این مقاله را به اشتراک بگذارید
اگر پس از خوانش رمان”از پائولوکوئلیو متنفرم”نخواهیم گرفتار ذوق زدگی بشویم و اعلام کنیم که کاری کارستان آفریده شده است،اما بی انصافی است اگر از کنار این کتاب، بی اعتنا بگذریم و نپذیریم که با یک “تفاوت” سرو کار داریم….آن ها که ” از پائولو…..” را نوعی ادبیات عامه پسند دیده اند، نه این کتاب را فهمیده اند نه حتا شناختی از ادبیات عامه پسند دارند.
هنر امیدی سروراین است که از یک موضوع کارشده و ملموس، رمانی قابل دفاع آفریده و همین خطرکردن، به تنهایی، بی آن که امتیازات دیگر کتاب برشمرده شود،قابل تقدیر است…
من برخلاف آن ها که دست رد بر سینه ی این کتاب می گذارند و غیر منصفانه انگ عامه پسند بودن بر پیشانی اش می زنند، معتقدم که این رمان خوشخوان و تامل برانگیز—اتفاقن-نوعی ریشخند و نقد این گونه رمان هاست—اگر حرف این منتقدین را بپذیریم، باید آرزو کنیم ای کاش ما در زمینه ی ادبیات عامه پسند چند کتاب این چنینی می داشتیم!—
رضا، شخصیت کلیدی رمان، در حلقه ی یاران سطحی نگر و الکی خوشش تنهاست.کسی درکش نمی کند . حرف هایی که او در خلوت خود یا در مواجهه با این دوستان برزبان می آورد، گواه تنهایی اوست و این که او از “جنم” و سنخ دیگری است. او در جمع دوستانی که “کیمیاگر” پائولو کوئلیو کتاب بالینی شان است،راه به راه از شاملو یاد می کند ..با صادق هدایت کل کل می کند…طنز بهرام صادقی را می شناسد و “فراسوی نیک و بد” نیچه را به عنوان کادوی تولد انتخاب می کند..من این تمایز رضا با دوستانش را تعمیم می دهم به تمایز این رمان با رمان های عاشقانه ی دیگر..
پس حالا از من قبول کنید که ما با کتابی “دیگر”سر و کار داریم که بی شک جایش در قفسه ی رمان های کتابخانه مان خالی بوده است.
منبع نوشته: وبلاگ من از سلاله شهرزاد قصه گویم (قباد آذرآیین)
4 نظر
تورج - و
کتاب واقعا بی ارزش و بی سر و ته بود. ارزش ادبی که صفر، ارزش چیزهای دیگر را هم نداشت. مگر آدم های {…} مثل {…} از آن تعریف کنند. توصیه می کنم چند آدم باسواداین کتاب را بخوانند و آنها نظر بدهند.
………………………………………
دوست عزیز سلام
پسندیدن و نپسندیدن یک کتاب حق طبیعی شما و هر خواننده ی دیگری ست، اما توهین به دیگران مخصوصا نویسندگان شناخته شده ای که نظرشان را نمی پسندیدم کار درستی نیست. متاسفانه ناچار شدیم کامنت شما را به این دلیل کوتاه کنیم و چون نسبت به شخص دیگر اسائه ادب کرده بودید (و ای کاش لااقل محترمانه درباره او نظر می دادید شما کتاب را به هر دلیل دوست ندارید چرا به کسانی که آن را پسندیده اند بی احترامی می کنید؟).
با این حال پیشنهاد می کنیم به جای اینکه از چند آدم باسواد بخواهید کتاب را بخوانند و نظر بدهند، خودتان نظرتان درباره رمان از پائولو کوئلیو متنفرم را با هر ادبیات و البته بضاعتی که دارید بنویسید. چون احتمال دارد آن چند آدم باسواد هم نظری بدهند که شما نپسندید و بعد هم شروع کنید به اسائه ادب به آنها. شما تشخیص داده اید کتاب بی ارزش است، پس اگر نظر خود را صائب و حساب شده می دانید بردارید نظرتان را با ادله بنویسید و و ماهم آن را به اسم و عکس خودتان چاپ می کنیم با افتخار هم این کار را می کنیم.
نعمت نعمتی
درود وتبریک مجدد به جناب امیدی سرور و سپاس از جناب قباد آذرآیین که در مطلب کوتاه ، اما ژرف و سرشار از معنایش ، ” کم گوی و گزیده گوی چون در ” را به مخاطبان ادبیات داستانی منتقل نمود.با آرزوی موفقیت بیشتر.
مهدی ملکزاده
آدم کیف میکند از شیوهی مدیریت کامنتها…منظور کامنتهای این تیپیست…
خیلی دوستان و اهالی وبلاگستان ادبی باید یاد بگیرند چگونه با این دوستان برخورد کنند.خیلی ها بلد نیستند…شما بلدید.
معصومه چاوشی
من از این رمان بااینکه نخواندمش امابراساس چیزهایی که دربارهاش شنیده ام، از آن خوشم میاد…