این مقاله را به اشتراک بگذارید
چقدر شما خوبید آقای کارآگاه
محمد صادق شایسته
همین دو هفته پیش بود. در اولین شب سال جدید میلادی، تک قسمت ویژه سریال شرلوک به نام «شرلوک: عروس منفور» (Sherlock: The Abominable Bride) همزمان در انگلستان و آمریکا روی آنتن رفت و تنها در انگلستان با جذب تقریبا ۸٫۴ میلیون نفر مخاطب رکوردی بی نظیر خلق کرد…
همین دو هفته پیش بود. در اولین شب سال جدید میلادی، تک قسمت ویژه سریال شرلوک به نام «شرلوک: عروس منفور» (Sherlock: The Abominable Bride) همزمان در انگلستان و آمریکا روی آنتن رفت و تنها در انگلستان با جذب تقریبا ۸٫۴ میلیون نفر مخاطب رکوردی بی نظیر خلق کرد. رکوردی که نشان میداد ۳۴٫۷ درصد از کسانی که در زمان پخش سریال مشغول دیدن تلویزیون در انگلیس بودند به تماشای این سریال نشسته اند. اگر این رقم را در مقیاس با میزان بالای قدرت انتخاب مخاطب اروپایی برای دیدن یک برنامه جذاب بسنجیم آن وقت میبینیم جذب ۳۴٫۷ درصد مخاطب اصلا رقم کوچک و کمینیست. البته نکته جالب دیگر در این تک قسمت این بود که برخلاف سه فصل قبلی این سریال که در روزگار معاصر میگذرد، سازندگان سریال با اجرای ایدهای جالب و جذاب شرلوک هلمز و دکتر واتسن را به قرن نوزدهم بر میگردانند. از آن طرف، در سینما هم تابستان امسال بیل کاندون فیلم «آقای شرلوک» را ساخته که آن فیلم هم داستان عجیبی دارد. در فیلم کاندون شرلوک هلمز(با بازی ایان مک کلن) در ۹۳ سالگی نشان داده میشود، جایی که دیگر خبری از دوست همیشه همراهاش دکتر واتسن نیست و او برای آخرین بار سراغ تنها پرونده حل نشده دوران کاریاش میرود تا با حل آن کار ناقص ماندهای در این دنیا نداشته باشد. خب این دو اقتباس جدید که ساختشان فاصله چندانی با هم ندارد، در کنار ساخته شدن فصل چهار سریال شرلوک برای پخش در سال ۲۰۱۷ میدهد شخصیتی که آرتور کانن دویل بیش از ۱۰۰ سال پیش خلق کرده با گذشت این همه سال و ساخته شدن دهها نمونه سینمایی و تلویزیونی متنوع، هنوز هم از جذاب ترین چهرههای نمایشی است و کاملا زنده و پویا. به همین بهانه نگاهی انداختیم به این که شرلوک چگونه خلق شد، چه آثار مهمیبا محوریت او در این صد و خوردهای سال ساخته شده است، بهترین شرلوک هلمزها کدام بازیگران بوده اند و بالاخره اصلا چرا شرلوک هلمز دوست داشتنی است.
شرلوک هلمز چگونه خلق شد؟
مرد میانسالی بود که علاقه زیادی به پزشک شدن و نویسندگی داشت اما پزشکی را ادامه داد. او که دوران کودکی پر تلاطمیداشت پس از پایان تحصیلات پزشکی اش و حضور چند ماهه در یک کشتی به عنوان جراح بالاخره در منطقهای اطراف پورتمورث انگلستان مطب زد ولی نتوانست آن طور که باید مشتری مریض جذب کند، این شد که در اواخر دهه چهارم زندگیاش وقت بیکاری زیادی برایش فراهم شد و فرصت کرد به علاقه دومش یعنی نویسندگی هم برسد و داستان بنویسد. شاید اگر در اواخر قرن نوزدهم و دقیق تر حول و حوش سالهای ۱۸۸۷ میلادی سِر آرتور ایگناتیوس کونن دویل کار پزشکیاش میگرفت و هر روز مطبش پر از مریض میشد امروز دیگر دنیای ادبیات و نمایش پرسوناژ جذاب و گاه دیوانهای چون شرلوک هلمز را نداشت و احتمالا باید خوشحال باشیم که آن دوره تاریخی یا مریض در پورتمورث و اطرافش کم بوده یا دویل پزشک حاذقی نبوده است. او تا سالهای پایانی عمرش در سال ۱۹۳۰ و در ۷۱ سالگی دهها داستان براساس شخصیت هلمز نوشت که رمانهای «تحقیقی در اسکارلت»، «نشانه چهار»، «درنده باسکرویل»، «دره وحشت» و مجموعه داستانهای «ماجراهای شرلوک هلمز»، «خاطرات شرلوک هلمز»، «بازگشت شرلوک هلمز»، «آخرین تعظیم»، «پروندههای شرلوک هلمز» و «ماجرای باند موشته» معروفترین آثار او با محوریت این کارآگاه خصوصی است. البته شخصیت هلمز ابتدا مورد توجه هیچ کسی قرار نگرفت و دویل مجبور شد برای چاپ داستانهایش سراغ مجلات نه چندان معتبر و ارزان قیمت برود اما پس از مدتی ورق برگشت و جذابیت شخصیت این کارآگاه عجیب و باهوش برای همه آشکار شد. پس از آن بود که به محبوبیت و شهرت شخصیت شرلوک هلمز روز به روز اضافه شد تا جایی که دویل با اینکه دهها عنوان کتاب داستانی و حتی تاریخی به نگارش درآورده اما دنیا فقط او را به عنوان خالق شرلوک هلمز میشناسند و بس. شخصیتی که دویل خلق کرد آنقدر جذابیت و هیجان دارد که حتی خود او یک بار در یک پرونده واقعی با استفاده از روشی که نام «روش هلمز» بر آن گذاشته بود فرضیههای جدیدی در خصوص یک قتل برای پلیس اسکاتلندیارد مطرح کرد. البته بر خلاف لستراد و گرگسن کارآگاهان اسکاتلندیارد که در داستانهای دویل همیشه به فرضیههای شرلوک هلمز توجه میکردند، ماموران اسکاتلندیارد در واقعیت فرضیههای خالق شرلوک هلمز را جدی نگرفتند و تجربه چندان خوشایندی از این ماجرا برای دویل باقی نماند. جالب است بدانید براساس نظر دویل، هلمز با نام کامل ویلیام شرلوک اسکات هلمز در روز ششم ژانویه ۱۸۵۴ در روستایی به نام مایکرافت به دنیا میآید و در ۲۰ سالگی اولین راز یک جنایت را کشف میکند. او وقتی با دکتر واتسن آشنا میشود به خانه شماره «221 بی » در خیابان بیکر واقع در یورکشایر انگلستان میرود و همان جا میشود محل کار و زندگیاش. امروز محل زندگی هلمز و واتسون در داستانها در واقعیت به شکل موزه برای این شخصیتهای ماندگار درآمده و مجسمههای زیادی هم از آنها و به خصوص هلمز در سراسر دنیا ساخته و نصب شده است.
چرا شرلوک هلمز را دوست داریم؟
«شرلوک هلمز، کارآگاه معروف و معاونش واتسون رفته بودند صحرانوردی و شب هم چادری زدند و زیر آن خوابیدند. نیمههای شب هلمز بیدار شد و آسمان را نگریست. بعد واتسون را بیدار کرد و گفت: نگاهی به بالا بینداز و به من بگو چه میبینی؟ واتسون گفت: میلیونها ستاره میبینم.هلمز گفت: چه نتیجهای میگیری؟ واتسون گفت: از لحاظ روحانی نتیجه میگیرم که خداوند بزرگ است و ما چقدر در این دنیا حقیریم. از لحاظ ستارهشناسی نتیجه میگیرم که زهره در برج مشتری است، پس باید اوایل تابستان باشد و از لحاظ فیزیکی نتیجه میگیرم که مریخ در مقابل، قطب است ، پس باید ساعت حدود سه نیمه شب باشد. شرلوک هلمز قدری فکر کرد و گفت: واتسون، تو احمقی بیش نیستی، نتیجه اول و مهمیکه باید بگیری این است که چادر ما را دزدیده اند. شاید این داستان کوتاه و بامزه خلاصه کاملی باشد از مهمترین ویژگی شخصیت هلمز. نکته مهم شخصیت شرلوک هلمز این است که او با اینکه در ظاهر انسانی شبیه آدمهای معمولی و کمیخود شیفته است اما یک توانایی خاص و بسیار مهم به دست آورده: داشتن زاویه نگاه متفاوت به هر رخداد و تمرکز و دقت بر جزئیات هر فرد یا هر اتفاق که به واسطه آن قدرت استتناج منطقی خارقالعادهای نصیبش شده است. البته رفتارهای هلمز به عنوان یک کارآگاه خصوصی همیشه برای دوست همراه اش واتسن و مخاطب بیرونی عجیب است. چرا که او در حالت عادی و نمای بیرونی انسانی معمولی است که رگههای ریزی از دیوانگی در او به چشم میخورد، او گاهی مثل بچهها رفتار میکند، معمولی لباس میپوشد و پیپ میکشد، در روابط اجتماعی انسان چندان با تجربه و موفقی نیست چرا که در این زمینه خودش را ملزم به قاعده مندی و قانون پذیری نمیداند، از نیش و کنایه زدن ابایی ندارد و بسیار صریح و تلخ است، با اینکه در ظاهر انسان خونسرد و حتی نچسبی به نظر میآید اما در اصل بسیار احساساتی است، گاهی خیلی به خودش مینازد و زیادی مغرور میشود، حتی در مواردی همان گونه که اشاره شد رفتارهایش حس نوعی جنون او را در واتسون و مخاطب به وجود میآورد. خب در این حالت کمتر کسی میتواند بپذیرد که ذاتا قدرت شگفت آوری در او وجود داشته باشد. حتی خود دکتر واتسن هم او را چنین توصیف میکند:«اطلاعات درباره ادبیات: صفر، اطلاعات درباره فلسفه: صفر، اطلاعات درباره نجوم: صفر، اطلاعات درباره سیاست:مختصر، اطلاعات درباره گیاهشناسی: متغیر، به طور کلی بسیار بالا، از باغبانی عملی هیچ چیز نمیداند. اطلاعات درباره زمین شناسی: محدود ولی کاربردی. در یک چشم بر هم زدن خاکهای مختلف را از هم تشخیص میدهد. بعد از پیاده روی هایش، لکههای روی شلوارش را نشانم داده و از روی رنگ و غلظتشان به من گفته است که در کدام قسمت لندن روی شلوارش پاشیده اند، اطلاعات درباره شیمی: بسیار زیاد، اطلاعات درباره علم تشریح: دقیق ولی غیر روشمند، اطلاعات درباره نوشتههای مهیج: بسیار زیاد، به نظر میرسد از جزئیات کامل همه جنایات این قرن مطلع باشد. ویولن را خوب مینوازد. در چوب بازی، بوکس و شمشیر بازی مهارت دارد و اطلاعات کاربردی خوبی از قوانین انگلستان دارد.» اینها نشان از وجود یک آدم نابغه و تا این اندازه هیجان انگیز است؟ بعید است کسی چنین فکری کند. هلمز فقط یک ویژگی خاص و خیلی متفاوت نسبت به عامه مردم دارد: دیوانه وار به حل جنایت علاقه مند است و این بزرگترین تفریح و انگیزه او برای زندگی است و اینجاست که ویژگی خاص ولی به ظاهر کوچک هلمز خودش را نشان میدهد: مثل دیگران ندیدن و تمرکز روی جزئیات به جای تصمیم گیری براساس کلیات. شاید داشتن این دو ویژگی در بسیاری از موضوعات زندگی، جزو رویاهای دست نیافتنی انبوهی از انسانها به خصوص در دوران امروز باشد و خیلی اشتباه نیست اگر فکر کنیم هلمز در چشم آنها تجسمیاز این دو رویاست که بیشترین شباهت را به یک انسان واقعی دارد. یعنی هر مخاطبی میتواند خودش را جای هلمز بگذارد و فکر کند اگر خودش هم به جنایت علاقه داشت با کمیتلاش میتوانست مثل هلمز باشد و حتی یک دکتر واتسون هم داشته باشد، چرا که هلمز انسانی دور از دسترس، از آسمان افتاده، آسیب ناپذیر، بی عیب و نقص یا اصطلاحا سوپرمن نیست و میتوان خیلی از نزدیک او را حس کرد. به نظر این خاص بودن، در عین عام بودن، مهم ترین رمز ماندگاری و محبوبیت هلمز باشد.
مهمترین شرلوک هلمزهای تاریخ
در این صد و خوردهای سال که تا از خلق شخصیت شرلوک هلمز میگذرد دهها عنوان فیلم و تئاتر و سریال و حتی بازی بر اساس این شخصیت ساخته شده است. برخی از آنها محبوب شدند و ماندگار و برخی نتواستند انتظار مخاطب را برآورده کنند و در نتیجه شکست خوردند. تا قبل از ساخت سریال «شرلوک» در سال ۲۰۱۰ شاید محبوب ترین مجموعه تلویزیونی ساخته شده از این سریال بر میگردد به همان مجموعه معروف شبکه «ITV» که ما بین سالهای ۱۹۸۴ تا ۱۹۴۴ میلادی و در ۴۱ قسمت توسط شرکت «گرانادا» ساخته شد. سریالی که جرمیبرت نقش شرلوک هلمز را بازی میکرد و دو بازیگر به نامهای دیوید برک و ادوارد هارویک عهده دار نقش دکتر واتسن بودند. غیر از آن در دهه ۵۰ دو سریال مهم براساس داستانهای هلمز ساخته شد. در یکی که سال ۱۹۵۱ روی آنتن رفت، آلن ویتلی و در آن یکی که سال ۱۹۵۴ پخش شد رونالد هاوارد نقش هلمز را بازی میکردند. در سال ۱۹۶۵ هم بی.بی.سی سریالی ۲۶ قسمتی ساخت که داگلاس ویلمر نقش هلمز را بر عهده داشت. حتی روسها نیز ما بین سالهای ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۴ مجموعه «ماجراهای شرلوک هلمز و دکتر واتسون» را ساختند که در آنها واسلی لیوانف لباس شرلوک هلمز را پوشید و ویتاری سولومین در نقش دکتر واتسن ظاهر شد. در سینما اما قدمت شرلوک هلمز بیشتر است. اولین فیلمیکه بر مبنای این شخصیت ساخته شد برمیگردد به سال ۱۹۱۶، آرتور برثلت آن را کارگردانی کرده و ویلیام ژیلت و ادوارد فلدینگ به ترتیب هلمز و دکتر واتسون هستند. جان بریمور و رونالد یانگ هم در سال ۱۹۲۲ هلمز و واتسون فیلمیبه کارگردانی آلبرت پارکر بودند. اما در این میان دو گروه فیلم از همه محبوبترند. مجموعه فیلمهایی که حد فاصل سالهای ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۶ میلادی ساخته شد. این مجموعه متشکل از ۱۴ فیلم بود و در همه آنها بازیل رتبون نقش شرلوک هلمز را بر عهده داشت و نایجل بروس نقش دکتر واتسون. دیگری هم دو فیلم تولید شده در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ به کارگردانی گای ریچیاند که رابرت داونی جونیور و جود لاو به ترتیب هلمز و واتسون آن بودند. این دو فیلم آخری در مجموعه بیش از ۱٫۱ میلیارد دلار فروختند و هلمز را تبدیل به یکی از پولسازترین شخصیتهای تاریخ سینما کردند. اما شاید این روزها تنها اقتباسی که به اندازه مجموعه معروف شبکه «ITV» معروف شده سریال «شرلوک» باشد. جایی که بندیکت کمبربچ و مارتین فریمن هلمز و واتسون شده اند. مهم ترین تفاوت سریال «شرلوک» که ساخت آن از سال ۲۰۱۰ آغاز شده و فعلا سه فصل از آن روی آنتن رفته با دیگر آثار ساخته شده از روی شخصیت محبوب کتابهای دویل این است که مخاطب از هر جهت با یک هلمز و واتسون کاملا مدرن و امروزی مواجه است. آنها موبایل و لپ تاپ دارند، تفریحاتشان امروزی است، امروزی لباس میپوشند و همه چیز در آنها کاملا به روز شده است و نکته مهم اینجاست که این تغییرات به قدری باورپذیر از کار درآمده که انگار آرتور کانن دویل تازه چند سال است نگارش شرلوک را آغاز کرده است و اصلا شرلوک متعلق به قرن ۲۱میلادی است نه قرن نوزدهم. ساخت این سریال که از پنج سال پیش تا امروز روز به روز تعداد طرفداران عام و خاصش اضافه شده قرار است همچنان ادامه داشته باشد، فیلمبرداری فصل چهارم آن از چند ماه دیگر آغاز میشود و سال ۲۰۱۷ روی آنتن خواهد رفت.
ماندگارترین هلمزها که بودند؟
دهها بازیگر در دورههای مختلف نقش این کارآگاه جذاب و دوست داشتنی را بازی کردهاند اما در میان همه آنها دو بازیگر بیش از همه به واسطه بازی در این نقش به شهرت جهانی رسیدهاند. یکی جرمیبرت و دیگری بندیکت کامبربچ. برت را ایرانیها خیلی خوب میشناسند. دهه ۷۰ از شبکههای مختلف تلویزیون به خصوص شبکه دو قسمتهای مختلف سریال «شرلوک هلمز» با بازی برت پخش میشد. در این دوبله فارسی این مجموعه بهرام زند یکی از بهترین اساتید دوبله ایران به جای برت حرف میزند و اغراق نیست اگر بگوییم جذابیت و گرمیصدای زند یکی از دلایل عمده محبوبیت هلمز در ایران بوده است. یکی از مهمترین ویژگیهای برت این بود که او در بازیگری تئاتر تبحر و تخصص زیادی داشت، بازیگری در تئاتر فن بیان و زبان بدن را در بازیگر به شدت تقویت میکند و این دو ویژگی از مهم ترین خصایص شخصیتی مثل شرلوک هلمز است. برت به دلیل بازی کردن نقشهای دشوار در تئاتر که بیشترشان نقشهای نمایشنامههای شکسپیر بود توانایی فراوانی در زمینه فن بیان داشت و این ویژگی در کنار صورت سنگی و خونسردش باعث شد خیلی زود گوی سبقت را از همه رقبای قبل و بعد خود برباید و به تنهایی تبدیل به شمایل شرلوک هلمز در اذهان مردم جهان شود. برت که در سال ۱۹۳۳ به دنیا آمد و یک سال پس از پخش آخرین قسمت این سریال، در سال ۱۹۹۵ از دنیا رفت، از هر لحاظ واقعی ترین تصویر در تجسم شرلوک هلمز بود. او آنقدر دقیق در قالب هلمز قرار گرفت که با وجود بازی در دهها تئاتر و فیلم سینمایی و مجموعه تلویزیونی در ذهن مردم دنیا فقط با یک نام شناخته میشود؛ شرلوک هلمز. از آن طرف بندیکیت کمبربچ هم دقیقا همین خصوصیات برت را دارد با چند تفاوت کوچک. البته کمبربچ هم مثل برت یک بازیگر بسیار خوب در تئاتر است که اتفاقا در اجرای تعدادی از نمایش نامههای شکسپیر به عنوان بازیگر حضور داشته ولی برت در ۵۱ سالگی شرلوک هلمز شد و کمبربچ در ۳۴ سالگی. برت یک شخصیت میانسال و کلاسیک از هلمز ارائه داد و کمبربچ یک شخصیت شوخ و جوان و پرهیجان. پختگی فکری و رفتاری شرلوک هلمز با بازی برت بسیار بیشتر از کمبربچ است. با همه این اختلافات هر دو نفر بهترین شرلوک هلمز کلاسیک و مدرن را ارائه کرده اند و این مهمترین ویژگی مشترک آنهاست.
همشهری ۶ و ۷