این مقاله را به اشتراک بگذارید
تأملی بر مقوله «رمان پلیسی» با تمرکز روی رمان «مرد سوم»
قضیه مرد سوم
کاوه فولادینسب
رمان پلیسی را رمانی تعریف میکنند که در آن جرمی -که معمولا هم آدمکشی است- روی داده و کارآگاهی با تفسیرها و فرضها و تعبیرهای مختلف، مجرم را شناسایی میکند. این البته سادهترین، ابتداییترین و عمومیترین تعریف برای رمان پلیسی است.
۱- رمان پلیسی را رمانی تعریف میکنند که در آن جرمی -که معمولا هم آدمکشی است- روی داده و کارآگاهی با تفسیرها و فرضها و تعبیرهای مختلف، مجرم را شناسایی میکند. این البته سادهترین، ابتداییترین و عمومیترین تعریف برای رمان پلیسی است. در شکلهای پیشرفتهتر این نوع رمان، کارآگاه حذف میشود و روایت بهگونهای شکل میگیرد که خواننده خود تبدیل به کارآگاه میشود. مبدع این نوع داستان و رمان، ادگار آلنپو (۱۸۴۹-۱۸۰۹) نویسنده آمریکایی است و آگاتا کریستی (۱۹۷۶-۱۸۹۰) هم با «هرکول پوارو» و «مادام مارپل»ش یکی از قدرتمندترین پلیسینویسهای قرن بیستم است. در میان نویسندهها و رمانهای ایرانی نیز در این زمینه باید از رمانهای «شراب خام» نوشته اسماعیل فصیح (۱۳۸۸-۱۳۱۳) و «فیل در تاریکی» اثر قاسم هاشمینژاد (متولد ۱۳۱۹) نام برد.
۲- «مرد سوم» ترکیبی متعادل از ساخت محتوا و پرداخت ساختار است: هم تأملبرانگیز، و هم جذاب و خواندنی. کتابخوانهای حرفهای «مرد سوم» را در شکل فیلمنامه دستکم دوبار خواندهاند؛ یکی با ترجمه مجید اسلامی (نشرنی – ۱۳۷۷) و در قالب مجموعه صد سال سینما/ صدفیلمنامه، و یکی هم با ترجمه عباس اکبری (انتشارات برگ – ۱۳۷۶). آنهایی هم که اهل فیلم دیدنند، حتماً این شاهکار کارول رید (۱۹۷۶-۱۹۰۶) را با آن فیلمبرداری سیاهوسفید درخشان و بازیهای بهیادماندنی جوزف کاتن و اورسن ولز بارها دیدهاند و به خاطر دارند. فیلمنامه این فیلم را گراهام گرین (۱۹۹۱-۱۹۰۴) نوشته، آنهم براساس رمانی از خودش؛ رمانی که به پیشنهاد الکساندر کوردا -تهیهکننده انگلیسی- نوشته شد تا دستمایه ساخت فیلمی توسط کارول رید قرار بگیرد. همین است که گرین در مقدمهای که بر رمان نوشته، میگوید: «قرار نبود «مرد سوم» داستانی خواندنی از آب دربیاید، قرار بود دیدنی به نظر برسد. » (مرد سوم/ صفحه ۱۳) و البته لحن کلامش بهخوبی نشان میدهد که معتقد است «مرد سوم» داستانی خواندنی از آب درآمده و این، درست هم هست. «مرد سوم» در اولین سطحش رمانی پلیسی است که پیرنگ محکم و استواری دارد و بهخوبی از همه عناصر پیرنگی از گرهافکنی گرفته تا تعلیق و گرهگشایی استفاده میکند تا خواننده و بیننده را مجذوب روایت کند. آنچه درباره «مرد سوم» اهمیت دارد این است که بههیچوجه در همین لایه سطحی باقی نمیماند و به عمق میرود و تبدیل میشود به آینهای تمامنما از رویدادهایی که پس از پایان جنگ جهانی دوم در اروپای غربی رخ دادهاند: قاچاق، سقوط اخلاق و بیارزششدن انسان. گرین در این رمانش هم مثل سایر آثارش دست به قضاوتی مستقیم یا صریح نمیزند. او وضعیت و موقعیتی منحصربهفرد و شخصیتهایی پیچیده را برمیگزیند و با تسلطش بر عناصر داستانی، تنها روایتی را خلق میکند. در خلال همین روایت غیرمستقیم است که او بحران انسانیت در جامعه پس از جنگ را به تصویر میکشد. در «مرد سوم» قهرمان و ضدقهرمان مدام جایشان عوض میشود و انسان خوب و بد معنایش را از دست میدهد. گذشته از همه اینها «سلام کتاب» برای پیشنهاد این هفتهاش دلیل دیگری هم دارد و آن، ترجمه خوب و مسوولانه کتاب است. این کتاب را محسن آزرم ترجمه کرده. علاوه بر زبان، لحن و نثری که خوب از کار درآمده، آزرم در ابتدای کتاب زندگینامه مختصری از گرین را کار کرده و بعد از آن هم، مقدمهای را که گرین خود برای «مرد سوم» نوشته. پس از پایان رمان نیز آزرم موخرهای برای رمان نوشته که به عقیده نگارنده یکی از بهترین یادداشتهایی است که او تاکنون قلمی کرده. همه اینها باعث میشود که خواننده فقط یک رمان نخواند، بلکه با نویسندهای آشنا شود و علاوه بر لذت متن، به درک عمیقتری از آنچه که خوانده نیز برسد. «مرد سوم» با ترجمه محسن آزرم را نشر چشمه منتشر کرده است.