همینگویِ ۲۹ ساله، فرسنگها راه مانده بود تا نویسنده مشهوری شود، در جنگ جهانی اول رانندهی آمبولانس و حالا در اروپا خبرنگاری میکرد. اولین رمانش با موفقیتی نسبی چاپ شده بود، هنوز برای گذران زندگی به شغل دوم احتیاج داشت و در هیچ کجای دنیا خانه ای از خود نداشت.