در بخش بازخواني داستان ميكوشيم در كنار داستانهاي نويسندگان مطرح، به ويژه از نوع ايرانياش، عنايت خاصي هم به نويسندگاني داشته باشيم كه كمتر شناخته شده و يا مهجور ماندهاند، نويسندگاني كه در يك دورهي كوتاه و يا بلند زماني داستانهايي را منتشر كردهاند و بعدها نيز از ياد رفتهاند، و متاسفانه نسل جوان امروز…
«... آه ديريست كاين قصه گويند/ از بر شاخه مرغي پريده/ مانده بر جاي از او آشيانه.»
نيما-
چند دقيقة پيش بود كه جنازه او را دفن كردم و باز بمن ميگويند كه او را ديدهاند و يا او را ميبينند! چه كسي ممكن است كه او را ديده باشد و يا چه كسي ممكن…