شاید برخی از بارزترین نمونههای نقد سورئالیستی آندره برتون به کار را بتوان در رمان نادیا(1928) یافت. کتاب به ظاهر، درباره ارتباط کوتاهی است که برتون با یک زن جوان هنگام قدم زدن در پاریس پیدا میکند.
برتون در سرتاسر عمرش وارستهگى و آزادهگى كامل در تفكر و تخيل را تبليغ مىكرد. همينطور برترى عشق بر عقل را. نادیا هم، علاوه بر این که انسان فوقالعاده وارستهای بود، تخيل و تفكرش دقيقاً همانطور بود كه آندره برتون آن را تبلیغ میکرد.