این مقاله را به اشتراک بگذارید
این سوال برای بسیاری مطرح بود که چه نهادی بر مرگ هاروکی موراکامی را منتشر کرد؟ بیانیهی رسمی درگذشت «هاروکی موراکامی» توسط انتشارات بزرگ «پنگوئن رندمهاوس» منتشر شد
انتشارات بزرگ «پنگوئن رندمهاوس» بیانیهای رسمی مبنی بر درگذشت «هاروکی موراکامی» منتشر کرد اما پس از ساعاتی این خبر را تکذیب کرد.
به گزارش مد و مه به نقل از ایسنا، «مورنینگ نیوز یو.اس.ای» نوشت: چند روز پیش خبر درگذشت «هاروکی موراکامی» معروفترین رماننویس حال حاضر ژاپن از طریق سایت انتشارت «پنگون رندمهاوس» منتشر شد و بسیاری از علاقهمندانش را شوکه کرد.
ساعاتی پس از انتشار این بیانیه، «پنگوئن رندمهاوس» خبر داد که این تنها یک شایعه بوده و نویسنده «جنگل نروژی» در صحت کامل به سر میبرد.
این انتشارات که چاپ ترجمه انگلیسی تعدادی از کارهای «موراکامی» همچون «سوکورو تازاکی بیرنگ و سالهای زیارتش»، «۱Q۸۴»، «بشنو آواز باد را»، «از دو که حرف میزنم از چه حرف میزنم» و «بید کور و دختر خفته» را بر عهده داشته، در سایت خود اعلام کرد: «هاروکی موراکامی رماننویس درگذشت. اخبار رسمی در اینباره به زودی منتشر میشود.» اما پس از این که این پست توجه بسیاری را به خود جلب کرد، برداشته شد.
«پنگوئن رندمهاوس» سپس در پاسخگویی به این تناقض نوشت: «دوستان حال موراکامی خوب است. اگر شک داشتید، چک کنید و ببینید حساب کاربری که چنین خبری را کار کرده در همان روز ساخته شده است.»
اما براساس گزارش روزنامه «تلگراف»، اولینبار حساب کاربری توییتری به نام «شینکوشا نیوز» که در ماه آوریل راهاندازی شده و مدعی بود اخبار رسمی انگلیسیزبان درباره کتابها، نویسندگان و ناشران بزرگ ژاپنی را نشر میدهد، این شایعه را منتشر کرد.
هواداران «موراکامی» هم پس از این جریانات به این شایعه واکنش نشان دادند و نوشتند: «هاروکی موراکامی هرگز نمیمیرد. رفیق ما روزی ۹۰ مایل میدود و با وجود تحسین نوجوانانه جمعی ما تا ابد زنده میماند.»
«هاروکی موراکامی» ۶۷ ساله بیشتر کتابهایش را به سبک سوررئال به نگارش درآورده است و آثارش تاکنون به بیش از ۵۰ زبان برگردانده شدهاند. هر سال نام این نویسنده به عنوان یکی از نامزدهای نوبل ادبیات بر سر زبانها میافتد، اما او هنوز موفق به کسب این افتخار نشده است. از معروفترین کتابهای «موراکامی» که یکی از مطرحترین نویسندگان معاصر است میتوان به «کافکا در کرانه»، «جنگل نروژی» و جدیدترین اثرش «سوکورو تازاکی بیرنگ و سالهای زیارتش» اشاره کرد
1 Comment
بیژن امیری
درود بر دوستان. با آنکه بارها و بارها نام موراکامی را به همراه اورهان پاموک و پُل اُستر و بِهومیل هِرابال در متن روزنامه مجلات ادبی و یا خواندن برخی مصاحبه ها خوانده ام ،اما هنوز همت خواندن هیچیک از آثار کافکا در کرانه ،قلعه سپید ،سه گانه ی نیویورک ، و تنهایی پر هیاهو را پیدا نکرده ادم و اصولا از فرط روز مره گی که من به آن می گویم روز- مرگی ! خیلی پراکنده خوانی و پارگراف خوانی ! دارم .و از بعد از رمان سفر به انتهای شب و مرشد و مارگریتا بولگاکف دیگر حوصله ای برایم نمانده و از آنجاییکه کوندرا پایان رمان را به جهانیان اعلام نمود انگار که لاجَرم آن را چون حقیقت و آیتی بی مثال پذیرفته و در پیروی از آن بسیار کوشا گَشته ام !
اما واقعا می توان اینقدر سنگدلانه به زیبایی و سیالیت ادبیات مدرن بیرحمانه تاخت و آنرا بی هیچ پرسشی بُردبارانه ،زیر مُشت و لَگد نقد برد و عیار این ادبیات جدید را با چَکُش نقد کوندرا سنجید و قلمفرسایی این جوانه های ادبی را به سادگی و از سر خلوت کردن ذهن و رسیدن به آرامش مینیمالیستی نادیده انگاشت؟! واقعا در این باره نمی دانم و شاید می بایست همانطور که زمانی از خواندن مارکز،هسه،کازانتزاکیس،کافکا،پروست،فالکنر،هاکسلی،هامسون ،اچ جی ولز ،گرین ،و بسیار نویسندگان دیگر با اشتیاقی پر شور برای دریافتن و بلیعدن این دنیا از وقت گرانمایه و در واقع آزادی جوانی مایه گذاشتیم ،برنامه ای برای خوانش آثار این نویسندگان نیز اختصاص دهیم.که امیدی تازه برای کشف عالم و جستجوی بی پایان خواهد شد!؟