رفتن به محتوا رفتن به نوار کناری رفتن به فوتر

برچسب: اشکان آویشن

«بالزاک در آینه» (۶) اثر زیگ بریت اِسوان/ هنرمند به مثابه دانشمند

بخشی از «چرم ساغری»، نماد جنسی دارد. هرمقدار که در آن، از طلسم استفاده شود، نیروی کمتری باقی می‌ماند. بدین ترتیب، این نماد جنسیت، با کیسه‌ی پول پیوند می‌یابد. به علت آن‌که آرزوهای اشراف‌زاده «رفَه اِل دو وَلونتَن[۱]» با طلسم برآورده می‌شد، دوران زندگی‌اش کوتاه بود

ادامه مطلب

«بالزاک در آینه» (۵) اثر زیگ بریت اِسوان / طبیعت دوگانه

بالزاک جذب مطبوعات شده‌بود و احساس می‌کرد که در جای درستی ایستاده‌است. وی در پاییز ۱۸۳۰، برای خود جایگاهی یافت. او نام و شخصیتی بود که مردم در باره‌اش صحبت می‌کردند. کسی که برای نویسندگی خویش، شرایطی قائل ‌بود.

ادامه مطلب

«بالزاک در آینه» (۴) اثر زیگ بریت اِسوان / در سایه‌‌ی انقلاب

در ماه مه ۱۸۳۰، فرستاده‌ی گروهی از اشراف‌زادگان فرانسه به نام «پُلی نی یَک[۱]» به سند مقدس، یعنی قانون اساسی حمله کرد. «سَنت بوو[۲]» که چندسالی از بالزاک کوچک‌تربود در نامه‌ای مشخص ساخته‌بود که این کار، آرامش ملی را به خطر می‌اندازد.

ادامه مطلب

«بالزاک در آینه» (۳) اثر زیگ بریت اِسوان/ آن دو رویا

«ویکتورهوگو» هرگز متوجه نشد که بالزاک آن نقد را با چنان محتوایی بر نمایشنامه‌ی ‌«اِرنَ نی» نوشته است. این نقد به شکل کاملاً گمنامانه‌ای نوشته شد وآشکارا، جبهه‌ای ضد رمانتیسم داشت

ادامه مطلب

بالزاک

«بالزاک در آینه» (۲) اثر زیگ بریت اِسوان/ فلسفه‌ی زندگی زناشویی

بالزاک، نویسنده‌ی کُمِدی انسانی، چنان در کار خویش غرق بوده که عملاً خطوط ویژگی‌های فردی خویش را ازدست داده‌است. شخصیت او ازطریق گسترش شایعه‌ها، هرچند در معیاری بسیاری عظیم، به عنوان یک اندیشمند رؤیایی و یا تنها شخصیت یکنواخت لطیفه‌ها و طنزها، تبدیل به نوعی از کاریکاتورهای «رابله[۱]»‌ای شده‌است.

ادامه مطلب