این مقاله را به اشتراک بگذارید
در گوشه گوشه زندگی پرماجرای نویسندهای که با آرزوی یافتن طلا راهی «نوادا» شده، بعد از رسیدن به این هدف کل سرمایهاش را به باد داده، قایقرانی را فراگرفته، میسیسیپی را پیموده، ورشکست شده و در عین حال نویسندهای صاحبنام بوده، بیشک رازهای هیجانانگیز بسیاری پنهان شده است.
مارک تواین، فکاهینویس بزرگ آمریکایی است که توانمندیاش به آثار طنز ماندگارش محدود نبوده و این حس خوشایند در جزییات زندگی روزمرهاش در جریان بوده است. در این گزارش با ابعاد کمتر شناختهشده از زندگی خالق «هاکلبری فین» آشنا میشوید.
* «میدانم»، «میدانی»، «نمیدانم»
تواین عاشق سگها بود و اسمهای عجیبی برای سگهای گله نژاد اسکاتلندیاش انتخاب کرده بود. «میدانم»، «میدانی» و «نمیدانم» نام این سه حیوان خانگی بود. تعجیب نکنید! هرچه باشد تواین بزرگترین فکاهینویس آمریکاست.
*حادثه عجیب در دوستی تواین و تسلا
«نیکولا تسلا» مخترع معروف در یک باشگاه اجتماعی با مارک تواین آشنا شد. او یک شب نویسنده «هاکلبری فین» را به آزمایشگاهش دعوت کرد، اما اتفاق عجیبی در این ملاقات افتاد. تواین محض خنده روی دستگاه تولید برق تسلا ایستاده بود و حتی با اصرار او حاضر به پایین آمدن نشد، تا اینکه ناگهان نیروی برق به جریان افتاد و چهار ستون بدن تواین را لرزاند و او را تا سرحد مرگ ترساند.
*حمایت مالی از هلن کلر
«هلن کلر» در ۱۴ سالگی تواین را برای اولینبار ملاقات کرد. تواین در آن زمان دختری همسن کلر داشت. او پس از دیدار با کلر که در آن زمان شهرت چندان نداشت، به یکی از سرمایهداران نفت نامهای نوشت و از او خواست هزینه تحصیل کلر را بپردازد. این شخص بانفوذ کسی بود که دست تواین را در زمان ورشکستگی گرفته بود. کلر و تواین تا زمان مرگ این نویسنده، دوست بسیار نزدیک هم بودند.
کلر بعدها درباره او گفت: او با چنان شوقی وارد دنیای محدود من شد که انگار مریخ را کشف کرده است. نابینایی ماجراجوییای بود که کنجکاوی او را شعلهور میکرد. او با من مثل یک آدم عجیب و غریب رفتار نمیکرد، بلکه مرا زنی ناتوان میدانست که به دنبال راهی برای غلبه بر مشکلات غیرعادیاش است. در این طبیعی برخورد کردن نادر با کسی که از نظر شرایط درونی با دیگران متفاوت است، نوعی درک و فهم خدایی وجود داشت.
*تولد و مرگ با دنبالهدار «هالی»
مارک تواین درست در روز پدیدار شدن دنبالهدار معروف «هالی» به دنیا آمد. اما عجیبتر این است که او پیشبینی کرده بود زندگیاش با آمدن دوباره این جرم فضایی به پایان خواهد رسید و چنین هم شد! «آلبرت بیگلو» در کتاب زندگینامه تواین از زبان وی نقل کرده: من در سال ۱۸۳۵ با دنبالهدار هالی به دنیا آمدم. سال دیگر دوباره میآید و انتظار دارم من هم با او بروم. اگر با «هالی» از دنیا نروم، بزرگترین سرخوردگی عمرم خواهد بود. قادر مطلق بدون شک گفته این دو موجود عجیب و غریب با هم آمدهاند و باید با هم بروند.
در واقع تواین (در ۲۱ آوریل) یک روز پس از این که دنبالهدار «هالی» به نقطه سمتالراس برسد بدرود حیات گفت.
*نام مستعار عجیب!
حتما میدانید که «مارک تواین» نام مستعار این نویسنده آمریکایی است و او با نام شناسنامهای «سموئل کلمنتس» پا به این دنیا گذاشت. اما ممکن است ندانید که او تخلصش را از یک اصطلاح قایقرانی قرض گرفته است. تواین این نام را در زمانی که با قایقهای بخار در آبهای میسوری سفر میکرد، انتخاب کرد. در اصل «مارک تواین» جایی است که آب آن ۱۲ فوت بالاتر از مسیر اصلی رودخانه و در نتیجه برای حرکت قایقها امن است. سموئل کلمنتس در ۲۱ آوریل ۱۸۵۹ در سن ۲۴ سالگی موفق شد گواهینامه قایقرانی بگیرد.
***
در ادامه زندگینامه مختصری از این چهره برجسته ادبیات میآید.
«ساموئل لانگورن کلمنس» معروف به «مارک تواین» نویسنده و فکاهینویس نامدار آمریکایی روز ۳۰ نوامبر ۱۸۳۵ در فلوریدای آمریکا متولد شد. وی ششمین فرزند از هفت فرزند خانواده بود که از ۱۱ سالگی پس از فوت پدر، مجبور شد بهعنوان نقاش در نیویورک و فیلادلفیا کار کند.
خالق «تام سایر» دوران کودکیاش را در روستای هانیبال در اطراف رود میسیسیپی گذراند. این منطقه آرام، بعدها زمینهساز مهمترین آثار او قرار گرفت. مارک تواین را بیشتر به واسطه رمانهای «ماجراهای هاکلبری فین» که هنوز جزو آثار بزرگ آمریکا محسوب میشود و همچنین «ماجراهای تام سایر» میشناسند.
پیش از آنکه تواین وارد عرصه نویسندگی شود، به روزنامهنگاری رو آورد و سبک خاص فکاهی را برای مقالهنویسی انتخاب کرد. اولین اثر مهم او در سال ۱۸۶۵ با نام «وزغ جهنده معروف منطقه کالاوارس» در نیویورک منتشر شد. او در سال ۱۸۵۹ نام مستعار مارک تواین را که اصطلاحی در قایقرانی بود، برای خود انتخاب کرد.
انتشار این داستان، شهرت فراوانی برای او به همراه آورد و پس از آن، سفرهای دریاییاش را آغاز کرد و برای بیش از یک دهه خارج از آمریکا زندگی کرد. کتاب «بیگناهان در کشتی» در واقع سفرنامه اوست که در سال ۱۸۶۷ منتشر شد.
تواین در سال ۱۸۷۲ دومین قسمت از سفرنامه خود به نام «سختگذرانی» را منتشر کرد. در این کتاب از جوامع غربی و آمریکا به همان طریق انتقاد شده است که در کتاب «بیگناهان در کشتی» از کشورهای اروپایی و خاورمیانه.
در سال ۱۸۷۶ مارک تواین «ماجراهای تام سایر» را که دوران جوانیاش را در هانیبال به تصویر کشیده است، منتشر کرد. این کتاب وی را در قالب شخصیت «تام سایر» نشان میدهد که با دو همکلاسیاش «جان بریکز» و «ویل بوون» دوران را میگذراند.
اولین اثر داستانی تواین «شاهزاده و گدا» بود که در سال ۱۸۸۲ منتشر شد و در مقایسه با «تام سایر» چندان موفق نبود. اما او در سال ۱۸۸۴ با انتشار «ماجراهای هاکلبری فین» بار دیگر نگاهها را متوجه خود ساخت. این کتاب از شاهکارهای ادبیات آمریکا محسوب میشود که لحن جدیتری نسبت به «تام سایر» دارد. «هاکلبری فین» عنوان «رمان بزرگ آمریکایی» را یدک میکشد. «ارنست همینگوی» این رمان تواین را «اولین و بهترین رمان در ادبیات آمریکا» میدانست.
بعد از انتشار این اثر، تواین به فعالیتهای اقتصادی روی آورد تا هزینههای سنگین حاصل از پروژههای نویسندگیاش را تأمین کند. آخرین اثر این نویسنده آمریکایی، «بیگانه اسرارآمیز» بود که پس از مرگش در سال ۱۹۱۶ منتشر شد.
تواین در عرصه سیاسی نیز فعال بود و از طرفداران جدی مبارزه با امپریالیسم به شمار میرفت. او در سال ۱۹۰۷ دکتری ادبیات از دانشگاه آکسفورد گرفت. در سالهای آخر عمر بهعلت مرگ دختر و همچنین همسرش به افسردگی شدید دچار شد و سرانجام روز ۲۱ آوریل ۱۹۱۰ بر اثر حمله قبلی درگذشت.
مارک تواین در نویسندگی از «چارلز دیکنز» تأثیر گرفت و نویسندگان بسیاری مانند «کورت ونهگات»، «ارنست همینگوی» و «ویلیام فاکنر» از او تأثیر گرفتند.
ایسنا