Skip to content Skip to footer

گفتگو با ابراهیم گلستان / هدايت براي من عزيزترين آدم بود، خيلي خيلي عزيز

12 Comments

  • حسن
    Posted 11 آبان 1394 at 2:50 ب.ظ

    این آقا همان کسی نیست که مشهور به “ابراهیم نفتی ” می باشد؟

  • سپهر
    Posted 11 آبان 1394 at 6:07 ب.ظ

    حسن آقا حتما این را شنیده اید که با دهان آن که پارس می کند، پاکی دریا به نجاست نمی نشیند.

  • فرامرز
    Posted 11 آبان 1394 at 6:15 ب.ظ

    خواندنی بود مطلبتون. ممنون.

  • حسن
    Posted 12 آبان 1394 at 8:33 ق.ظ

    سپهر جان کیش شخصیت شده ای، نگو نه. این آقا جز خودش کسی را نمی بینه که حالا دخیل به هدایت بسته و عزیزترین کسش شده. پارس هم نگو بگو واق واق! این اسمیه که عربا روی صدای سگ گذاشتن.

  • مینوی
    Posted 12 آبان 1394 at 8:38 ق.ظ

    هدایت کجا و گلستان کجا؟ جل الخالق! این آقا مصداق همون جمله ی هدایته که رتق و فتق امورشو خوب بلده پیش ببره!

  • مهدی
    Posted 12 آبان 1394 at 9:31 ق.ظ

    آقای مدیر سایت شما کجا هستید که کسانی این جا به اسم انتقاد به نویسنده ی ایرانی سگ می گویند. سگ امثال حسن و سپهرها هستند که نمی دانند وقتی هم می خواهند پارس کنند باید قواعدش را بلد باشند.

  • سپهر
    Posted 12 آبان 1394 at 9:56 ق.ظ

    نمی دانم شاید من بد نوشته ام
    منظورم جسارت به گلستان نبود
    بلکه می خواستم بگویم با نسبت دادن های ناروا به گلستان شأنش از بین نمی رود

  • حسن
    Posted 12 آبان 1394 at 4:09 ب.ظ

    آقا مهدی یه خرده چشمتو باز کن، یه خرده نفس تازه کن. آقا سپهر با من بودن نه بت شما!

  • حسین
    Posted 12 آبان 1394 at 7:42 ب.ظ

    حسن جان، چه کسی گفته عرب ها به واق واق سگ میگن پارس کردن؟؟؟؟
    من شما رو به این قسمت از زبان شناسی ارجاع میدم: Bow Wow theory.
    این نظریه اینجوریه که انگلیسی ها صدای سگ رو Bow Wow در نظر میگیرن، فرانسوی ها Wah Wah و ما ایرانی ها پارس!!!!
    عرب ها اگر میتونستن بگن پ، به زبان پارسی نمیگفتن فارسی …
    انوشه باشی.

  • حسن
    Posted 13 آبان 1394 at 9:56 ق.ظ

    حسین آقا ممنون. کاملا نظر مستدل شما رو می پذیرم. چه خوب که منو از اشتباه درآوردی. مانا باشید.

  • فرهاد قناعتگر
    Posted 14 مرداد 1396 at 2:37 ب.ظ

    فكر نكنم اين اقاي گلستان چيزي از تاريخ ايران بدونه و آن حرف هايي كه ميزنه مبتني بر فرهنگ شفاهي و سطحي است. براي من جاي سوال است كه بر مبناي كدام منطق ابراهيم گلستان از بيت سعدي نقد شاهنامه را نتيجه مي گيرد. مخاطب سعدي سلطان زمان است و هر كس كه با سعدي و آثار او آشنايي داشته باشد براحتي اين نكته ساده را در مي بابد. سعدي اندرز نامه نويس است و بخش بزرگي از آثار او به اين امر مهم اختصاص دارد. اگر ابراهيم گلستان به جاي توهم همه چيز داني و كسب پول و در امد اندكي وقت براي آشنايي با تاريخ ايران گذاشته بود مي فهميد كه سعدي نمي توانسته ناقد فردوسي باشد. پيوند سعدي و خاندان جويني از قصايد سعدي آشكار است در اين زمينه نيازي به رجوع به تاريخ نيست. و اگر كسي تاريخ جهانگشا را تورق كرده باشد مي داند كه چقدر اين خاندان به فردوسي ارادت دارند. از سوي ديگر اگر آقاي گلستان اندك آشنايي با مكاتب تاريخي داشت و با مفهوم شرط امكان كوچتكرين انسي داشت در مي يافت كه بدون فردوسي سعدي محال است. هر كس بر روي سنتي مي ايستد و سعدي درست بر روي شانه فردوسي ايستاده است. اين توهم همه چيز داني آقاي گلستان سبب شده تا نوعي شخصيت كميك از وي خلق شود.

  • کاربر
    Posted 25 اردیبهشت 1399 at 6:29 ب.ظ

    این‌که انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها میگم هاو و باو و… و ما میگیم مارس هم شد استدلال آخه؟ بعد چون سه تا لاتین هم بینش تایپ شده دیگه دوستان تصور کردن با ویل دورانت مواجه شدن… 🙂
    کسی نگفته که عرب‌ها به صدای سگ میگن پارس، بحث اینه که اعراب با تسلط بر حکومت و دیوان‌ها، سعی کردن به مرور این تعبیر رو در بین فارسی‌زبانان رایج بکنن و رایج هم کردن ظاهراً… وگرنه هر کم‌سوادی هم می‌دونه که اعراب پ و چ و گ و ژ ندارن…

پاسخ دادن به سپهر لغو پاسخ

0.0/5