رفتن به محتوا رفتن به نوار کناری رفتن به فوتر

برچسب: پرونده یوزف روت

یوزف روت

یوزف روت چگونه زندگی شما را دگرگون می‌کند؟

در یکی از روزهای تابستان ۱۹۲۱، یک سال بعد از نقل‌مکان به برلین، یوزف روتِ نویسنده به سلمانی رفت. آنجا هوا گرم و سنگین بود و تق‌تق قیچی و وزوز مگسی که با تنبلی دور اتاق می‌چرخید مثل موسیقی متن به گوش می‌رسید. جَو آرام بود، گرمای ماه جولای آن را از رمق انداخته بود.

ادامه مطلب

یوزف روت در «افسانه میگسار قدیس» جهان دیگری به ما نشان می‌دهد

«افسانه میگسار قدیس» آخرین اثر یوزف روت است که با ترجمه علی اسدیان در نشر ماهی منتشر شده. چیزهای بسیار باارزشی در این رمان کوچک وجود دارد؛ مسلما شاهکار روت  که از زندگی خود استخراج شده و پیش‌بینی مرگ خودش که یک کلاسیک مینیمال است، طولانی‌تر از یک داستان کوتاه و کوتاه‌تر از یک رمان…

ادامه مطلب

یوزف روت چگونه با «عصیان» ما را دگرگون می‌کند؟

«عصیان» قصه زوال «آندریاس» مردی رام و تسلیم و پرهیزگار را تعریف می‌کند. آندریاسی که در سر آن است که در این جهان بی‌تاب پس از جنگ راهش را پیدا کند، دنیایی که معتقد است انصاف و عدل و قاعده‌ای معین در آن حاکم است؛ دنیایی که با مدال گرفته‌ای در جنگ خوب تا می‌کند

ادامه مطلب

پرونده یوزف روت (۲): چرا با شخصیت‌های ایوب و رادتسکی همذات پنداری می کنیم؟

ادبیات آلمانی‌زبان کشور اتریش در سده بیستم با سه چهره بزرگ و جهانی خود یعنی روبرت موزیل، هرمان بروخ و یوزف روت در جهان شناخته می‌شود؛ در این میان، زندگیِ چهل‌وپنج‌ساله تراژیک یوزف روت به او و آثارش بُعدی افسانه‌ای داده است

ادامه مطلب

پرونده یوزف روت (۱)/ تنهاییِ انسانِ قرن

«اعترافات یک قاتل» یک رمان کوتاه صدوچهل‌ صفحه‌ای است؛ روایتی که در پاریس اتفاق افتاده و نویسنده‌ای آن را شرح می‌دهد. نویسنده‌ای بی‌نام‌ونشان که رو‌به‌روی کافه‌ای روسی به‌نام تاری‌باری زندگی می‌کند و بیشتر زندگی‌اش را با رفت‌وآمد به کافه می‌گذراند

ادامه مطلب

نگاهی به«ایوب» اثر یوزف روت/ رنجِ عظیمِ انسان‌‌بودن

ادبیات آلمانی‌زبان کشور اتریش در سده بیستم با سه چهره بزرگ و جهانی خود یعنی روبرت موزیل، هرمان بروخ و یوزف روت در جهان شناخته می‌شود؛ در این میان، زندگیِ چهل‌وپنج‌ساله تراژیک یوزف روت به او و آثارش بُعدی افسانه‌ای داده است

ادامه مطلب