این مقاله را به اشتراک بگذارید
‘
همه چیز درباره سینمای کوئنتین تارانتینو
«تارانتینو»ی دیوانه و داستانهای عامهپسنداش
امین فرجپور
در چند وقت اخیر بسیار درباره جدیدترین فیلم کوئنتین تارانتینو گفته و نوشته شده است. جدیدترین فیلم کارگردانی که با هر متر و معیاری شماری از بهترین و جذابترین فیلمهای دو دهه اخیر را ساخته و جزو معدود کارگردانان دنیای سینماست که فارغ از ستارگان و بازیگران آثارش، خود بزرگترین ستاره و عامل جذابیت فیلمهایش به شمار میآید.
کارگردانی که از همان نخستین فیلمش سگدانی و سپس پالپ فیکشن یا همان داستانهای عامهپسند شکل و زبان خاص خود را بنیان نهاد و بعد گرچه فیلمبهفیلم از آن لحن و زبان آغازین فاصله گرفته و شروع کرد به پررنگ کردن فیلمبهفیلم مایههای فانتزی در دل خشن آثارش؛ اما این تغییر و تفاوت یا تکامل هم دلیلی نشده برای دوری و رویگردانی طرفداران اولیهاش از فیلمسازی که هنوز که هنوز است با انتشار خبر ساخت یک فیلم میتواند ولولهای در دنیای سینما ایجاد کند.
تارانتینو چه میخواهد بگوید؟
از همان نخستین روزی که خبر آمد تارانتینو میخواهد فیلم جدیدی را جلوی دوربین ببرد، شایعات و گمانههای فراوانی درباره موضوع و داستان فیلم جدید این کارگردان در نشریات مطرح شد. بیشتر شایعات و گمانهزنیها هم در این مورد با هم مشترک بودند که تارانتینو میخواهد درباره چارلز منسن، قاتل بدنام سریالی که شاید بتوان مهمترین و شناختهشدهترین جنایتش را قتل شارون تیت همسر رومن پولانسکی و مهمانانش در آخرین روزهای دهه شصت میلادی نامید، فیلم بسازد.
چارلز منسن سرکرده یک باند جنایتکار آمریکایی موسوم به خانواده منسن بود که به جرم ارتکاب قتل به حبس ابد محکوم شده و در زندان به سر میبرد و اتفاقا همین روزها بود که خبر مرگ او در ۸۳ سالگی در بیمارستان منتشر شد. این موضوع میتوانست اتفاقی جذاب برای دوستداران تارانتینو باشد که میتوانستند روایت این کارگردان بزرگ را از یکی از حساسترین و کنجکاوبرانگیزترین رخدادهای مرتبط با سینما به تماشا بنشینند. اما گامبهگام که پیش رفتیم و اطلاعات جدیدی که بیرون آمد، دوستان تارانتینو فهمیدند که قرار نیست ساخته جدید استاد درباره چارلز منسن باشد…
در واقع حالا که به اخبار پرحجم این فیلم نگاه میاندازیم، میشود به این نتیجه رسید که سینمادوستان چندی است باخبر شدهاند، داستان نهمین فیلم بلند کوئنتین تارانتینو در لسآنجلس اواخر دهه ۱۹۶۰ میگذرد و قتلهای منسن نه بهعنوان مایههای اصلی روایت داستان که بهعنوان پسزمینه داستانی در نظر گرفتهشدهاست. نخستین کسی هم که دراینباره هواداران را مطمئن کرد، خود کوئنتین تارانتینو بود که در جدیدترین گفتوگویش داستان فیلم تازهاش را از منسن جدا کرد و دربارهاش چنین توضیح داد: این فیلم درباره چارلز منسن نیست، درباره سال ۱۹۶۹ است.
اتفاقی که خود میتواند اتفاق جذابی در سینما باشد. اواخر دهه شصت بهعنوان یکی از مهمترین، جنجالی ترین، پرآشوبترین و مغشوشترین دوران تاریخ معاصر هر گاه روی پرده سینما آمده حاصل کار فیلمی تماشایی و دیدنی بوده است که شاید یکی از بهیادماندنیترین فیلمهای مرتبط با این روزها را بتوان دریمرز یا رویازدگان برتولوچی عنوان کرد. حالا روایت تارانتینو از آن دوران میتواند ورسیونی دیگر و البته دیوانهوارتر از مقطع پراغتشاشی باشد که نسخه روشنفکرانهاش را برتولوچی روایت کرده؛ نسخه متعهد و چپگرایانهاش را خیلی از اروپاییهای سیاستزده ازجمله نسل موج نوییهای فرانسه؛ نسخه هالیوودی آن را البته با اندک تفاوتی در تاریخ وقوع رخدادها در دیترویت کاترین بیگلو شاهد بودهایم و در این میان تارانتینو هم میتواند نسخه دیوانهوار خودش را از ماجراها روایت کند…
داستان چیست؟!
نیازی نیست فقط روی گفتههای خود جناب کارگردان تکیه کنیم. رسانهها و نشریات سینمایی گوناگون هم در این چند وقت هر کدام به سهم خود کوشیدهاند در مورد جدیدترین فیلم تارانتینو اطلاعات و اخبار جدیدی را رو کنند؛ ازجمله ونیتی فیر که در جدیدترین شماره منتشر شدهاش جزییات داستانی جدیدی از این پروژه سینمایی برملا کرده است. بهعنوان مثال به لطف ونیتی فیر و به نقل از منبع آگاهی که این نشریه ادعا میکند فیلمنامه جدید کوئنتین تارانتینو را خوانده است، داستان قرار است در تابستان ۱۹۶۹ در لسآنجلس بگذرد و داستان یک بازیگر تلویزیونی مردی را روایت کند که روزگاری در سریالی پربیننده و معروف ایفای نقش کرده بود و حال در تلاش است به صنعت فیلمسازی راه پیدا کند.
وی از طریق دوست و همکارش که نقش بدلکار وی را نیز دارد، به پروژهای ملحق میشود، ولی گویا دوست قدیمی این بازیگر فکرهای دیگری نیز برای خود در سر دارد. همانطور که پیشتر در اخبار اعلام شد، داستان قتلهای چارلز منسن هم بخش فرعی و درواقع پسزمینه داستان را تشکیل خواهد داد و احتمالا شارون تیت، همسر رومن پولانسکی، این دو بخش داستانی را به یکدیگر مرتبط خواهد کرد.
با اینکه نشریات گوناگون نخستین سوال و نکتهای که پس از خواندن این داستان مطرح کردهاند، به شباهت خط اصلی این فیلمنامه به نقص ذاتی ساخته پل تامس اندرسن برمیگردد؛ فیلمی که داستانش در همان دوره با پسزمینهای مشابه اما نامحسوستر روی میدهد؛ اما کیست که این نکته را نداند که ویژگی و خصیصه فیلمهای تارانتینو نه در انتخاب موضوع و خط داستانی که اتفاقا در حرکت ضدجریان در مواجهه با آن خط داستانی تعریف میشود.
درواقع اعتبار تارانتینو را داستان فیلمهایش رقم نمیزنند، بلکه نوع نگاه او به موضوع است که فیلمی را تارانتینویی میکند و گرنه اگر بسان بقیه سینماگران معمولی میشد او را با داستانهایش به تعریف نشست، با کدام متر و معیار میشد غش و ضعف دوستداران فیلم «بیل را بکش» را در مواجهه با فیلمی که انتقامی گامبهگام و به غایت کلیشهای را روایت میکند، توجیه کرد؟
انتقام یا خشونت؟ مسأله این است!
سالهاست به فانتزیهای انتقامی تارانتینو عادت کردهایم و پس از جکی براون بارها به تماشایشان نشستهایم: بیل را بکش، حرامزادههای گمنام، ضدمرگ، جانگوی زنجیرگسسته و هشت نفرتانگیز.
با اینحال سینمادوستان و بهخصوص علاقهمندان پروپاقرص تارانتینو هنوز هم به خاطر دارند که سه فیلم نخست تارانتینو چه آثار خوبی بودند؛ سگدانی یا سگهای انباری، داستان عامهپسند و جکی براون که هر سه فیلمهای جنایی بسیار خشنی هستند، اما از عاملی بهرهمندند که فیلمهای بعدی تارانتینو آن را در خود ندارند: حس و مفهومی از واقعیت. به عبارت دیگر، پنج فیلم آخر تارانتینو همه چیز دارند، اما این طور به نظر میرسد که از دنیای واقعی گریزان هستند و در عوض، بر فانتزیهای تمامعیاری تمرکز کردهاند که با وجود سرگرمکنندگی، بشدت از حالوهوای آثار دهه۱۹۹۰ او فاصله گرفتهاند.
آیا کوئنتین تارانتینو با فیلم نهم خود به سالهای آغاز فعالیتهای سینماییاش برمیگردد؟ هرچه هست تا اینجا که شواهد گویای حالوهوایی نزدیکتر به داستان عامهپسند است تا دیگر آثار متأخر تارانتینو. پس شاید این فیلمساز برجسته ۵۴ساله دوباره میخواهد به اصل و اساس سینمای خود بازگردد و این دفعه قصد دارد چیزی جز آثار انتقامی خونین و آشنایی را به سینمادوستان عرضه کند که در این سالها طرفدارانش را در آنها غوطهور کرده بود.
اسکرینرنت در این مورد گزارش داده که طبق خبرها و شایعات زیادی که از نهمین ساخته کوئنتین تارانتینو منتشر شده بود؛ آخرین اخبار حکایت از این موضوع دارند که قرار است در فیلم جدید تارانتینو از قبل روایت داستانی در کنار اتفاقات سال ١٩۶٩ و فرهنگ مرسوم آن دوره که داستانی درباره هالیوود دهه ۶۰ را نیز شامل است، روایتی پالپ فیکشنی را شاهد باشیم که در وضع و حال امروز سینما خبری بهتر از این نمیتواند هواداران تارانتینو را سر شوق آورد…
ماجرای رسوایی پرهزینه هاروی
بعد از رسوایی هاروی واینستاین که تارانتینو تقریبا تمام فیلمهایش را در کنار او ساخته بود، بعد از گذر از سکوت ابتدایی تارانتینو درباره رسوایی که اتفاقا عکسالعملهای منفی زیادی را هم موجب شد، تصمیم این کارگردان مبنی بر انتخاب تهیهکننده و پخشکنندهای جدید، ماراتونی عجیب را بهوجود آورد و استودیوهای بزرگ در خط آغاز مسابقهای حساس قرار گرفتند تا اگر بشود در پایان مسیر شانس همراهی تارانتینو را در سفر حساسش به دست آورند که بههرحال مسابقه هم برگزار شد و درنهایت نیز اعلام شد که سونی پیکچرز در جنگ سر تصاحب حقوق پخش فیلم پیروز شده و تولید فیلم را با بودجهای صدمیلیون دلاری شروع کرده است.
در حقیقت در شرایطی که به دلیل رسواییهای اخلاقی هاروی و باب واینستین، تارانتینو جدایی از استودیوی سابقش را اعلام کرد که تا امروز تهیهکننده تمام فیلمهای او بوده است؛ پس از اعلام این تصمیم فیلمنامه فیلم جدید به تمامی استودیوهای بزرگ فیلمسازی بهجز استودیوی دیزنی که با فیلمهای درجه سنی R سروکار ندارد، ارسال شد و تمام استودیوها نیز مایل و راغب به همکاری با تارانتینو بودند، اما درحالیکه تا روزهای آخر هنوز تکلیف روشن نشده بود و سه کمپانی پارامونت، سونی و برادران وارنر بهعنوان گزینههای نهایی باقی مانده بودند، ناگهان اعلام شد که این رقابت را کمپانی بزرگ سونی برنده شده که برای تامین بودجه و پخش این فیلم اعلام آمادگی کرده و آزادگی کامل را در تمام مراحل کار به تارانتینو اعطا کرده بود. بدین ترتیب ساخت نهمین فیلم بلند کارنامه کوئنتین تارانتینو بهعنوان نخستین فیلم او که خارج از کمپانیهای میراماکس یا واینستین تولید میشود، رسما آغاز شد…
ستارگان تابناک تارانتینو
از این نظر نیز فیلم جدید تارانتینو پروژهای جذاب برای مطبوعات و رسانهها بوده است. درواقع از همان نخستین روزی که خبر تولید قریبالوقوع این فیلم منتشر شد، حجم فراوان اخبار و شایعات درباره بازیگرانی که میتوانند در این فیلم حضور یابند مطبوعات را تسخیر کرد که بیشترشان نیز به کنجکاویبرانگیزترین کاراکتر مجموعه رخدادهای دستمایه این فیلم یعنی شارون تیت مربوط میشد؛ که در این مورد بسیار نوشته شد که بیشترش به حضور مارگو رابی در نقش شارن تیت میپرداخت؛ خبری که تقریبا قطعی مینماید که از همان نخستین روزی که خبر ساخت فیلم تارانتینو به بیرون درز کرد، مشخص شد که تارانتینو علاقهمند است مارگو رابی را به هر نحوی که شده است برای ایفای نقش شارون تیت، همسر رومن پولانسکی استخدام کند. در کنار مارگو رابی گفته شده که تارانتینو بسیار امیدوار است بتواند ستارگانی همچون لئوناردو دیکاپریو، برد پیت، جنیفر لارنس و رفیق دیرینهاش ساموئل ال.جکسون را نیز به پروژه جدیدش اضافه کند.
سایت ددلاین در گزارشی احتمال داده فیلم جدید کوئنتین تارانتینو دو نقش اصلی داشته باشد و یکی از این دو نقش برای تام کروز در نظر گرفته شده است. احتمالا نقش دیگر نیز به لئوناردو دیکاپریو یا برد پیت خواهد رسید. البته هنوز نمیتوان با قطعیت از این موضوع سخن گفت و شاید در خوشبینانهترین حالت شاهد حضور هر سه این بازیگران سرشناس در کنار یکدیگر باشیم. به هر شکل که چینش بازیگران این فیلم به نتیجه رسد، نمیشود انکار کرد که تکرار بیحدواندازه نامهای جذابی چون تام کروز، برد پیت و لئوناردو دیکاپریو برای ایفای نقش کاراکترهای مرد فیلم یک معنا بیشتر نمیتواند داشته باشد و آن این است که جذابیت این فیلم برای دوستداران تارانتینو و سینما صرفا به نام کارگردان یا ایده اصلی سناریو و موعد وقوع داستان و… خلاصه نمیشود و کوئنتین تارانتینو در این پروژه بینام بسیار چیزها برای غافلگیرکردن هواخواهانش دارد.
دوباره شهر فرشتگان دوباره داستانهای عامهپسند
کوئنتین تارانتینو مدت زیادی است که به لسآنجلس سر نزده است و سه ساخته اخیرش یعنی فیلمهای حرامزادههای لعنتی، جانگوی رها شده و هشت نفرتانگیز همگی در فضایی متفاوت از نخستین فیلمهایش به تصویر کشیده شده بودند.
با احتساب اینکه فیلم جدید کوئنتین تارانتینو نهمین فیلم این کارگردان به حساب میآید و او قبلا گفته بود که با رسیدن شمار فیلمهایش به عدد ۱۰، باید شاهد خداحافظی تارانتینوی بزرگ از سینما باشیم؛ برخی از رسانههای دوستدار این کارگردان از این زاویه به جدیدترین فیلم تارانتینو نگاه کرده و نوشتهاند که چه پایانی بهتر از اینکه فیلم یکی مانده به پایانی او همچون دو فیلم نخستش، یعنی فیلمهای سگهای انباری یا سگدانی و پالپ فیکشن یا داستانهای عامهپسند بازگشت دوباره او باشد به لسآنجلس که این میتواند مقدمهای باشد بر این اتفاق ارزشمند که شاید حتی فیلم آخر تارانتینو نیز در این شهر
روایت شود.
به هرحال با توجه به اینکه کمپانی سونی برای ساخت و پخش فیلم جدید کوئنتین تارانتینو انتخاب شده است، انتظار میرود از اواسط سال ۲۰۱۸ میلادی کار فیلمبرداری آغاز شود و به نظر شاهد اکران آن در سال ۲۰۱۹ میلادی خواهیم بود و بعید نیست که نخستین نمایش این فیلم در جشنواره کن دوسال بعد باشد. این ماهها قطعا برای دوستداران این کارگردان به سرعت نخواهد
گذشت!
بهترینهای کارنامه تارانتینو در یک نگاه
نخستین فیلم بلند کوئنتین تارانتینو ساخته شده در سال ۱۹۹۲؛ با بازی هاروی کایتل، تیم راث، استیو بوشمی و… ماجرای قبل و بعد از یک سرقت مسلحانه و داستان ۶سارق را که از طرف گنگستری به نام جو کپت و پسرش ادی برای سرقت از یک فروشگاه الماسفروشی اجیر میشوند، روایت میکند. فیلمی بشدت موفق…
موفقترین فیلم تارانتینو که عمده شهرتش به دلیل به نمایش درآوردن ترکیبی کنایهآمیز از خشونت و شوخطبعی، داستان غیرخطی، اشارههای سینمایی، ارجاعات آن به فرهنگ عامه و دیالوگهای آن است. این فیلم که نخل طلای جشنواره کن و نامزدی هفت جایزه اسکار را به دست آورد، با بازیهای بهیادماندنی بازیگرانی چون اوما تورمن، جان تراولتا و بروس ویلیس به یاد میآید…
بعد از فیلم نهچندان موفق جکی براون، بیل را بکش حماسهای انتقامجویانه و دراماتیک است درباره عروسی که توسط داماد و مهمانان یک مراسم عروسی هدف قرار رفته، اما زنده میماند و سپس در چهار ساعت و دو فیلم پرتحرک شاهد انتقام او هستیم که چگونه گامبهگام به داماد یا درواقع همان بیل نزدیک میشود. اوما تورمن در این فیلم بینظیر است.
فیلم تاریخی تارانتینو حوادث و ماجراهایی کاملا خیالی را در بستر تاریخ جنگ جهانی دوم در پاریس اشغالشده به تصویر میکشد و راوی تلاش یک گروه شگفتانگیز برای ترور هیتلر است. تارانتینو که خود نویسندگی فیلم را هم برعهده داشته، گفته است که ایده ساخت این فیلم را از مدتها پیش در سر داشته و فقط ۱۰سال روی شخصیت آلدو (برد پیت) در فیلم فکر میکرده…
آخرین فیلم به نمایش درآمده تارانتینو وسترنی سیاه با مایههای کمیک است به نویسندگی خود تارانتینو؛ که با حضور بازیگرانی چون ساموئل ال.جکسون، کرت راسل، جنیفر جیسنلی، تیم راث و مایکل مدسن داستانی را در دوران پس از جنگ داخلی آمریکا روایت میکند. داستان هشت فرد که مجبور میشوند برای مدتی در یک مهمانسرا در کنار هم بمانند…
شهروند
‘