میان حفرههای خالی
پیمان اسماعیلی
یک هفته است رسیدهام. خیلی سرد است. باید عادت کنم وگرنه همین سه چهارماه هم سخت میگذرد. نزدیک مرز است. گفته بودم، اما فکر نمیکردم به این نزدیکی باشد. این کوههای سفید روبرو را که رد کنی میافتی وسطِ کرکوک. آدمهای کم حرفی هستند. گرم نمیگیرند. سرایدار بهداری فارسی بلد نیست.…