این مقاله را به اشتراک بگذارید
یک تامل/
خودکشی در دقیقه ۹۰/ حاتمی کیا بازنده بزرگ جشنواره فجر
ابراهیم حاتمی کیا، کارگردان باهوشی است؛ سینما را خوب می شناسد و خیلی بهتر از آن، بلد است نبض مخاطب را در سالهای متفاوت سیاسی کشور، به دست بگیرد و خیلی خوب تر، فرزند زمانه خویش است.
او اما چند سالی است با یک برگ برنده به میدان رقابت فیلمسازان می اید و آن هم جنجال و حاشیه است, حواشی که عمدتا سینمایی و هنری نیستند و بیشتر سیاسی هستند.
او باهوش است؛ با شرق و اعتماد گفتگو می کند، به تلویزیون پاسخ می دهد، در خبرگزاری تسنیم حاضر می شود و خلاصه هنگامی که فیلم دارد، با همه نشست و برخاست می کند.
از سویی، برای فیلم هایش، بودجه درشت می گیرد، با نهادهای بزرگ کار می کند، از نظامی ها حمایت می گیرد و رسانه های اصولگرا را برای خود جمع می کند و در میان اصلاح طلبان هم عکس یادگاری می گیرد.
با این حال بلد است چطور در دقیقه ۹۰، بازی را به نفع خود تمام کند و همه نگاه ها را از «فیلم حاتمی کیا» به خود «حاتمی کیا» معطوف کند.
یکباره از برخی رسانه ها انتقاد شدید می کند. ناگهان برای یک فیلم تحسین شده در خارج کشور رگ گردن متورم می کند. ناغافل در پشت صحنه یک فیلم ضعیف حاضر می شود و گاه، چنان برای یک فیلم اشک می ریزد که گویی بهتر از آن تولید نشده است و آن فیلم یگانه ای بی نقص است…خلاصه قاعده بازی را برای چرخیدن نگاه ها به سمت خودش بلد است. مهره های بازی را هم طوری می چیند که در دقیقه ۹۰ همه بدهکارش شوند و او قهرمانانه روی سن بیاید و جایزه هایش را بگیرد.
خوب بلد است در زمانی که می خواهند فیلم را نقد کند، با چرخشی هوشمندانه، فیلم را از کانون توجه خارج سازد و خودش را و البته عقاید به روز شده اش را برجسته سازد.
آنقدر زرنگ هست، که برای ساخت فیلمش از نهاد وابسته به سپاه کمک بگیرد، از محافظ رییس جمهور دولت جدید استفاده کند، فیلم را به سردار سلیمانی – محبوب ترین چهره کشور در حال حاضر – تقدیم کند و در عین حال به جشنواره فحش بدهد، دولت را به شدت زیر باد انتقاد بگیرد، در فیلم متلک هایی به نیروهای خدوم حفاظت و برخی سرداران سپاه بیاندازد و…
با این همه هوشمندی سیاسی – فرهنگی، حاتمی کیا امسال رودست خورد و می توان او را بازنده بزرگ جشن سینمای ایران دانست؛ خاصه از زمانی که متوجه شد فیلمش در میان منتقدان و مردم در کانون توجه صد در صدی نیست و یک فیلم متوسط محسوب می شود.
خواست با همان جنجال های چند سال اخیر، بازی را به نفع خود برگرداند اما نشد! هیات داوران به درستی فیلم او را در حد خود فیلم و نه به خاطر نام ایراهیم حاتمی کیا، داوری کرد و ابراهیم ماند و جریان ضعیف رسانه ای که بخواهند انتقادهای سازنده بادیکار را به عدم توفیق در جشنواره ارتباط دهند که اصلا هم توفیق حاصل نشد.
حالا هم انتشار عکس محافظ حسن روحانی، که یک خطای دیگر بود هم خطای اخلاقی هم حرفه ای. در واقع می توان گفت او با استفاده از بهترین ها، فیلم متوسطی تولید کرده اما نمی خواهد در بین متوسط ها دیده شود و …
خودکشی سیاسی حاتمی کیا هم جواب نداد و شعارهایش در خصوص دیدار با روحانی و کار نداشتن با جنتی و ایوبی هم به دادش نرسید و او حالا بازنده بزرگ جشنواره فیلم فجر است؛ هم در اختتامیه نیامده تا شائبه همیشگی شرط گذاشتن او برای حضور، تقویت شود که می گفتند او شرط می کند اگر سیمرغ دریافت می کند به اختتامیه بیاید.
و هم بعد از پایان جشنواره به عنوان یک بزرگتر به فیلم اولی هایی که خوش درخشیدند واکنشی نشان نداد تا ابهام ها در مورد او بیشتر شود…
فرزاد محسنی
3 نظر
رهگذر
بغض، حسادت، کینه و عقده در این نوشته موج می زند.
سامره
تا حدود زیادی با نویسنده موافقم ، حاتمی کیا همیشه خودش را شایسته تقدیر میدونه .
پاسخ به سامره
چون واقعا شایسته تقدیر هست.