در سال های اخیر چندین فیلم روانشناسانه دیدهام که به نظرم با طبیعت و هنر سینما توفیر داشته است. این آثار فقط به ارائه مفاهیم و مسائل روانشناختی، فلسفی و جامعهشناختیِ خود بسنده کردهاند و از سینما به عنوان یک ظرف برای انتقال آنها استفاده کردهاند.
در میان آثار سینمایی ۲۰۲۰ یا ۲۰۲۱ آثار خوب و منسجمی پیدا شد. خیلی از فیلم ها به دل آدمی می نشیند حتی در زمان کرونا که سریال سازها و کمپانی ها ناچار و به دلیل وجود این ویروس مرگبار بدقول میشوند و اثر را اندکی دیر تحویل میدهند که خب حق هم دارند
راگناروک از نظر فیلمنامه سر و شکل مناسبی دارد و می توان اذعان کرد فیلمنامه اش منسجم است و نقصان کمی دارد. اگر بخواهم عمیق تر توضیح دهم قدرت فیلم تنها از فیلمنامه اش منشا می گیرد. فیلمنامه است که فیلم را جلو می برد و جذابیت را فراهم می سازد نه جلوه های ویژه…
“ملکه” فیلمی خوش ساخت و خوش تکنیک است که در سینمای دفاع مقدس و جنگ ما می تواند مثال خوب و مفیدی از خوش ساختی باشد. می تواند مثالی بارز از یک فیلم نسبتا خوش تکنیک باشد که با دوربین خوب کار میکند
در اولین نگاه و در بدو امر می توان ” شکار” را فیلمی متوسط قلمداد کرد. فیلمی درست و انسانی که سعی دارد روابط پیچیده ی انسانی میان فرد و سایرین را به نمایش بگذارد. “شکار” فیلمی خوش ساخت، سرگرم کننده، موثر و انسانی است که با توجه به قابلیت ها و اتمسفر موجودش…
“دختر” ساخته ی رضا میرکریمی با اینکه از چند اثر قبلی اش همچون ; “به همین سادگی” , “یه حبه قند” و “امروز” بهتر است,اثری متوسط الحال و میان مایه است. از نظرم میتوان به صورت مختصر دختر را در چند بخش تحلیل کرد و معایبش را عنوان کرد.