اخبار برگزیده ادبیات داستان آدینه (۲۱): «تب خال» اثر احمد محمود خاله گل آمد و مرا برد خانه خودشان. غروب بود. هوا خاکستری بود. شوهرخاله گل بغلم کرد. به موهام دست کشید و بعد، پیشانیام را و گونههام را بوسید. با سبیل شوهر خاله گل بازی کردم که مثل پشمک نرم بود، اما مثل پشمک سفید نبود.۱۵ آبان ۱۳۹۹0Commentsتوسطبابک وندادادامه مطلب