این مقاله را به اشتراک بگذارید
بیوطنی؛ بیپدری
سمیه مهرگان
۱-مارش رادتسکی
ادبیات آلمانیزبان کشور اتریش در سده بیستم با سه چهره بزرگ و جهانی خود یعنی روبرت موزیل، هرمان بروخ و یوزف روت در جهان شناخته میشود؛ در این میان، زندگیِ چهلوپنجساله تراژیک یوزف روت به او و آثارش بُعدی افسانهای داده است. مفهوم پدر در آثار روت با مفهوم وطن درآمیخته؛ بیوطنی و بیپدری سرنوشت یوزف روت بود. و از همین جهت است که از او بهعنوان مهمترین نویسنده ادبیات تبعید در کشورهای آلمانیزبان یاد میکنند. جنگ اول جهانی و فروپاشی امپراتوری اتریش، روت را بیوطن کرد. امری که در شاهکارهای او «مارش رادتسکی» و «ایوب» (ترجمه محمد همتی، نشر نو) میتوان به روشنی دید.
«مارش رادتسکی» در زبان آلمانی از آثار کلاسیک به شمار میرود و از آن بهعنوان یکی از ده اثر برتر ادبیات آلمانی قرن بیستم به انتخاب منتقدان و نویسندگان و پژوهشگران ادبیات آلمانی نام برده میشود. اهمیت این کتاب از سوی نویسندههای برجسته جهان نیز نشان میدهد که چرا باید «مارش رادتسکی» را خواند: ماریو بارگاس یوسا آن را بهترین رمان سیاسی میخواند و میگوید در نگارش رمان مشهورش «سور بُز» از آن الهام گرفته است. نادین گوردیمر نویسنده نوبلیست آفریقایی، «مارش رادتسکی» را اثری یکتا برمیشمرد که به زیبایی هرچه تمامتر به پایان میرسد. هرمان هسه نویسنده برجسته آلمانی نیز درباره این رمان میگوید: «روت در این رمان با بیطرفی استادانه و تحسینبرانگیزی، شخصیتهایش را به خود وامیگذارد تا قدمزنان چون عروسکهای خیمهشببازی راه سقوطشان را در پیش بگیرند.» روت در شاهکارش «مارش رادتسکی» روایت زندگی سه نسل از خانواده فون تروتا را، که عمری را در خدمت امپراتوی اتریش مجارستان گذراندهاند، دستمایه روایت فروپاشی این امپراتوری بزرگ قرار میدهد.
۲-ایوب
«ایوب» رمانی از نویسنده اتریشی یوزف روت است که در سال ۱۹۳۰ منتشر شد و یک قرن بعد با ترجمه فارسیِ محمد همتی در نشر نو منتشر شد. این کتاب «سیمای یک مرد معمولی» است؛ داستانی درباره یهودی ارتدوکسی که وقتی از روسیه تزاری به شهر نیویورک میرود، ایمانش ضعیف میشود. داستان بر اساس کتاب ایوب نوشته شده است؛ به بیانی دیگر، این کتاب در اصل روایتی مدرن از داستانِ سنتی و قدیمی ایوب است که با اِلمانهای جهانِ امروز بازنویسی شده است.
شخصیت اصلی این رمان «مندل سینگر» نام دارد که انسانی شریف و کاملا معمولی است. او عابدی خداترس و سادهدل است که به کودکان تورات یاد میدهد و در خانه کوچکش همراه با فرزندانش زندگی میکند. مندل سینگر سه فرزند داشت و چهارمی در راه بود. با به دنیاآمدن فرزند چهارم زندگی مندل سینگر برای همیشه دستخوش تحول میشود. فرزند چهارم چلاق به دنیا میآید و دکتر گفته است که احتمالا بچه به صرع مبتلا شود.
همانطور که اشاره شد داستان رمان ایوب بر اساس «کتاب ایوب» یکی از کتب عهد عتیق نوشته شده است. کتابی که در آن شیطان با خداوند شرط میبندد که کاری کند ایوب پیامبر از پرستش دست بکشد و بیایمان شود؛ بنابراین خدا پذیرفت و شیطان هرآنچه سختی و رنج بود به سمت ایوب روانه کرد. در این رمان نیز، مندل سینگر با وجود اینکه شخصی معمولی است، اما داستان زندگیاش کاملا به داستان ایوب شباهت دارد؛ ایوب به مثابه انسان، و انسان نمادی از سرگردانی، و سرگردانی به منزله رنجِ عظیمِ انسانبودن.