«رومن گاري» در وهله نخست و مهمتر از هر چيز يك داستاننويس است، يا همانگونه كه خودش، در توصيف خويش ميگويد: يك افسانه ساز. به هر حال او هرگز استفاده از مواد خامي كه برآمده از زندگي شخصياش بودند را براي تزيين و غنيكردن رواياتش از زندگي شخصي خود-چه در «ميعاد در سپيدهدم» و چه…
زيبايي ميكشد
ميلاد كاميابيان
1- قاعده جايزه ادبي گنكور آن است كه به هر نويسنده تنها يك بار ممكن است تعلق بگيرد. (قواعد ديگري هم البته دارد. مثلا يكياش اينكه، بهخلاف جوايز ادبي داخلي، از طرف برگزاركنندگان به دوستان و آشنايان و رفقا و همپالكيها و گهگاه هم ارواح درگذشتگان پيشكش نميشود، اما آن…
گاری در انتهای حیاتش داستان دیگری را هم برای پس از مرگش برنامه ریزی كرد: یادداشتی پشت جلد یكی از كتاب هایش نوشت با عنوان «زندگی و مرگ امیل آژار» كه اعترافی بود درباره ترفندی كه موجب شد او با امضای دروغین «امیل آژار» خود را نویسنده یی جوان جا بزند و در سال 1975…
فرانسوا بوندی دوست دوران کودکی رومن گاری و روزنامهنگار و نویسنده برجسته سوئیسی است. رومن گاری در این گفتوگو از مشاهدات، تجربیات، عشق و دوستیهایش میگوید، بهویژه از نقش پدر و مادر در زندگیاش، خاصه مادرش که نویسندگیاش را مدیون اوست.
جایزه گنکور تنها یکبار به هر کس تعلق می گیرد، اما او دو بار و با دونام این جایزه را گرفت بی آنکه کسی بداند که هر دو این نامها یک نفر بیش نیست. این تجربه نشان داد که تحسین هنر او نه به واسطه شهرت که به دلیل کیفیت خود آثارش بود. اما چرا…