«روزي روزگاري مردي بود به نام مارتين درسلر، پسر يك مغازهدار، كه با دست خالي شروع كرد و به ثروتي رويايي رسيد. داستان زندگي او مربوط است به اواخر قرن نوزدهم كه ميشد نبش هر خياباني در آمريكا، شهروندي معمولي را ديد كه عزمش را جزم كرده تا در بطري يا قوطي قلع جديدي بسازد،…
