Skip to content Skip to footer

سید جواد طباطبایی چه می گوید؟ / صالح نجفی و نقد نظریه زوال اندیشه سیاسی

4 Comments

  • هومن رضا پور
    Posted 22 اسفند 1395 at 6:20 ب.ظ

    چون طباطبایی فرهادپور را در مجله ای نقد کرده، صالح نجفی باید مثل همیشه در مقام نوچه سر بلند کند و یک پاتک بزند؟ آن هم چه ایرادات اَلَکی و مزخرفی. کی گفته که بقیه کارهای فکری خودشان را تعطیل کنند؟ شما بفرمایید همان لَکان را پیاده کنید روی مَکان و جلوی یک عده بورژوا تشویق شوید و حال کنید. قطعن طباطبایی باید هدف کار فکری خود را مشخص کند که تدوین پروژه ی زوال فکر است؛ که هرچند این زوال تمام نشده، مقطع تاریخی طباطبایی اخیر ترین نقطه ی آن است و بنابراین می تواند با دیدگاهی بازتر به پیش از خود نگاه کند و آن را قضاوت و بررسی کند. البته من قصد ندارم از طباطبایی دفاع کنم، ولی باید به نجفی گفت کدام یک از شما دیگران روی “جایگاه” خودتان تأمل کرده اید؟ کدام یک جرئت کرده اید پا را میلیمتری از گلیم امن و امان فلسفه قاره ای تان بیرون بگذارید و فکر را وصل کنید به جایگاه خودتان، که لاجرم شامل اجتماع تان هم می شود؟
    خواندن و نخواندن این متن هیچ فرقی نمی کند. و بخش مربوط به آستین را هم در هم مقدمه ی دم دستی نظریه ادبی و زبان شناسی ای می توان یافت.

  • مصطفی مزینانی
    Posted 30 اسفند 1395 at 8:09 ق.ظ

    جناب رضا پور شما اگر توانایی پاسخگویی نقد را دارید لطفا با ادله علمی ردیه ای بنویسید و گرنه همچون آقای طباطبایی سخنانی کلی و غیر علمی نگویید زیرا که بی سواد خواندن دیگران و تلاشها و دستاورد های آنها را بی ارج و ارزش دانستن کار دشواری نیست

  • عباسی
    Posted 30 اسفند 1395 at 8:46 ق.ظ

    اتفاقا سیدجواد طباطبایی در زمره ی کسانی است که مرید پروریده و نوچه برساخته. به زعم طباطبایی و مریدانش در سیاست نامه و مهرنامه و …، در تاریخ ایران یک نفر به ایرانیان افتخار داده و از آسمان پای ر زمین ایران نهاده تا جمیع مشکلات این بوم و بر را حل کند. دیگر نویسندگان و روشنفکران (البته اگر به زعم معظم له، روشنفکری بیابید) آب در هاون می کوبند و چیزی از فلسفه و منطق و تاریخ و جامعه شناسی و … نمی دانند الا همین جناب طباطبایی و حامد زارع و محمود مزروع و قوچانی و سایر مریدانش.
    جمله کتابهای جناب طباطبایی تکرار در تکرار است یعنی تنها کتاب زوال اندیشه سیاسی را پی در پی بسط و شرح داده بدون هیچ نوآوری دیگری. البته نی می دانید که پیشگفتارهای کتابهای ایشان از متن اصلی خواندنی ترند از زاویه بدگویی ها و بی سواد و نادان خواندن دیگران، و این هم ورژن علمی و فلسفی و تاریخی حسین شریعتمداری است.
    با جناب مزینانی موافقم و از این جهت عرض کنم که ابتدا خاطرات شیخ علی زنجانی را بخوانید و سپس مکتب تبریز «بزرگترین فیلسوف سیاسی معاصر» را هم تورق کنید تا ببینید که 26 بن مانیفست زنجانی، چگونه بسط داده شده به نام نظریه و دیدگاه تاریخی. و البته تکرار ددگاههای فریدون آدمیت را با جملات دیگری می توان در آثار فیلسوف بزرگ دید.
    بدون هیچگونه نیت اهانت یا بدگویی، یادآور کنم که بسیاری از بزرگان فکری غرب مانند لوکاچ و همین لکان، چندسالی را نزد یکی از روانکاوان مطرح، روانکاوی شده اند. به نظرم اگر استاد طباطبایی، اصلا دانش روانکاوی را قبول داشته باشد ، و اگر باز کسی از روانکاوان ملی یا بین المللی را کمی قبول داشته باشد و به یکی از آنها مراجعه کند، خدمت بزرگی به خود و خدمات بزرگتری به تاریخ ایران می کند.

  • محسن دلاوری
    Posted 3 بهمن 1396 at 9:27 ق.ظ

    به تازگی سخنرانی ای از فرهادپور و صالح نجفی در مورد حمایت از حقوق حیوانات شنیده ام که از این همه استدلال های مهمل شگفت زده شدم. واقعا عده ای از افراد انگار در جهان بیرونی زندگی نمی کنند

پاسخ دادن به عباسی لغو پاسخ

0.0/5