا و عرصهاي ديگر در سينماست يا همان فضاي خارج از كادر: مكان نگاه و صدا. بررسي مرتبه و اقتدار نگاه و صدا، البته منوط به آثاري است كه درخور اعتنا باشد. نقد و تحليل عينا از وراي همين مرتبه و اقتدار فيلمهاي درخور، صورتپذير ميشود. شايد پاسخ به اين پرسش كه سينما چيست؟ اين باشد؛ مجموعهاي از تصويرها و صداها؛ تصوير و صدا روي دو نوار ناهمگن. البته اين ناهمگني را مخاطبان عام به محض ورود به سالن تاريك اغلب از ياد ميبرند، تلقيشان هم اين است كه آنچه ميبينند وحدت طبيعي تصوير و صداست. تفكيك اين دو عامل كاري است خرق عادت و خلاف آنچه در سينما طبيعي قلمداد ميشود و مقبول عام هم نيست. پاسكال بونيتزر در «نگاه و صدا» به اين مقولات در بخشهاي چهارگانه سينما، فيلمسازان، بازگشت، و فيلمها ميپردازد.
3. رومن رولان اين نويسنده عجيب و خالق رمان بزرگ «جان شيفته» كه بارها مورد تكريم مردم و دولتها و شخصيتها قرار گرفت، چه در جامعه فرانسه كه نشان لژيون دو نور (بالاترين مدال افتخار فرانسه) را در سال 1910 از آن خود كرد و چه از طرف جامعه جهاني ادبيات كه در سال 1915 جايزه نوبل را به وي اعطا كردند همواره با چهرههاي برجستهاي چون گاندي،تاگور، ماكسيم گوركي و حتي با استالين ديدار داشت. از كارهاي ديگر رومن رولان كه از شخصيت عجيب او نشات ميگيرد، نوشتن زندگينامه بزرگاني چون لئو تولستوي، لودويگ وان بتهوون در چند جلد است. همين شخصيت پيچيده و عجيب، براي خانم تامارا موتيلووا دستمايهاي قرار گرفته تا زندگينامه اين چهره برجسته ادبي را كتاب كند. «رومن رولان» عنوان كتابي است كه قاسم صنعوي ترجمه و انتشارات «ناهيد» منتشر كرده است. خانم تامارا موتيلووا كه با موافقت همسر رومن رولان طي چند ماه در آرشيو اين نويسنده كندوكاو كرده، شرح حالي كه يك رمان نيز ميتوان به شمارش آورد، اثري دقيق و سراسر متكي به سند و مدرك در باب زندگي و انديشههاي يكي از بزرگترين نويسندگان قرن بيستم است كه شيفتگان و دوستداران و علاقهمندان به آثار رولان را به خلوت دروني اين نويسنده ارضا ميكند. رولان بارها خود را در يك جمله خلاصه ميكرد كه «من شهروند جهانيام. غالبا در حال جنگ با تبعيضهاي اجتماعيام. در هنر و در راس آن به بتهوون، شكسپير و گوته عشق ميورزم، رامبراند نقاش محبوبم است، اما كشور مورد علاقهام ايتاليا است.»