این مقاله را به اشتراک بگذارید
از نگاه خوانندگان مد و مه:
سه شعر زیر سروده جاوید جعفری از خوانندگان مد و مه است . جعفری دانش آموخته فلسفه است و در زمینه ادبیات صاحب ذوق و علاقه. با این توضیح که دیگر خوانندگان مد و مه هم می توانند نوشته ها و اشعار خود را برای بخش از نگاه خوانندگان بفرستند اشعار این شاعر جوان را می خوانیم.
۱
(صدایِ تلفن……)
-گاهی رو برمی گردانم،
از هستیِ تلفن…
تا صدایش آهسته
کندتر شود،
در کشیده ی گوش هایم
که داغ دار آنهایم هنوز…
پُر زنگ می خورد تلفن،
کشیده ها هنوز گمان جرقّه نداده اند…
زنگ که می خورد،
به خیال خطوطش،
فقط خودش لرز کرده خاموش می شود…
از آخر با تکرار انگشتان،
خستگی در یک کلام کوتاه هم،
مخفی نخواهد بود.
همیشه جرقّه بود،
پریدن به سرنوشتِ گفت و گو…
همیشه نبضِ زبان را که بگیری،
سکوت ها یک در میان بالا می روند…
صدایت مسدود بود،
در کیش و مات تعلیق حروف…
بی قراری پشت گوش هایم است،
هنوز مانده تا تسکین،
کشیده ها قاب گرفتن شان مانده،
بر سایه ی نیم رخم…
ببین…!
۲
تمامی داستان
-ابرها به سفر می رفتند،
در پشت زمان…
یاد آن شب ها
که از آجرهای بی رنگ،
به اتاقی پناهم می دادند…
اتاقی که بی مکان تاق می شد،
و اشک اش از دیوارها جاری…
به جایی جهیدن
و جوابی نیامده،
تمامی داستان بود.
۳
تو تنها راه می روی،
و خیابان های خاکی با کلیشه هایشان،
حتی آسفالت نمی شوند پشت قدم هایت…،
تو تنها راه می روی،
و شب سکوت هم نمی کند
در دیگرانت…،
تو تنها راه می روی،ساعت بازگشتت را به آن سو تر…
تو تنها راه می روی…..
(جاوید جعفری)
4 نظر
آرمان
واقعا عالی،صدای تلفن حرف نداشت
موفق باشی دوست عزیز.
نوشیین
منهم صدای تلفن را بیشتر دوست داشتم .موفق باشی
ناشناس
پر از احساس و تفکر فلسفی. بسیار زیبا بود.//
ثریا کاشفی
بسیار عالی